به نقل از سایکولوژی، کتابها و فیلمهای سورئال (فراواقعگرایی) میتوانند شما را باهوشتر کنند؛ داستانهای فرانتس کافکا یا فیلمهای دیوید لینچ میتوانند یادگیری را تقویت کنند.
حتی احساس ناراحت کننده، مانند احساس پوچ بودن زندگی، میتواند حالت مطلوب ایجاد کند، دلیل آن این است که چیزهای سوررئال یا مزخرف ذهن ما را در جستجوی معنا قرار میدهد. روانشناسان دریافتند که وقتی مردم انگیزه بیشتری برای جستجوی معنا داشته باشند، بهتر یاد میگیرند.
دکتر تراویس پرولکس، محقق ارشد این تحقیق اظهار کرد: «ایده این است که وقتی در معرض تهدیدی معنیدار قرار میگیرید – چیزی که اساسا منطقی نیست – مغز شما با جستجوی نوع دیگری از ساختار در محیط خود پاسخ میدهد و به نظر میرسد، این ساختار میتواند کاملا با تهدید معنایی بیارتباط باشد.»
برای این مطالعه، مردم داستان کوتاه فرانتس کافکا به نام «پزشک دهکده» را خوانند که شامل مجموعهای از وقایع بیمعنی است.
نسخهای از داستان بازنویسی شد تا حس بیشتری ایجاد کند و توسط گروه کنترل خوانده شود. پس از آن، به هر دو گروه فعالیت یادگیری ناخودآگاه داده شد که شامل تشخیص مجموعه حروف بود.
دکتر پرولکس گفت: افرادی که داستان مزخرف را میخواندند، مجموعه حروف بیشتری را بررسی میکردند، واضح است که آنان برای یافتن ساختار انگیزه داشتند اما آنچه مهمتر بود این است که آنان در واقع دقیقتر از کسانی بودند که نسخه معمولیتر داستان را میخواندند و واقعا این الگو را بهتر از سایر شرکتکنندگان یاد گرفتند.»
در مطالعه دوم، افراد احساس کردند که زندگی آنان معنایی ندارد. این کار با اشاره به تصمیمات متناقضی که گرفته بودند انجام شد.
دکتر پرولکس میگوید: چه در حال خواندن کافکا باشید و چه در حال تجربه شکست در حس هویت خود، شما همان الگوی تاثیرات را دریافت میکنید. افراد زمانی که تداعیهای مورد انتظارشان نقض میشود، احساس ناراحتی میکنند و این باعث میشود که میل ناخودآگاه برای درک محیط اطرافشان ایجاد شود.
این احساس ناراحتی ممکن است ناشی از داستانی سورئال یا تفکر در رفتارهای متناقض خود باشد اما در هر صورت، افراد میخواهند از شر آن خلاص شوند بنابراین برای یادگیری الگوهای جدید انگیزه دارند.
این مطالعه فقط یادگیری ناخودآگاه را آزمایش کرد به همین دلیل به ما نمیگوید که آیا میتوانید از این ترفند به صورت آگاهانه استفاده کنید یا خیر.
دکتر پرولکس بیان کرد: مهم است، توجه داشته باشید که خواندن داستان کافکا قبل از زمان امتحان احتمالا عملکرد شما را در آزمون افزایش نمیدهد. آنچه در اینجا مهم است این است که شرکتکنندگان ما انتظار نداشتند با این داستان عجیب و غریب روبرو شوند.
اگر انتظار دارید که با چیزی عجیب یا غیرعادی روبرو شوید، همان حس بیگانگی را تجربه نخواهید کرد ممکن است از آن ناراحت شوید و همان توانایی یادگیری را نشان نخواهید داد.
کلید تحقیق ما این است که شرکتکنندگان ما از مجموعه رویدادهای غیرمنتظره غافلگیر شدند و راهی برای درک آنها نداشتند و از این رو تلاش کردند تا چیز دیگری را درک کنند.
نتایج این تحقیق در نشریه Psychological Science منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات