به گزارش ایسنا، اخلاص یوسف طملیه، تحلیلگر و نویسنده برای روزنامه الوطن نوشت: «مقاومت فلسطین نه تنها از لحاظ نظامی، امنیتی و سیاسی به اسرائیل ضربه زد، بلکه مستقیما بر اقتصاد آن نیز تأثیر گذاشت. از جمله مهمترین بخشهای متأثر از جنگ فعلی میتوان به بخشهای صنعت، فناوری، انرژی، بانکداری، گردشگری، هوانوردی و تغذیه اشاره کرد. انتظار میرود که این وخامت و تأثیر منفی آن بر بخشهای مختلف اقتصاد ادامه یابد، به ویژه اگر جنگ تا پایان سال ۲۰۲۳ ادامه یابد. در این مقاله به دنبال تحلیل اثرات اقتصادی طوفان الاقصی بر اسرائیل و بررسی پیشبینیهای اقتصادی در صورت ادامه جنگ تا پایان سال جاری هستیم.
یک فاجعه اقتصادی همه جانبه
اقتصاد اسرائیل یکی از اقتصادهای مستحکم از نظر ساختاری بود و در زمره اقتصادهای پیشرفته در منطقه طبقه بندی میشد. این اقتصاد دارای یک پایگاه خدماتی، یک پایگاه صنعتی بزرگ و یک پایگاه کشاورزی در مقیاس کوچکتر است که همگی متکی به فناوری پیشرفته هستند.
علیرغم استحکام ساختاری اقتصاد اسرائیل از یک سو و حمایت عظیمی که اسرائیل از سوی ایالات متحده آمریکا و متحدان اروپاییاش از سوی دیگر دریافت کرد، اقتصاد اسرائیل در سه ماهه آخر سال ۲۰۲۳ به دلیل جنگ در نوار غزه به سمت از دست دادن تمام دستاوردهایی در حرکت است که در طول سال جاری به دست آورد. این مسئله باعث شد آژانسهای رتبه بندی اعتباری بینالمللی چشم انداز اقتصاد اسرائیل را از "ثبات" به "منفی" تغییر دهند. آژانس اعتبارسنجی "استاندارد اند پورز گلوبال" پیش بینی کرد که اقتصاد اسرائیل در سه ماهه آخر سال جاری میلادی حدود پنج درصد کاهش یابد.
بر اساس پیش بینیهای بانکی، بانک آمریکایی جیپی مورگان پیشبینی کرد که اقتصاد اسرائیل در سه ماهه آخر سال ۲۰۲۳ یازده درصد کاهش یابد. این منجر به نتایج منفی جنگ با غزه بر رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در اسرائیل میشود. این به دلیل بدتر شدن بحران عمومی اقتصادی در منطقه و کاهش اعتماد به فضای اقتصادی اسرائیل است. همچنین میتوان انتظار داشت که با ادامه بحران، بیکاری بیشتر شود و سرمایهگذاریها در اراضی اشغالی کاهش یابد.
در مورد تأثیرات روی واحد پول اسرائیل (شِکِل)، از زمان شروع بحران، با وجود مداخله مستقیم بانک اسرائیل (بانک مرکزی) و پمپاژ حدود ۳۰ میلیارد دلاری آن برای مهار تقاضای فزاینده برای دلار و جلوگیری از پایین آمدن بیشتر نرخ واحد پول، شِکِل بیش از پنج درصد ارزش دلاری خود را از دست داده و به پایینترین سطح ارزش خود در هشت سال گذشته رسیده است.
انتخاب بانک مرکزی اسرائیل برای فداکاری با بخشی از ذخایر خارجی خود با هدف عمیق نشدن کاهش سرمایهگذاری و ممانعت از رکود اقتصادی عمیقتر بود. این یعنی عملیات طوفان الاقصی به همان اندازهای که نهاد امنیتی، نظامی و سیاسی را تکان داد اقتصاد اسرائیل را نیز تکان داد.
عملیات طوفان الاقصی سیاستهای اقتصادی کابینه اسرائیل را در مقابل چالشهای دشواری قرار داد. کاهش سریع ارزش شِکِل فشارهای اضافی را از نظر تورم و افزایش هزینه تأمین واردات ایجاد کرد. در صورتی که مقامات صهیونیست در مهار تورم شکست بخورند مشکلات معیشتی ایجاد میشود و همین مسئله موجب کاهش حمایت افکار عمومی اسرائیل از دستورکارهای سیاسی و نظامی کابینه میشود.
عملیات نظامی با هزینه سنگین
کابینه اسرائیل برای بازپسگیری قدرت بازدارندگی خود با تمام توان به تجاوز به غزه ادامه میدهد و توجهی به هزینه مالی آن ندارد چراکه میداند اگر در بهبود وجهه خود شکست بخورد پیامدهای خطرناکتری دارد. این تنها درباره ابعاد امنیتی نیست بلکه شامل ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز هست. وزیر دارایی رژیم صهیونیستی تأکید کرد که هزینه مالی عملیات نظامی اسرائیل علیه غزه به ۲۵۰ میلیون دلار در روز یعنی حدود ۷.۵ میلیارد دلار در ماه نزدیک شده است که این معادل ۱.۵ درصد تولید محلی است. بانک مرکزی اسرائیل ۱۰ اکتبر هزینه جنگ غزه را ۶.۸ میلیارد دلار برآورد کرد اما دامنه درگیری گسترش یافته و ۳۶۰ هزار سرباز ذخیره فراخوانده شدند.
احتمالا میزان حمایت بزرگ مالی که برای این تجاوز جمع آوری شده برای تضمین قدرت خزانه اسرائیل برای رفع نیازهای این عملیات نظامی از جمله هزینه مرتبط با فرا خواندن ۳۶۰ هزار سرباز ذخیره و برنامههای احتمالی برای جبران خسارت شرکتها و مؤسسات بزرگ و پروژههای کوچک و بزرگ و دیگر برنامهها کافی نیست.
خانه عنکبوت... غرق در ذلت اقتصادی
پیامدهای جنگ محدود به بار مالی مستقیم آن نخواهد بود، بلکه به تقاضای داخلی اعم از مصرف و سرمایه گذاری نیز کشیده خواهد شد که انتظار میرود به دلیل ترس و کاهش اعتماد مصرف کننده و سرمایه گذار شاهد کاهش محسوسی باشد. شواهدی که از طریق واکنشهای جامعه اسرائیل و وضعیت شدید سردرگمی که آن را تجربه میکند، به دست آمده نشان میدهد که اقتصاد اسرائیل به سمت یک بحران عمیق پیش میرود.
در روزهای آغازین جنگ علیه غزه، اقتصاد اسرائیل شاهد وخامت قابل توجهی بود و تاکنون بیش از ۹۵۰ هزار شغل از دست رفته است. فاش شده که خسارتهای املاک غیرنظامیان در اسرائیل بالغ بر ۱.۵ میلیارد شکل (۳۷۵ میلیون دلار) بوده است. در ۱۰ روز اول جنگ، ۱۵ هزار شکایت برای گرفتن غرامت به اداره مالیات بر درآمد اسرائیل برای خسارات وارده به املاک غیرنظامیان ارائه شد و پیشبینی میشود تعداد مطالبات غرامت به ۴۵ هزار برسد. با توجه به ادامه جنگ و ادامه شلیک راکت توسط مقاومت فلسطین، این میزان افزایش خواهد داشت.
همین امر در مورد تقاضای خارجی نیز صدق میکند که منابع آن به سرعت شروع به انطباق با واقعیتهای جنگ کردند. گردشگری و خدمات مرتبط با آن که جزو مهم اقتصاد اسرائیل است و بودجه عمومی آن با مجموع تولید حدود ۷.۷ میلیارد دلار در معرض فلج کامل قرار گرفته است، زیرا دادهها نشان میدهد که تقریبا تمام رزروها در هتلها و مؤسسات توریستی لغو شده، در حالی که نیمی از ظرفیت آنها در حال استفاده برای پناه دادن به خانوادههای کوچ کرده از مناطق و شهرکهای نزدیک به مرز با غزه است و با توجه به طرح تخلیه ساکنان شهرهای مرزی با لبنان، احتمالا به سه چهارم این ظرفیت خواهد رسید. اینها هزینههای اضافی است که از بودجه دولت اشغالگر پرداخت میشود و در افزایش شکاف آن در زمینه تامین مالی نقش دارد.
در مورد بخش حمل و نقل و به ویژه حمل و نقل هوایی، گروهی از خطوط هوایی بینالمللی از تعلیق پروازهای خود به اسرائیل خبر دادند و نقش حملونقل هوایی غیرنظامی به تخلیه اتباع خارجی و اسرائیلیهای فراری از جنگ محدود شد. در نتیجه، قیمت سهام شرکت هواپیمایی العال از زمان آغاز عملیات طوفان الاقصی ۱۹ درصد کاهش یافت.
پیشبینی میشود هرچند با شدت کمتر، صادرات کالا کاهش یابد و کسری تجاری اسرائیل به دلیل فشارهای رقابتی ناشی از هزینه بالای صادرات و هزینه بالای حمل و نقل، بیمه و سوخت بدتر شود. قیمت جهانی نفت در هفته اول تجاوز رژیم صهیونیستی حدود پنج درصد افزایش یافت و قیمت آن روز به روز در نوسان است.
طرف عرضه از این اثرات مصون نخواهد بود. فراخواندن همه نیروهای ذخیره، بخشهای محرک اقتصاد اسرائیل را که این افراد در آن فعال بودند و سرمایهگذاری میکردند از پا میاندازد و ترس کارگران خارجی و فرار آنها به خارج از اسرائیل و توقف استفاده از کارگران فلسطینی، باعث فلج شدن شدید خدمات پشتیبانی خواهد شد.
عملیات طوفان الاقصی عواقب عمیقی بر اقتصاد اسرائیل خواهد داشت. نه تنها به دلیل هزینه مستقیم مالی مرتبط با تأمین مالی عملیات نظامی بلکه به طور جدیتر به دلیل تأثیرات گستردهای که باعث میشود اقتصاد اسرائیل برای مدتی توازن خود را از دست بدهد. همه نشانهها حاکی از آن است که نبرد در غزه و اطراف آن برای هر دو طرف طولانی و پرهزینه است، با این تفاوت که اسرائیل میلیاردها دلار غرامت از آمریکا دریافت خواهد کرد، در حالی که غزه هنوز صورتحسابهای بازسازی را که اعراب در جنگهای قبلی متعهد به پرداخت آن شده بودند، دریافت نکرده است.»
انتهای پیام
نظرات