به گزارش ایسنا، روزنامه خراسان نوشت: حتماً این روزها ماجرای واکنش داریوش فرضیایی یا همان عموپورنگ به موزیک ویدئوی یک خواننده و جواب متقابل او را شنیدهاید. فرضیایی که سالها برای کودکان آثاری بانشاط و خوش محتوا تولید کرده و طی این سالها بهخاطر احترام و خدمتگزاری به مادرش محبوب کاربران شبکههای اجتماعی هم هست در بخشی از پست اینستاگرامیاش با انتشار بخشی از موزیک ویدئوی ساسی مانکن نوشته بود: «به اندازه کافی این روزا داغون و پریشون هستم ولی با دیدن این کلیپ بیشتر دلم گرفت! نمیدونم چی تو سرتون می گذره ولی لااقل به بچههای بی گناه و معصوم رحم کنید، به بهانه شادی چنین آثار بیمحتوایی رو به خورد این فرشتههای معصوم ندید! من خودم عاشق شادی و ترانههای شاد کودکانه هستم ولی نه به این قیمت»!
طرف دیگر ماجرا ساسان حیدری معروف به ساسی مانکن است؛ از آن خوانندههایی که چند وقت یکبار با تبلیغات عجیب و روشهای خاص خودش تلاش میکند آثارش را که محتوای سطحی و در خیلی از موارد سخیف دارند وایرال کند.
ترفندهای او برای دیده شدن آثارش از قبل انتشار شروع میشود؛ یکبار با شایعه کتک خوردن کنار خیابان، یکبار با ایجاد شایعه بازگشت به ایران و حالا با مطرح کردن اینکه در فیلمی همراه ترانه علیدوستی بازی کرده، اثری را که هنوز منتشر نکرده در معرض توجه قرار میدهد؛ ریتم و ارجاع و کنایه به مسائل جامعه و عبور از خط قرمزها هم در بیشتر دیده شدن آثار سخیفش موثر است. بعد هم از مخاطبان میخواهد دابسمشی با اثرش منتشر کنند تا استوری کند. خیلی از بلاگرها و کاربران هم برای دیدهشدن، گرفتن فالوئر و دلایل دیگر این کار را انجام میدهند. بعد از واکنش داریوش فرضیایی بسیاری از هنرمندان ایرانی از او و موضعش دفاع کردند. ساسی مانکن هم کامنتی گذاشت و مدعی شد از ابتدا توضیح داده که اثرش مناسب کودکان نیست. برخی از کاربران هم این توضیح را کافی ندانستند و گفتند همین توضیح برای جذب توجه بیشتر و تبلیغ اثر بوده نه هشداری به مخاطب، که اگر کودکان برای ساسی مانکن مهم بودند دابسمشهای آنها را در پیجش نمیگذاشت.
بعضیها هم معتقدند نبود سرگرمی و محتوای جذاب خیلیها را سمت چنین محتوای سخیفی میکشاند و کم کاریها باعث دیده شدن چنین آثاری شده. اما فارغ از این بحثها که زمینه فراگیر شدن چنین آثار سطحی چیست، بخش تلخ ماجرا این است که در برخی از دابسمشها کودکانی را میبینیم که در حال بازخوانی محتوای بسیار زننده ساسی مانکن هستند. هرچند بهخودی خود چنین محتوایی حتی برای بزرگسالان هم مفید نیست اما در این پرونده با کمک ۲ روانشناس سراغ این موضوع رفتیم که چرا شنیدن چنین ترانههایی برای کودکان نامناسب است؟ چه تاثیری روی آنها دارد و از این مهمتر ساخت دابسمش با آن و دیده شدن کودک در پیجی که میلیونها دنبالکننده دارد چه تاثیری بر آینده او خواهد گذاشت؟
حمله به روان و حقوق کودک با دابسمشسازی مبتذل
ماندگارشدن فیلم کودک با محتوای نامناسب در فضایمجازی، ابتلا به بلوغ زودرس و اختلال شخصیت نمایشی و ... بخشی از آسیبهای ساخت دابسمش با محتواهای مبتذل است!
یک دانشجوی دکترای تخصصی روان شناسی بالینی گفت: ساخت دابسمش و مشاهده محتوای مبتذل برای کودکان میتواند عواقب روانشناختی جدی داشته باشد. این محتواها ممکن است به کودکان افکار منفی، اضطراب، استرس و افزایش علاقه به واقعیتهای غیرسالم مرتبط با جنسیت، عنف یا مسائل دیگر بیاموزند. همچنین، محتوای مبتذل ممکن است افزایش هیجانات منفی، کاهش تمرکز و توجه، کاهش علاقه به فعالیتهای سازنده و بهبوددهنده، مواجه شدن زودهنگام با مسائل جنسی، تأثیر منفی بر پیشرفت تحصیلی و اجتماعی کودکان داشته باشد. به علاوه، محتوای مبتذل ممکن است ارتباط نامناسب را میان فرزندان و والدین ایجاد کند زیرا ارزشها و انتظارهایی که والدین به کودکان خود رساندهاند، با محتواهای مبتذل تضاد داشته باشد.
استفاده ابزاری و ناجوانمردانه از کودکان
استفاده از کودک برای جلوهگری یا به عبارتی استفاده از کودک به عنوان وسیله برای جلب توجه و حاکم شدن بر اطرافیان خلاف اخلاق و ضدحقوق کودک و نیازمند بررسی و رسیدگی است. اگر والدین با دلایل شخصی یا شرایط احساسی خود از دیده شدن و توجه جامعه به سراغ کودکان خود میروند، میتواند نشانهای از اختلال شخصیتی والد باشد. این مسئله نه تنها میتواند به کودک آسیب برساند، بلکه نقض حقوق کودکان و ایجاد محیط نامناسبی برای رشد و توسعه اوست. برای حفظ حقوق و سلامت کودک، نیاز است که این مسئله به جد بررسی و رسیدگی شود.
ماندگاری فیلم کودک با محتوای نامناسب در فضایمجازی
اکتساب اعتمادبهنفس در کودکان، به شناخت خود و قبول وجودشان توسط دیگران وابسته است. اگر کودکان فقط برای دیده شدن در فضای مجازی و ساخت دابسمش استفاده شوند، احتمالاً اعتمادبهنفسشان وابسته به دیده شدن به پیروزی در دنیای مجازی خواهد بود. این امر میتواند به اختلال شخصیت نمایشی در کودکان منجر شود و باعث ناتوانی در ارتباطات و روابط واقعی زندگی شود. این شرایط وقتی بدتر و فاجعهبارتر می شود که یک ویدئو کوتاه از کودک که هیچ اختیاری از خودش ندارد یا هنوز در تشخیص خوب از بد به تکامل نرسیده، با محتوایی نامناسب منتشر و حتی ماندگار شود. به طور کلی، بهتر است برای رشد سالم کودکان، به جای تمرکز بر دیده شدن در فضای مجازی، بر ارزشهای اصیل و روابط واقعی تأکید کنیم.
انتهای پیام
نظرات