دکتر «رضا بیدکی» ضمن بیان این مطلب، اظهار کرد: شروع بیماری معمولاً در دوران بلوغ و اواخر نوجوانی تا اوایل دهه سوم عمر رخ میدهد ولی اوج بروز بیماری در مردان از اوایل تا اواسط دهه دوم عمر و در زنان در اواخر این دوره است.
وی خاطرنشان کرد: عوامل محیطی که هر یک با افزایش اندک خطر ابتلا در مراحل بعدی زندگی همراه هستند شامل کمبود اکسیژن داخل رحمی، عفونت، تنشهای مادر قبل از تولد زایمان (تنشهای جسمی و روانی) و سوءتغذیه مادر طی رشد و تکامل پیش از تولد جنین است.
وی علائم اصلی بروز این اختلال را شامل توهم غالباً توهم شنیداری و سپس بینایی، هذیان و اختلال تفکر خواند و افزود: علائم دیگر این اختلال نیز شامل کنارهگیری اجتماعی و مردمگریزی، کاهش ابراز عواطف، بی توجهی به نظافت شخصی، گفتار غیر عادی، بیتفاوتی و بی انگیزگی است.
این فلوشیپ نوروسایکیاتری عنوان کرد: شروع این بیماری بین سنین ۱۶ تا ۳۰ سالگی است و بروز آن در سنین قبل از ۱۳ سالگی نادر است که در این صورت شروع زودرس نامیده میشود و میزان شیوع آن یک درصد در افراد جامعه تخمین زده میشود.
وی بیان کرد: هر چند در زنان نسبت به مردان شروع اختلال حدوداً کمتر از یک دهه بالاتر است ولی مواردی از شروع آن در سن ۴۵ سالگی به بعد در زنان نیز دیده میشود.
دکتر بیدکی گفت: این اختلال از طریق کاهش استرس، تعدیل محیط زندگی، مصرف منظم دارو، تغییر سبک زندگی، پرهیز از مصرف مواد مخدر تا حدودی قابل کنترل است.
وی ضمن اشاره به علائم بروز این اختلال از جمله تغییر رفتار، تغییر احساس، وجود تجارب جدید و عجیب، بیتوجهی به نظافت شخصی، گوشهگیری و انزوا، وجود توهم و هذیانهایی مثل انتساب و بدبینی و افت عملکرد اجتماعی و شخصی، اظهار کرد: علائم معمولاً به تدریج بروز پیدا میکنند و در اوایل بزرگسالی شروع میشوند و در بسیاری از موارد هرگز به طور کامل برطرف نمیشوند.
وی با بیان این که بسیاری از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دارای سایر اختلالات روانی هستند، از جمله آنها را اختلالات سوءمصرف مواد، اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات خواب و اختلال وسواس فکری- عملی ذکر کرد.
این متخصص اعصاب و روان با اشاره به این که بالغ بر ۲۰ میلیون نفر در سراسر دنیا به این اختلال مبتلا هستند، علل احتمالی ابتلا را شامل عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی خواند و گفت: در برخی موارد ممکن است فرد مبتلا به طور مکرر در بیمارستان بستری شود.
وی افزود: قسمتهای مختلفی از مغز ممکن است در این افراد درگیر شود که توجیهکنندهی علائم آنهاست و در برخی موارد فرد از نظر بهره هوشی نیز افت پیدا کرده و قابلیتهای فردی و اجتماعی قبلی را از دست میدهد.
دکتر بیدکی خاطرنشان کرد: اختلالات شناختی منجر به نتایج نامطلوب روانی - اجتماعی در بیمار و خانواده میشود و این اختلالات با کاهش احتمالی ضریب هوشی از نرمال ۱۰۰ به ۷۰ تا ۸۵ همراه میشود.
وی با بیان این که شناخت عصبی، توانایی دریافت و به خاطر سپردن اطلاعات جدید است، این اختلال را شامل تسلط کلامی، حافظه، استدلال، استنتاج، قدرت تحلیل و دلیل آوردن، حل مسئله، سرعت پردازش اطلاعات و ادراک حوزه شنیداری و بینایی است خواند و گفت: البته شواهد و مدارک مبتنی بر اثر بخشی مداخلات زودرس برای پیشگیری نتیجهای در بر نداشته است.
این متخصص اعصاب و روان در ادامه عنوان کرد: در استان یزد نیز موارد قابل توجه چنین بیمارانی به روانپزشک ارجاع داده میشوند که تقریباً در تمام موارد، خانوادههای این افراد به دلیل بار روانی، اجتماعی و مالی این بیماری، دچار درماندگی شدهاند.
وی انگ حاصل از این بیماری را همانند بسیاری از اختلالات روانپزشکی قابل توجه ذکر کرد و گفت: خانوادهها موانع و سوالات زیادی در مورد چگونگی مراقبت، ازدواج و فرزندآوری این بیماران دارند.
دکتر بیدکی تاکید کرد: هسته اصلی درمان، مصرف داروهای ضدروانپریشی است که رواندرمانی، آموزش شغلی و توان بخشی اجتماعی به موازات آن انجام میشود و در شرایطی که پزشکان تشخیص دهند که خطر صدمه زدن به خود یا دیگران وجود دارد، ممکن است بستری اجباری کوتاه مدت در بیمارستان را توصیه کنند ولی بستری طولانی مدت تنها در تعداد کمی از موارد شدید ابتلا صورت می پذیرد.
انتهای پیام
نظرات