به گزارش ایسنا، آمریکا در ضمن تداوم نزاع فلسطین و رژیم صهیونیستی، در جلوگیری از بمباران ویرانگر غزه از سوی تلآویو شکست خورده و به این ترتیب قدرتهای حوزه غرب آسیا را منزجر ساخته و در حال از دست دادن تسلط خود است.
به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، اخیرا دولت بایدن تلاش کرد تا با اختصاص دادن کل اعتبار اجرای یک آتش بس انسانی چهار روزه در غزه به خود توجه بقیه را به خود جلب کند. با این حال اگر قرار بر گفتن حقیقت باشد، این قطر بود که بر سر آتشبس در عرصه میدانی مذاکره کرد نه آمریکا.
کوورک الماسیان، مدیر رسانه «سیریانا آنالایسیس» به خبرگزاری اسپوتنیک گفت: «آمریکا اکنون کل اعتبار خود در مقام یک میانجیگر را از دست داده است و در لحظه فعلی هیچ کس در جهان عرب آمریکا را به عنوان یک میانجیگر در نظر نمیگیرد. آمریکا با اسرائیل بخشی از این جنگ علیه مردم عرب است. و به خاطر تغییری که در توازن قدرت اتفاق افتاده، به ویژه از بعد از جنگ اوکراین، قدرتهای منطقه شجاعت بیشتری پیدا کردهاند. ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کشورها دارند آمریکا را به چالش میکشند. وضعیت دیگر مثل ۱۰ یا ۱۵ سال قبل نیست.»
الماسیان خاطرنشان کرد، آمریکاییها در دهههای ۱۹۷۰، ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ نقش میانجیگر را ایفا کرده و تلاش کردند توافقاتی را بین کشورهای عربی منعقد کرده و نفوذشان را از بعد از فروپاشی شوروی سابق در سراسر منطقه گسترش دهند. با این وجود جنگ سوریه پس از ورود پیدا کردن روسیه به آن و تغییر دادن روند جنگ به همراه ایران تبدیل به یک نقطه عطف شد.
الماسیان که کارشناس حوزه غرب آسیا است، ادامه داد: «فکر میکنم بعد از این اتفاق بود که اولین عقب نشینی برای امپراتوری آمریکا و شکست خوردن پروژه آنها به طور نظامی رخ داد. و سپس ما دیدیم که در اوکراین چه اتفاقی افتاد. فکر میکنم این جنگ بار دیگر یک پایان ناگوار را برای اوکراینیها در پی خواهد داشت و این اتفاق خوبی است چون اوکراینیها در این جنگ بسیار طولانی به عنوان گوشت دم توپ مورد استفاده قرار گرفتند و حالا آن را یک بنبست میخوانند در صورتی که این یک بن بست نیست. این یک شکست است. بگذارید بگوییم این یک شکست برای ضد حمله تحت رهبری آمریکا و تلاشش برای تبدیل کردن این کشور به یک کشورها طرفدار ناتو یا عضو ناتو است.»
او خاطرنشان کرد: «همه این تحولات منجر به یک نتیجه میشوند. این که آمریکاییها جایگاه خود را به عنوان یک سلطهگر مطلق از دست دادهاند و حالا نوبت قدرتهای نو ظهوری همچون روسیه و چین که در حال همکاری نزدیک با یکدیگر هستند بوده و قدرتهای منطقهای مثل عربستان و ایران هم بعد از میانجیگری چینیها به یکدیگر نزدیک تر شدهاند و روابطشان را احیا کردند و حالا دارند امور کنونی در منطقه را با مصر، با سوریه، با عراق و مابقی کشورها هماهنگ میکنند.»
الماسیان متذکر شد، آمریکا بعد از فروپاشی اتحاد شوروی سابق، حرکت یکجانبه این کشورها را با به آتش کشیدن غرب آسیا تلف کرد. به گفته او، ریشه این رفتار در الگوی اقتصادی آمریکا که مبتنی بر جنگ قرار گرفته، است. بر خلاف آمریکا، روسها و چینیها علاقمند به صلح و ثبات در خاورمیانه که به نوبه خود به توسعه اقتصادی و امنیت اوراسیا کمک خواهد کرد، هستند.
الماسیان برای روشن کردن این نکته، ابتکار عمل جاده ابریشم پکن را که شامل پروژههای بلندپروازانه زیرساختی متصل کننده آسیا، خاورمیانه و اروپا است، مثال زد. او تاکید کرد، این پروژه تا زمانی که صلح و ثبات در منطقه وجود نداشته باشد نمیتواند تکمیل شود.
این کارشناس نتیجه گیری کرد: «آمریکا از زمان فروپاشی اتحاد شوروی همچون یک سگ قلدری عمل کرد که به سمت همه پارس کرد، همه را میترساند، منابعشان را اشغال میکرد و مردمشان را بدون هیچ گونه ملاحظه نسبت به هیچ یک از قوانین بین المللی و قوانین دیگر میکشت. میلیونها نفر به سبب جنگهای رهبری شده توسط آمریکا در این مناطق از بین رفتند. بنا بر این فکر میکنم مردم خاور میانه برای آنکه بتوانند فرآیند توسعه خود را از سر بگیرند باید آمریکایی ها را وادار به خروج از منطقه خود کرده و از روسها و چینی ها بخواهند که آمده و این خلا را پر کنند.»
او بیان کرد: «ما شاهد افزایش هر چه بیشتر نقش این کشورها هستیم. روسیه در سوریه ثبات برقرار کرده و در حال میانجیگری بین ترکیه و سوریه است. چین نیز بین ایران و عربستان میانجیگری کرد. آنها بر خلاف آمریکا به این شکل به عنوان ابرقدرت نقش ایفا میکنند.»
انتهای پیام
نظرات