به گزارش ایسنا رژیم صهیونیستی در طول دوران حیات خود تلاش کرده است با تجاوز به کشورهای همسایه خود علاوه بر اشغال بخشی از آنها به منابع آبی این کشورها بهویژه فلسطین تسلط پیدا کند و از این طریق سیاستهای مختلفی را اعمال کند بنابراین برای بررسی بیشتر این موضوع با دکتر فضل الله موسوی - استاد حقوق بینالملل - و دکتر مهدی اسماعیلی بیدهندی - مدرس محیط زیست- به گفت و گو نشستیم.
دکتر فضل الله موسوی با بیان اینکه آب یکی از حوزههای مهم زیستمحیطی است، اظهار کرد: در خاورمیانه یا غرب آسیا سه حوضه مهم رودخانهای وجود دارد. حوضه نیل، حوضه دجله و فرات و حوضه اردن و لیتانی.
وی درباره سیاست رژیم صهیونیستی در قبال منابع آبی اظهار کرد: رژیم صهیونیستی با اشغال فلسطین، غزه، کرانه باختری رود اردن و ارتفاعات جولان به غیر از اهداف سیاسی، اقتصادی و امنیتی، قصد تسلط به خاورمیانه برای دسترسی به آبهای این منطقه را دارد.
این استاد حقوق بین الملل اضافه کرد: بر اساس طرحی در دهه ۵۰ قرن بیستم اریک جانستون – نماینده آیزنهاور- معتقد بود ۳۷ درصد از آب دریاچه تیبریاس (طبریه، جلیله) برای رژیم صهیونیستی باید در نظر گرفته شود، هرچند خود این رژیم این سهم را قبول نداشت و زیادهطلبی میکرد. در طرحهای آبرسانی آبها را تلمبهها میکشیدند و به شهرکهای صهیونیستی منتقل و آب دریاچه را به مناطق مختلف منحرف میکردند.
وی اضافه کرد: رودخانهای که قبلاً داخل اردن بود، اکنون در مرز اردن و رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. موافقتنامهای بین اردن و این رژیم در سال ۱۹۹۴ بسته شد و این رودخانه در مرز قرار گرفت اما این رژیم از آبهای آن استفاده زیادی میکند و اردن از این لحاظ در مضیقه قرار گرفته است.
موسوی ادامه داد: رژیم صهیونیستی بلندیهای جولان را نیز اشغال کرده است تا به جای سوریه موقعیت بالادستی را در دسترسی به منابع آبی داشته باشد.
این استاد حقوق بین الملل اضافه کرد: زمانی که رژیم صهیونیستی متاسفانه از سوی سازمان ملل به عنوان کشور شناخته شد، منابع آبی چندانی نداشت و تنها مقداری آب زیرزمینی در اختیار داشت بنابراین با هدف دسترسی به منابع آبی، برخی مناطق را اشغال کرد.
وی با بیان اینکه چند نظریه درباره استفاده از منابع آبی وجود دارد، گفت: یکی از آنها نظریه «منابع طبیعی مشترک» است که این نظریه را رژیم صهیونیستی مطرح میکرد یعنی کشور بالادست امکان بهرهمندی کشور پاییندست از منابع آبی را فراهم کند.
موسوی اضافه کرد: نظریه دیگر «حاکمیت مطلق بر منابع آبی» است که از آمریکا سرچشمه میگیرد و اوایل قرن ۲۰ مطرح شد و به آن نظریه «هارمون» نیز گفته میشود. بر اساس آن کشور بالادست در صورت تمایل میتواند امکان استفاده از کشور پایین دست را از آب فراهم کند.
این استاد حقوق بینالملل تصریح کرد: جالب اینجاست که رژیم صهیونیستی زمانی که کشورپاییندست بود بر نظریه «منابع طبیعی مشترک» تاکید میکرد ولی پس از اشغال بلندیهای جولان نظریه «حاکمیت مطلق» را دنبال میکند.
موسوی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی محدودیتهای بسیار سختی را جهت دسترسی به آبهای زیرزمینی کرانه باختری به وجود آورده است، گفت: این رژیم بدون داشتن جواز نظامی، اجازه حفر چاههای جدید یا جایگزینی آن توسط ساکنان کرانه باختری نمیدهد. چنین جوازی بهندرت به ساکنان عرب این منطقه داده میشود.
وی افزود: در این شرایط بسیاری از این چاهها کاملا خشک شدهاند چراکه مقامهای رژیم صهیونیستی به ساکنان یهودی در کرانه باختری جواز حفر چاههایی را میدهند که غالبا بسیار عمیق و با موتورهای آبکشی قوی هستند، در حالی که چاههای جدید سطح آب را به طرف پایین میکشند و چاههای اعراب رو به خشکی میروند و در بسیاری از موارد فلسطینیها دیگر مجاز نیستند که به جای آنها چاههای دیگری را حفر کنند بنابراین نه تنها رودخانه اردن که تقریبا تمام آب آن توسط رژیم صهیونیستی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد بلکه مخازن آب زمینی که در منطقه فلسطینی تحت کنترل قرار دارند، مورد بهره برداری این رژیم قرار میگیرد، خواه مخاذنی که در کرانه باختری هستند یا در سرزمین اصلی فلسطین.
موسوی ادامه داد: بدین ترتیب منابع آبی یا بهطور مستقیم از طریق پمپاژ آبها از کرانه باختری توسط ساکنان یهودی مورد استفاده قرار میگیرند یا بهطور غیر مستقیم چون آبهایی که در این منطقه بیرون کشیده نمیشوند، در زیر زمین جریان پیدا کنند تا به مخازن زیرزمینی ساحلی جایی که در داخل رژیم صهیونیستی توسط پمپها بیرون کشیده شوند، مورد بهرهبرداری قرار بگیرند.
وی افزود: همه این موارد نشان میدهد که رژیم صهیونیستی علاوه بر اینکه کشورهای مجاور خود از آب و محیط زیست محروم میکند، بلکه خود فلسطینیها که داخل اراضی اشغالی هستند از حق بر آب و محیط زیست محروم شدهاند بنابراین این رژیم تلاش میکند بهرهمندی فلسطینیها از آب را کاهش دهد یا به صفر برساند این در حالیست که آب حق همه است البته این مسایل مربوط به زمان صلح است ولی اکنون جنگ شده است و این رژیم با حملات به نوار غزه و کرانه باختری کلیه حقوق انسانی از جمله زیست محیطی را از ساکنان این مناطق سلب کرده است.
این استاد حقوق بینالملل ادامه داد: رژیم صهیونیستی علاوه بر کرانه باختری و بلندیهای جولان، بخشی از لبنان را اشغال کرده و منابع آبی این بخشها را نیز در اختیار گرفته است.
موسوی درباره تاثیر اقدامات رژیم صهیونیستی بر افزایش کانونهای گرد و غبار گفت: این موضوع را باید بررسی کرد البته بیشتر درباره دجله و فرات مطرح است؛ جایی که ترکیه با احداث سدهای مختلف، باعث کم آبی در عراق وسوریه شده است. ضمن اینکه از عربستان هم گرد و غبار بر میخیزد.
از کشتار فلسطینیان تا بهرهبرداری بیش از حد از منابع آبی
در ادامه این نشست دکتر مهدی اسماعیلی بیدهندی - مدرس دانشگاه- درباره تبعات اقدامات رژیم صهیونیستی بر محیط زیست منطقه اظهار کرد: محیط زیست به سه دسته محیط زیست طبیعی، انسانی و انسانساخت تقسیم میشود. رژیم صهیونیستی در طول بیش از هفت دهه حضور منحوس خود از یک الگوی ثابت پیروی کرده است. این رژیم بقای خود را در تامین قدرت و حفظ وگسترش منافع خود میبیند و هم به اراضی و منابع طبیعی دستاندازی و آنها را بهطور نامشروع تملک میکند و هم منابع طبیعی که تملک نمیکند را تخریب و آلوده میکند. با این رویکرد که ساکنان آن مناطق در بلندمدت و میانمدت امکان استفاده از آن منابع طبیعی و اراضی را پیدا نکنند و یا در صورت استفاده بر اثر ابتلا به انواع بیماریها بهصورت فیزیکی حذف شوند.
وی اضافه کرد: بدین ترتیب رژیم صهیونیستی علاوه بر حذف دفعتی از طریق جنگها و بمبارانها ، حذف تدریجی را دنبال میکنند. در جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی با لبنان در سال ۲۰۰۶ آسیبهایی در حوزه محیط زیست به بار آورد. از جمله آن میتوان به بمباران نیروگاه ضاحیه اشاره کرد که باعث شد چندین هزار مترمکعب هیدوکربن نفتی وارد ساحل مدیترانه شود و ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلومتر ساحل لبنان را آلوده کند. این کار یک جنایت جنگی بود علاوه بر آن بسیاری از راهها و چندین هزار خانه را نابود کرد علاوه بر آن در سال ۲۰۰۸ در جنگ با غزه بیش از ۳۰ هزار ساختمان را تخریب کرد و مشکلات عدیدهای را برای ساکنان این منطقه به وجود آورد و با محاصره آنها راه دسترسی به این منطقه را محدود کرد.
اسماعیلی بید هندی اضافه کرد: مشکلاتی در جنگ غزه و رژیم صهیونیستی ایجاد و حدود ۸۰ هزار متر مکعب فاضلاب آلوده وارد دریای مدیترانه شد این در حالیست که عمده فعالیت مردم غزه کشاورزی و ماهیگیری است. با ورود فاضلاب به این دریا فعالیتهای صیادی تحت تاثیر قرار میگیرد و اگر صیدی انجام دهند، موجب بیماری آنها میشود چراکه رژیم صهیونیستی اجازه صادرات محصولات غزه را نمیدهد. پس این مواد غذایی باید در غره مصرف شود. از طرف دیگر حجم صیادی بهشدت کاهش پیدا میکند.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: نوار غزه خاک شوری دارد و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی از سوی رژیم صهیونیستی از طریق حفر چاههای عمیق باعث شده است شوری از سمت دریا وارد آبهای زیرزمینی غزه میشود. طبق گزارش یونیسف در سال ۲۰۱۹، ۹۶ درصد از آبهای زیرزمینی غزه قابلیت استفاده برای مصارف انسانی را ندارد. آن موقع که صلح برقرار بودف کمتر از ۱۰ درصد مردم غزه به آب آشامیدنی سالم دسترسی داشتند.
وی اضافه کرد: در وضعیت کنونی تمام منابع آبی غزه تحت تاثیر قرار گرفته است و کارخانههایی که با شیرینسازی آب دریا میتوانستند آب شرب را فراهم کنند، با قطع شدن دسترسی به برق نمیتوانند فعالیت کنند. منابع آبی محدود در دسترس هم آلوده شده است. طبق استانداردهای جهانی برای هر فرد در روز باید ۱۰۰ لیتر آب فراهم شود که حداقل استاندارد است ولی در حال حاضر کمتر از سه لیتر در روز در دسترس ساکنان غزه است.
اسماعیلی بیدهندی در ادامه گفت: جنگ موجب تخریب حجم عظیمی از اراضی کشاورزی غزه شده است. بالغ بر ۲۵ هزار تن بمب در محدوده ۳۶۵ کیلومتر مربعی غزه ریخته شده است. تنها هدف از این کار از بین بردن امکان حیات در این گسترده جغرافیایی است.
وی اضافه کرد: رژیم صهیونیستی در جنگ لبنان همین گونه اقدام کرد و بخش عمدهای از بمبهای خوشهای را در اراضی کشاورزی ریخت بنابراین حدود ۹۰ درصد کشاورزان لبنانی آن سال نتوانستند یا محصول خود را بهطور کامل برداشت کنند یا محصولی برای برداشت داشته باشند. در واقع رژیم صهیونیستی میخواهد زمین سوختهای را برای مردم غزه بر جای بگذارد. بخشی از فلسطینیان را با کشتار مستقیم و بخش دیگر را با آلودگیها و جلوگیری از دسترسی به منابع طبیعی دچار مخاطره کند.
اسماعیلی بیدهندی در پایان گفت: ۲۸ جولای ۲۰۲۲مجمع عمومی سازمان ملل متهد قطعنامهای را تصویب کرد که حق برخورداری از محیط زیست سالم و پایدار به عنوان حق بشری به رسمیت شناخته شود. ۱۶۱ کشور به این قطعنامه رای مثبت و هشت دولت به آن رای ممتنع دادند. این حق بشری با وجود به رسمیت شناخته شدن، در حدود یک ماه اخیر تمام صور حیات اعم از پوشش گیاهی، جانوری و انسانی در غزه در معرض نابودی قرار دارد و جامعه بین الملل نیز واکنش درخوری را نشان نمیدهد این در حالیست که ممکن است تبعات زیستمحیطی جنگ غزه را سالهای بعد در منطقه ببینیم.
انتهای پیام
نظرات