بومیگرایی یکی از مسائلی است که همواره مدنظر اهالی ورزش به خصوص فوتبال قرار داشته و بی توجهی به آن همواره با انتقاد فوتبال دوستان همراه بوده است. همین امسال هم تعداد بسیار کم بازیکنان بومی در دو تیم شیرازی حاضر در لیگ دسته اول فوتبال کشور باعث شده تا این انتقادات کم و بیش مطرح شود. هر چند نتایج نسبتا خوبی که فجر و شهر راز تا اینجای کار گرفتهاند، کمی از بار فشار انتقادات کاسته، اما بهرحال این انتظار وجود دارد که باشگاهها به استفاده بیشتر از بازیکنان همین شهر و استان روی بیاورند.
در همین ارتباط با یکی از متخصصان حوزه استعدادیابی و پرورش بازیکن در استان فارس گفتوگو کردیم. محمد شفیعی از مربیان مطرح فوتبال شیراز است که به خصوص در دهه هفتاد شمسی در تیم برق شیراز با همکاری مدیریت و سایر مربیان، توانست نفرات زیادی را به فوتبال کشور معرفی کند. نفراتی که بخش اعظم فوتبالشان را در شهر شیراز پشت سر گذاشتند. برق در آن زمان نه تنها موفق ترین دوران خود را سپری کرد، بلکه در زمینه صدور بازیکن به تیمهای دیگر کشور و حتی به سایر تیمهای شیرازی نیز موفق عمل کرد.
مرد با تجربه فوتبال فارس اعتقاد دارد که اگر تیمی بومی گرایی را در دستور کار قرار نمی دهد، نباید علت آن را در سرمربی تیم جستوجو کرد.
محمدشفیعی به خبرنگار ایسنا گفت: بحث بومیسازی یک پروسه حداقل ۵ ساله را میطلبد. در حالی که اگر مربی یک تیم در کوتاه مدت نتیجه نگیرد، زیر سؤال میرود و حتی ممکن است برکنار شود. ممکن است یک مربی پیش از رسیدن به نیمکت یک تیم، وعده بومیگرایی بدهد تا از این طریق، مدیران یا اذهان عمومی را مجاب کند اما وقتی روی نیمکت قرار میگیرند، میدانند که باید در کوتاه مدت نتیجه گرفته و پاسخگو باشند. برای همین است که با اینکه قلبا به بها دادن به نیروهای بومی علاقهمند هستند، اما نمیتوانند به این راحتی چنین کاری انجام دهند.
وی افزود : بومیسازی فرایندی است که طی آن یک بازیکن در باشگاه رشد کرده و به حدی میرسد که بتواند در تیم اصلی به کار گرفته شود یعنی پروسههای استعدادیابی، آموزش، مدیریت و هر چیزی که برای رشد بازیکن لازم است، باید فراهم باشد. مدیریت در این میان نقش بسیار پررنگی را ایفا میکند. اگر مدیریت با برنامهای بلند مدت، نقش حمایتی خود را انجام ندهد، اصلا نمیتوان به مرحله نتیجه گیری نزدیک شد.
مربی سابق تیم فوتبال برق شیراز ادامه داد: در دهه ۷۰ برق شیراز توانست از مربیان بومی استفاده کرده و طرح استعدادیابی هم با حمایت مدیریت وقت باشگاه پیاده شد و همین باعث شد تا ستارههای زیادی مثل داریوش یزدانی، ستار زارع، مهدی شیری، محمد مطوری، سعید غلامزاده، برادران عباسفرد و خیلی از بازیکنان دیگر شکل بگیرند. اما بعد از آن دیگر شاهد بازیکن سازی به شکل اصولی نبودیم و دیدید که چه نتایجی حاصل شد.
شفیعی با بیان اینکه در بحث بومیگرایی باید تفاوت بین باشگاههای پولدار و بی پول را هم مدنظر قرار دهیم، گفت: باشگاههای پولدار میتوانند بحث حرفهای را مد نظر قرار دهند و خیلی هم به بومیگرایی توجه نکنند. اما باشگاههای کمتر برخوردار، مجبورند بومیگرایی کرده و فرایند استعدادیابی و بازیکنسازی را به طور جدی دنبال کنند.
وی به عنوان جمع بندی در پایان صحبتهای خود در خصوص مساله بومیگرایی گفت: مساله پول و زمان، در کنار یکدیگر در امر بومیگرایی تاثیر زیادی دارند. نقش مدیریت باشگاهها هم در این میان بسیار پررنگ است، چون اگر مدیری به مربیانش فرصتی ۴ تا ۵ ساله ندهد، اصلا امکان اجرای استعدادیابی و پرورش نخواهد بود که بخواهیم به بومیگرایی برسیم. در نتیجه، در مساله بومی گرایی شاید بتوان کمترین تقصیرات را به گردن مربیان انداخت. سیاستگذاری و زمینهسازی باید توسط مدیران باشگاهها شکل بگیرد و آنها هستند که باید مربیان را به استفاده از نیروهای بومی ترغیب کنند. پس بومیگرایی باید از سمت مدیران سیاستگذاری و به مربیان دیکته شود.
انتهای پیام
نظرات