مصطفی جلیلی تقویان در گفتوگو با ایسنا بهمناسبت بزرگداشت روز حافظ با موضوع اشارات قرآنی در دیوان حافظ اظهار کرد: واژه «قرآن» حدود ۸ بار با توجه به تفاوت نسخ در دیوان حافظ به کار رفته که در تمام این موارد حافظ از قرآن به عظمت یاد کرده است.
وی در خصوص اشارات قرآنی در دیوان حافظ به تقسیمبندی پژوهشگران پرداخت و گفت: گروهی از پژوهشگران معتقدند اشارات قرآنی نه تنها در دیوان حافظ بسیار زیاد است، بلکه به دلیل اینکه او حافظ قرآن بوده است، تلاش کرده از تمامی ظرفیت قرآنی در سرایش اشعار دیوان بهره گیرد و طبق این نظر، بسیاری از ابیات دیوان حافظ را میتوان به آیهای از قرآن ترجمه کرد. در شکل افراطی این نظر سعی میشود از هر بیت دیوان او، آیهای از قرآن استخراج کرد.
این دانشآموخته دکترای ادبیات از دانشگاه تهران ادامه داد: عدهای دیگر از پژوهشگران برآنند که حافظ علاوه بر تأثیرپذیری از قرآن، از فرهنگ زمانه خودش که ترکیبی از فرهنگ ایران باستان، یونانی، هندی و اسلامی است متأثر بوده و در فضای زندگی حافظ، تمام این فرهنگها همزمان زیست داشتهاند، بدین ترتیب میتوان برای بیتی از حافظ، هم از قرآن شاهد آورد و همچنان در انجیل یا اوستا نظیری برای آن یافت.
وی با اشاره به مقدمه کتاب «در کوی دوست» بیان کرد: شاهرخ مسکوب در آنجا آورده است که پس از مطالعه بسیار درباره دیوان حافظ، به مطالعه اوستا پرداختم و آنقدر اشارات فراوان مشابه میان این دو یافتم که تصمیم گرفتم کتاب «در کوی دوست» را بنویسم، بنابراین این عده از پژوهشگران با افراط کمتری به تأیید تأثیرپذیری حافظ از قرآن پرداختهاند.
جلیلی تقویان اظهار کرد: گروه دیگری از پژوهشگران برآنند که حافظ در اشعارش به تأویل قرآن میپردازد، به این معنا که در پی کشف معنای باطنی آیات قرآن است و این نظر تقریباً برابر با معنای عارفانه اشعار حافظ است. داریوش عاشوری در کتاب «عرفان و رندی در شعر حافظ» با مقایسه مرصادالعباد و دیوان حافظ چنین نظری را تقویت میکند. بهطور کلی افرادی که مشرب عرفانی نسبت به حافظ دارند و او را یک عارف میدانند، معتقدند باید اشعار او را تأویل کنند و نتیجه این دیدگاه بیان میکند که استفاده حافظ از اشارات قرآنی نیاز به تأویل و پیش رفتن از معنای ظاهری به معنای باطنی دارد.
وی بیان کرد: گروه کوچکی از پژوهشگران نیز برآنند که استفاده حافظ از اشارات قرآنی در برخی موارد پدید آوردن نوعی نقیضه برای آیات و روایات است.
این دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران ادامه داد: قرن هشتم، دورانی است که برخی شاعران و ادیبان سعی میکردند در آثارشان رفتارهای ریاکارانه را به طنز و ریشخند گیرند و با افرادی که نماینده این نوع رفتار هستند، مبارزه کنند. نماد این باور در شعر حافظ، زاهد است. حافظ با زاهد و صوفی میانه خوبی ندارد، بنابراین در باور آفرینشگران ادبی قرن هشتم، طعنههایی به رفتارهای ریاکارانه دیده میشود تا بدینترتیب بتوانند با کسانی که به قول حافظ «قرآن را دام تزویر و ریا»، و تبدیل به امکانی برای رسیدن به جاه و مقام کرده بودند، مبارزه کنند.
وی با اشاره به مقدمه رستگار فسایی بر دیوان ابواسحاق اطعمه گفت: ادوارد براون در کتاب «تاریخ ادبیات ایران» گروهی به نام نقیضهسرایان را در قرن هشتم مشخص میکند. اگرچه او حافظ را در این گروه قرار نمیدهد، اما افرادی چون «عبید زاکانی»، «ابواسحاق اطعمه» و «عماد فقید کرمانی» را در زمره این گروه بر میشمارد.
جلیلی تقویان ادامه داد: نقیضهسرایان از طریق ساختن نقیضه سعی میکنند برای باورهای دینی و روایی نقیضهای به وجود آورند تا با ریای بسیار فراگیر که در قرن هشتم میان تمامی طبقات جامعه از جمله حاکمان و علما رسوخ کرده بود، مبارزه کنند.
این دانشآموخته دکترای ادبیات از دانشگاه تهران گفت: پس از دستهبندی پژوهشگرانی که آرایی در رابطه با نسبت دیوان حافظ با قرآن دارند و ترغیب علاقهمندان به دنبال کردن پژوهشهای صورت گرفته در این حوزه، یک سؤال مهم مطرح میشود که چرا ایرانیان دیوان حافظ را در کنار قرآن قرار میدادند؟
وی اظهار کرد: این پرسش مهم که بسیاری افراد به سادگی از کنار آن رد شدهاند، پرسشهای دیگری را به همراه دارد، همچون اینکه آیا قرآن چیزی کم داشته است که دیوان حافظ را در کنار آن قرار میدادند و ایرانیان با این کار میخواستند آن را تکمیل کنند، یا به علت عربی بودن قرآن و اینکه حافظ به زبان فارسی به آن اشارات بسیاری داشته است، در واقع نوعی ترجمان قرآن به زبان فارسی را در کنار آن قرار میدادند؟ مقاله «ایرانیان و آرمان قرآن پارسی» از دکتر محمود فتوحی راجع به اینکه آیا در تمدن اسلامی آن دوران چیزی به نام قرآن پارسی وجود داشته است در این زمینه میتواند مفید واقع شود.
جلیلی تقویان با اشاره به نمونههایی از نقیضهسرایی در دیوان حافظ ادامه داد: در بیتی از دیوان حافظ آمده است «در میخانه بسته است اگر/ اِفتَتِح یا مُفَتِّح الاَبواب» مصراع دوم این بیت با بهرهگیری از القاب خداوند، نوعی دعا آورده است و از یک عبارت دعایی برای عملی غیردینی استفاده کرده است، البته نوعی واکنش به دوره حکومت امیر مبارزهالدین نیز دارد، به هر حال برای تبرئه حافظ از این موضوع که فعل حرامی را از خداوند درخواست میکند، چندین راه وجود دارد.
وی افزود: یکی از شیوهها، تأویل است که در اینجا میخانه را به خرابات عرفانی یا محل تجمع صوفیان معنا میکنیم. گونهای دیگر که پژوهشگران برای تبرئه حافظ استفاده میکنند، این است که میگویند حافظ به دنبال زیبا شدن بیت است و محتوا در این جا اهمیتی ندارد، در واقع حافظ نه به دنبال باز کردن در میخانه و نه به دنبال طعنه بر خداست، بلکه او تلاش میکند از چینش کلمات و ابیات در کنار هم، نوعی زیبایی و شگفتی بسازد. گروه دیگر پژوهشگران بر معنای ظاهر بیت تأکید میکنند و به دنبال تبرئه حافظ نیستند، بلکه برآنند که حافظ از یک عبارت دعایی برای اجرا و اتفاق مسئلهای حرام استفاده کرده است.
جلیلی تقویان به بیان نمونهای دیگری پرداخت و گفت: در مطلبی آمده که «هرگز مردی با زنی خلوت نکند، چرا که نفر سوم، خودِ شیطان خواهد بود» و حافظ در بیتی گفته «یاد باد آنکه صبوحی زده در مجلس انس/ جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود». به نظر میرسد حافظ با سرودن این بیت، در واقع نقیض این سخن را آورده است.
وی به مطلب دیگری اشاره و بیان کرد: «المُستشارُ مُؤتَمنٌ ... کسی که با او مشورت میکند، باید شخص امین و با صداقت باشد» در حالی حافظ در بیتی میگوید « مشورت با عقل کردم گفت حافظ می بنوش/ ساقیا می ده به قول مستشار مؤتمن». این نوع نقیضه و شوخ طبعی که حافظ دارد در واقع نقیض این مطلب است.
نسبت حافظ با قرآن چیست؟
این پژوهشگر ادبی اظهار کرد: وجود فراوان ابیات حاوی نقیضه در دیوان حافظ، این کتاب را حساس میکند، حساسیتهایی که شاید در دیوان غزلیات سعدی یا در شعر سلمان ساوجی کمتر مشاهده میشود و در قرون قبلتر اصلاً دیده نمیشود، اما در دیوان حافظ فراوان وجود دارد و مسئله را بغرنج میکند و این پرسش را دوباره برای ما تکرار میکند که واقعاً نسبت حافظ با قرآن چیست؟ در واقع ابیاتی از این دست، گویی آن پاسخ راحتی که برخی پژوهشگران اشعار حافظ به استخراج آیات قرآن پرداختهاند و فرض مسلمی که حافظ جز تبعیت از آیات قرآن و احادیث در دیوان اشعارش ندارد، را زیر سؤال میبرد.
وی گفت: اگرچه طرح دوباره این پرسش جنجال برانگیز است، اما میتواند ابعاد دیگری از این مسئله را روشن کند. چنان که برخی پژوهشگران با اشاره به تناقضات شعر حافظ، آن را دلیل وسعت معنایی در دیوان حافظ برشمردهاند.
انتهای پیام
نظرات