به گزارش ایسنا، روزنامه هاآرتص در گزارش خود با بیان اینکه «نقطه شروع جنگ غزه دلیل خوبی برای اندوه و ناامیدی است» نوشت: با گذشت بیش از ۲ ماه از آغاز حملات، وضعیت فعلی در غزه در حال تبدیل شدن به یک مشکل بزرگ است. به هر طرف که بچرخید، متوجه میشوید که اسرائیل گیر افتاده است و حتی احتمال وخیمتر شدن اوضاع هم وجود دارد.
به ادعای هاآرتص سربازان ارتش رژیم صهیونیستی «به پیروزیهای تاکتیکی مانند کشف تونلها و جمعآوری اسلحه دست مییابند اما این انتظار که این میتواند شکست حماس را تضمین کند، باتوجه به اینکه این یک جنگ علیه گروهی چریکی است، ممکن است به واقعیت تبدیل نشود».
شمارش روزانه تلفات در میان نیروهای اسرائیلی علاوه بر حوادثی مانند تیراندازی اشتباه به سه اسیر اسرائیلی که منجر به کشتهشدن آنها شد، فشار غیر قابل تحملی را ایجاد کرده که اسرائیل در دراز مدت قابل به تاب آوردن در برابر آن نخواهد بود.
هاآرتص مینویسد: «روند آزادسازی اسرا هم به بنبست رسیده است و ادعای تلآویو مبنی بر اینکه فشار نظامی در واقع شانس اسرا را افزایش میدهد، در واقعیت به نتیجه نخواهد رسید. اسرائیل شاید بتواند حماس را از غزه بیرون براند اما در این صورت، مساله اداره این سرزمین مشکلساز خواهد بود. چه کسی بازسازی نوار غزه را بر عهده خواهد گرفت، چه کسی آن را مدیریت خواهد کرد و انحصار استفاده از قدرت را در اختیار خواهد داشت؟ به عبارت دیگر چه کسی بر آن حکومت خواهد کرد؟ اینها سوالاتی حیاتی برای تضمین امنیت سرزمینهای اشغالی و جلوگیری از وقوع هفت اکتبری دیگر هستند. بهعنوان مثال، اگر قطر که اسلام سیاسی و رادیکال را ترویج و از حماس حمایت مالی میکند یک بار دیگر دست به جیب شود، اسرائیل هیچ درسی نگرفته و هیچ چیز به دست نیاورده است».
به نوشته روزنامه چاپ فلسطین اشغالی، هیچ فایدهای در تکرار آسیبهای ناشی از اشغال غزه توسط اسرائیل وجود ندارد، هرچند که هنوز بخش قابل توجهی از صهیونیستها که عمدتاً مربوط به بقای سیاسی «بنیامین نتانیاهو» است، آرزوی آن را دارند. حتی برخی از آنها فانتزی رهایی بخش تجدید شهرکسازی در نوار غزه دارند.
در شمال نیز، حزبالله به تحرکات خود ادامه میدهد و احتمال اینکه مذاکرات باعث شود نیروهایش از مرز حرکت دهد، کم است. مقامات دولتی خود را متقاعد کردهاند که حزبالله خواهان یک جنگ تمام عیار نیست و چند روز جنگ ۶۰۰۰۰ آواره شمالی را به خانه باز میگرداند. این ارزیابی را، به ویژه با توجه به تجربه بد اسرائیل از دکترین یک «حماس منع شده» باید بیش از اینها جدی گرفت.
هاآرتص می نویسد بهرغم افزایش تهدیدها، در این ماهها هیچ اقدامی برای آماده سازی جبهه داخلی برای مقابله با حزبالله صورت نگرفته است، جنگی که بدتر از جنگ با حماس و یک شکست دیگر خواهد بود.
در مواجهه با این ۲ جبهه، توجه کافی به کرانه باختری که بهطور چشمگیری دفعات حملات و حوادث در آن از هفت اکتبر افزایش یافته است، صورت نمیگیرد.
سیاست اسرائیل نیز مانند روند جایگزینی نخستوزیر نتانیاهو که بیش از نیمی از اسرائیلیها نه به او باور و نه به او اعتماد دارند، گیر کرده است. حذف او مستلزم اعتراضی عظیم و بسیار دردناک است و میتوان روی این مساله حساب کرد که او در تلاش برای حفظ بقای خود دست به هر کاری میزند.
اما حتی جایگزین کردن نتانیاهو عمیقترین مشکلات اسرائیل را حل نخواهد کرد. بسیاری از منتقدان او در میان راستگرایان از اینکه او راهحلهایی مانند اشغال مجدد نوار غزه و تجدید شهرک سازی در آنجا را به آنها ارائه نمیدهد، ناامید هستند. حتی اگر آنها به نیروهایی بپیوندند که برای جایگزینی او تلاش میکنند، ایدئولوژی اصلی آنها افراطگرایی بنیادگرا یا ایدئولوژی نژادپرستانهای را دیکته میکند که رابطه متقابلی با تشدید احساسات فلسطینیها دارد.
این روزنامه صهیونیستی در پایان نوشت: «هیچ پیام بزرگی در مختصر کردن یأسی که بهویژه از هفت اکتبر در حال نمایان شدن است، وجود ندارد. با این حال، حقیقت را باید پذیرفت: در حال حاضر هیچ چشمانداز خوبی در برابر ما دیده نمیشود. ما گیر کردهایم».
انتهای پیام
نظرات