از طریق یکی از همکاران در خبرگزاری، آدرس منزل و شماره همراه پدر «فاطمه» را جویا شدیم. پس از کسب اجازه، وقتی را برای ملاقات با این حافظ نوجوان گرفتیم.
از آنجایی که «فاطمه» دانشآموز پایه هشتم متوسطه دوره اول است، پس از برنامهریزی، ساعت ۱۰ صبح پنجشنبه که مدارس تعطیل هستند، به اتفاق یکی از همکاران خبرنگار رهسپار منزل وی شدیم.
برادر فاطمه در را برایمان باز کرد و «مادرش» به استقبال آمد و سپس با راهنمایی آنها از میان گلدانهای پر از گل به اتاق هدایت شدیم. اتاقی که در کمال سادگی تشکی به روی زمین پهن بود و «فاطمه» بهروی آن نشسته بود. در گوشهای کمدی بود که کتابهایی با خط بریل با دقت در آن چیده شده بود. گوشهای دیگر کپسول اکسیژن و نقطه مقابل آن، چندین گلدان با گلهای زیبا قرار داشت و «عصای سفید» روی فرش و نزدیک تشک بود.
پس از دیدن «فاطمه» چند دقیقه سکوت کردیم، چون متوجه شدیم او نه تنها از نعمت بینایی محروم است، بلکه به شکلی مادرزادی دارای معلولیت در چهره و دستگاه بویایی بوده و برای اینکه بتواند تنفس کند مجبور به استفاده از کپسول اکسیژن است.
«فاطمه» ۱۵ ساله، نابینای مطلق هستم
نمیدانستم از کجا شروع کنم. سکوتی عجیب در اتاق حاکم بود و «فاطمه» با حرکت سر، مضطرب با گوشهای خود به دنبال منشاء صداها میگشت که پس از چند لحظه با جمله «فاطمه خانم اجازه میدهند که گفتوگویی با هم داشته باشیم؟» سعی کردم سر صحبت رو باز کنم.
با گفتن «بله» بلافاصله سوال کرد: «گفتوگوی ما چگونه و در کجا منتشر میشود؟». در این مورد دغدغه داشت. گویا خاطرهای خوش از رسانه نداشت! توضیحی مختصر در مورد خبرگزاری ایسنا و شکل انتشار خبر دادم که با توضیحات من به آرامش رسید و به گفتوگو نشستیم.
«فاطمه سنگوری» ۱۵ ساله از علیآبادکتول، نابینای مطلق و حافظ ۱۶ جزء قرآن کریم هستم و با دانشآموزان عادی در کلاس درس مدرسه «معراج علیآبادکتول» مینشینم. معدل من ۲۰ است. معلمان از من راضی هستند. برای اینکه زنده بمانم، از سال ۱۳۹۷ تاکنون ۶ جراحی در صورت، بینی و دستگاه تنفسی من انجام شده است.
همچنان گوش میکردیم. او با دستان خود قرآن تلاوت میکرد. کلام نور را که با خط بریل تحریر شده بود، در آغوش داشت و با صدای معصومانه خود روخوانی و سپس حفظ میکرد.
این حافظ آیات الهی در ادامه با بیان این جمله «دنیا تماشاگه راز است و راز را با چشم نمیتوان یافت» اظهار کرد: از سالهای گذشته (کلاس سوم) از روی علاقه «قرائت قرآن کریم» را با استفاده از کتابهایی با خط بریل و سیستم صوتی آغاز کردم و با پیشرفتی که در بخشهای روخوانی و روان خوانی داشتم، با تشویقهای پدر و مادرم از سه سال پیش تصمیم به حفظ قرآن گرفتم و هم اکنون موفق به حفظ ۱۶ جزء شدهام و تا حفظ کل همچنان تلاش خواهم کرد.
آرزو دارم «معلم» شوم
این نوجوان با انگیزه که آرزو دارد رشته «علوم انسانی» را انتخاب و پس از ورود به دانشگاه «معلم» شده و به همنوعان خود کمک کند، به تنهایی قادر به تحقق آرمانهای خود نیست، گفت: برای اینکه راحتتر بتواند به تحصیلات خود بپردازد، احتیاج به یک دستگاه رایانه دارد.
البته رشد طبیعی بدن او سبب میشود تا برای زنده ماندن مجدداً جراحیهایی را به روی صورت انجام دهد که میگوید «به خاطر بالا بودن هزینههای پزشکی، خانوادهام دیگر قادر به پرداخت هزینههای درمان نیستند».
«فاطمه» در خصوص الزام استفاده از دستگاه اکسیژن ساز برای حفظ سلامتی خود و بالا بودن هزینههای شارژ کپسول اکسیژن توضیح داد: مدتی پیش زمان خانه تکانی دستگاه اکسیژن ساز من از بالای کُمد به زمین افتاد و بر اثر شدت برخورد، آسیب دید و تعمیر آن ممکن نیست و قیمت آن هم به شدت افزایش یافته و این هزینه هم به دیگر هزینههای ملزوم زندگی ما اضافه شده است.
بی شک زمینه ساز توسعه هر جامعهای توجه ویژه به نخبگان و فرهیختگان آن جامعه بوده و از جایی که اراده قوی این دختر نوجوان سبب شکوفایی دیگر استعدادهای او شده میطلبد در رأس، استاندار گلستان و دیگر متولیان از قبیل مدیرکل آموزش و پرورش، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیرکل تبلیغات اسلامی، مدیرکل اوقاف و امور خیریه، رئیس دانشگاه علوم پزشکی و دیگر سازمانها و نهادهای مرتبط پای کار آمده تا ضمن برآورده کردن آرزوهای «فاطمه»، مسیر درمان و پیشرفت علمی او را نیز هموارتر کنند.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در این مسیر در کنار مدیران دلسوز و متعهد خواهد بود.
انتهای پیام
نظرات