حال رژیم صهیونیستی برای سرپوش گذاشتن بر شکست خود در نخستین روز جنگ، به ابزار دیگری متوسل شده و از نیروهای زمینی خود استفاده کرد و به صورت زمینی و هوایی در نوار غزه با حماس روبهرو شد و صبح امروز در بیست و سومین روز نبرد، از طریق حملات دریا و توپخانهای حمله به شرق اردوگاههای البریج و المغازی در مرکز نوار غزه و حجر الدیک و دیر البلح را از سرگرفته است.
خبرها حاکی از آن است که در عملیات زمینی اسرائیل موفقیت چندانی نداشت ولی هنوز نیروهایش را از خاک غزه بیرون نبرده و همچنان کابینه نتانیاهو برای انجام عملیات گستردهتر در تردید و اختلاف به سر میبرد. بنابر گفته ابو سامر موسی، یکی از رهبران جنبش جهاد اسلامی در لبنان، رژیم صهیونیستی قبل از عملیات طوفانالاقصی و بعد از عملیات در مرحله «کوری امنیتی» به سر میبرد و هیچ اطلاعی از ماهیت آنچه از سوی گروههای مقاومت تدارک دیده شده است، ندارد. اما در مقابل در پاسخ به عملیات زمینی این رژیم، مقاومت فلسطین به صورت یکپارچه و در راس آن گردانهای القدس و القسام و تمامی بازوهای نظامی برای هر گونه اقدام زمینی اعم از محدود یا در مقیاس وسیع آماده شدهاند.
تاکنون تجاوز به نوار غزه در کنار تخریب منازل و ساختمانهای مسکونی بر سر ساکنان آن، بیش از ۸۰۰۰ شهید، ۱۹ هزار و ۷۴۳ زخمی و ۲۰۰۰ مفقود برجای گذاشته و همچنین راههای اصلی و فرعی و زیرساختها در مناطق مختلف غزه تخریب شده است. حملات اشغالگران باعث شده یک میلیون و نیم فلسطینی از منازلشان در غزه آواره شوند و در شرایط بسیار سختی زندگی کنند.
با این حال تلاشهای میانجیگرانه و پیشنهادات آتشبس حتی به صورت موقت توفیقی نداشته و جنگ همچنان قربانی میگیرد. اسرائیل به سمت مرزهای زمینی پیشروی میکند و در عین حال اعلام میکند که به طور همزمان مذاکرات را هم ادامه میدهد. درنتیجه در این شرایط نه قصد و غرض اسرائیل از گستردهتر کردن حملات مشخص است و نه سرانجام و میزان دامنهدار شدن نبرد.
علیرضا مجیدی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با ایسنا با اشاره به آغاز عملیات زمینی اسرائیل پس از مدتها اعلام آن، اظهار کرد: اسرائیل از حملات هوایی و تاخیر در آغاز عملیات زمینی چند هدف دنبال میکرد. اول از همه برای اینکه اسرائیل بتواند به طور همزمان اجماعسازی جهانی را پیش ببرد و همانطور که میخواهد فضا را هم در منطقه و هم در جهان برای عملیات گسترده زمینی که قابل مقایسه با قبل از آن نباشد مهیا کند، نیاز به فرصت داشت. دوما میخواست به صورتی غزه را بزند که ساکنان آن خودشان به شورش علیه حماس روی بیاورند و برای فرار از شمال به جنوب بروند به همین دلیل تمرکز حملات تاکنون بیشتر بر شمال غزه است تا جنوب. از طرفی دیگر اسرائیل در خلال این حملات میخواست سازمان حماس را تا حدی که میتواند محک بزند.
هر اقدامی جز حمله زمینی، بازنشستگی سیاسی نتانیاهو را در پی میداشت
وی با اشاره به اینکه همچنین اسرائیل قصد داشت در این زمان عملیات زمینی خود را برنامهریزی کند، افزود: تمام این عوامل موجب شد تا اسرائیل به مدت ۱۰ روز تا دو هفته حملات هوایی داشته باشد و بعد حمله زمینی را آغاز کند. البته تلآویو در چند روز گذشته نیروهای احتیاط را هم فراخواند و ۳۰۰ هزار نفر مستقر کرد، اما تا ۱۰ روز وارد غزه نشد. با این حال اسرائیل جز عملیات زمینی گزینه دیگری ندارد. هر اقدام دیگری به جز عملیات زمینی حتی تبادل کامل اسرا باعث بازنشستگی سیاسی نتانیاهو میشود، پس قابل پیشبینی بود که به این سمت حرکت کند.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در خصوص اینکه نتانیاهو حمله زمینی را تا کجا میخواهد پیش ببرد، عنوان کرد: از زمان سیطره حماس بر غزه اسرائیل ۴ بار به این نوار حمله کرده است، اما نتوانست حتی یک وجب تصرف کند. پس این را میداند سازمان حماس روز به روز قویتر شده، اما از طرف دیگر هم میبیند اگر در سال ۲۰۰۸ بر سر یک سرباز رایزنی میکرد، الان تعداد افرادی که دست حماس هستند بالای ۱۰۰۰ نفر است، مفقودین و کشته شدهها بیش از 2000 نفر و فقط تلفات ارتش اسرائیل بالای ۲۰۰ نفر است. اسرائیل الان باید روند را عوض کند. اگر آن موقع برای کشته نشدن سربازانش وارد معامله شد، الان حدود ۲۰۰ نفر کشته داده است.
مجیدی با بیان اینکه الان نتانیاهو نیاز داشت تصمیم سخت را بگیرد، گفت: ۳ ایده برای این انتخاب سخت وجود دارد و تمام آنها بستگی به میزان توانمندی اسرائیل دارد. یکی اینکه شمال غزه را اشغال کنند. حالت دوم این است که در طول نوار مرزی از یک تا حدود ۱۰ کیلومتر جلو بیایند، این منطقه پر از تونلهای حماس است و لانچرهای راکتها در آنجا مستقر است و اسرائیل میتواند تونلها را شیمیایی بزند و بعد برود رایزنی کند. حالت سوم هم این است که غزه را مجددا اشغال کنند و بعد ببینند پس از رایزنی چه کاری انجام دهند. اما باز هم تمام موارد گفته شده روی یک سکه است و روی دیگر سکه این است که اسرائیل پس از کمی پیشروی با خفت عقب بنشیند. در سال ۲۰۰۶ هم که به جنوب لبنان حمله کرد، فکر میکرد به سرعت به بیروت میرسد و با رایزنیهایی، حزبالله را خلع سلاح میکند و به مرزها بر میگرداند، اما بعد با خفت از جنوب لبنان خارج شد.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه درخصوص واکنش مقاومت به این عملیات، اظهار کرد: تا الان مقاومت تمام نیروی خود را به کار نگرفته، چون اصلا اسرائیل هم با تمام وجود حمله زمینی را شروع نکرده است. منطق نظامی حکم میکند طرفین تمام داشتههایشان را یکجا رو نکنند. علاوه بر این همیشه آرایش دفاعی سادهتر از عملیات هجومی است. خصوصا مقاومت که به اندازه کافی شبکهسازی تونلها را انجام داده، تمهیدات لازم را دیده و میتواند ابتکار عمل را در این عملیات دفاعی در اختیار داشته باشد. جزئی از این ابتکار عمل هم میتواند ضدحمله معکوس باشد. یعنی میشود پیشبینی کرد اگر یک یا دو گردان از رژیم صهیونیستی وارد غزه شوند، مقاومت پیش از هرچیزی عقبه لجستیک آنها را قطع کند و اصلا برای طرف مقابل شیوه رزمش را رو نکند.
مجیدی در پاسخ به اینکه چرا بر خلاف سیفالقدس که آن هم با حملات پیشدستانه حماس شروع و ظرف ۱۱ روز با میانجیگری مصر تمام شد، طوفانالاقصی همچنان طولانیتر و گستردهتر میشود، گفت: فرض را بر این بگیریم کلا غزه راهحل نظامی داشته باشد، یعنی توان نظامی به خدمت مذاکره و رایزنی در نیاید و میدان ببرد، حتی در این حالت هم اگر اسرائیل کل غزه را اشغال کند با دو و نیم میلیون نفر جمعیت میخواهد چه کاری انجام دهد. مصر که آنها را نمیپذیرد و اگر بپذیرد سیسی سقوط میکند و این به ضرر خود آمریکاست. وقتی مصر نمیپذیرد اینها مجبورند بروند صحرای نقب، در این حالت دسترسی اسرائیل به دریای سرخ آسیبزا میشود.
وی ادامه داد: حالت دیگر این است که مرزها را بردارد و غزه را به خاک خودش ملحق کند اما این دو و نیم میلیون نفر جمعیت غزه که بیش از ۲۰ سال تحت سلطه حماس بودند به بمبهایی برای اسرائیل تبدیل میشوند. لذا مجموع این عوامل نشان میدهد اسرائیل هم میداند آنچه تکلیف را روشن میکند مذاکرات سیاسی است و نه راهحل نظامی. اسرائیل فقط به دنبال این است که با راهحل نظامی موقعیتی بسازد که در مذاکرات سیاسی دست بالاتر را داشته باشد. در سیفالقدس چنین شرایطی را نداشت الان به دنبال این است که چنین شرایطی را داشته باشد. در نتیجه نهایتا مذاکرات سیاسی تعیینکننده خواهد بود.
انتهای پیام
نظرات