برداشت چین پاییزه، مدتی است در باغ های چای گیلان آغاز شده است. صدای برهم خوردن قیچیهای دسته بلند بر بوتههای سبز چای شنیده میشود. از سینهکش کوه بالا میروم، تازه مه فرونشسته، در میان آفتاب داغی که تیغههایش از شکاف عطاکوه میتابد، زن و مرد میانسالی مشغول برداشت نورستههای سبز چای هستند.
اما من در روستای «تارمه سرا»، دنبال باغ چایی هستم که در گیلان معروف به «باغ ژاپنی» است. زیاد طول نمیکشد در کوره راهی که تنها ماشینهای سنگین بجامانده از جنگ جهانی دوم، توان بالا رفتن دارند، باغی را میبینم که بوتههای ردیف و یک دست آن در شیب تندکوه، زیبایی باغهای چای چین و ژاپن را به تصویر میکشد. تنها باغی که بوتههایش گُله به گُله و کهنه نیست و تازگی و طراوت برگهای سبزش بر تمام باغهای شهرستان املش فخر میفروشد.
در انتهای بخش «رانکوه»، جایی که دیگر به زحمت راه روستایی پیدا میشود، تک و توک کلبههای چوبی با دیوارهای خشتیاش، معماری بومی کوهستانهای شرق گیلان را به تصویر میکشد. کلبههای درهم تنیده با مردمانی سختکوش در یک روستای دور افتاده.
از مرد زنبورداری که کندوهایش را برای تغذیه گلهای سفید چای در حیاطش میچیند، آدرس خانه «داداش پور» را میپرسم. به راهی اشاره میکند که دیوارهاش سنگ چین شده و خانههای مسیرش پلکانی است. در جستجوی مردی آرام و سختکوش هستم که باغ کهنه پدریاش را از نو آباد کرده و در تنها باغ اصلاح ساختاری شده در شرق گیلان، به شیوه نوین چای با کیفیت تولید میکند.
هم او کوره راه مالرو روستا را چند سال پیش با هزینه شخصی، آباد کرده و حالا از شیب تند کوه میتوان با ماشین جیپ بالا رفت.
مرا به چای تازه دمی دعوت میکند که عطر و طعمش به طی مسیر طولانی از رشت تا رانکوه میارزد. علیاکبر داداشپور میگوید: چای بهاره باغ خودم است. تماما دستی است. البته نه به شیوه سنتی که روی چراغ خشک میکردند. من هم باغ پدری را اصلاح ساختاری کردم و هم شیوه فرآوری چای را نوین کردم. شیوه من بین سنتی و نیمه کارگاهی است.
و یک استکان چای کفاف مرا نمیدهد و در حین پرو خالی شدنهای دوباره استکان، اینگونه درباره احیاء باغ پدریاش توضیح میدهد: تنها باغ این منطقه که اصلاح ساختاری شده، باغ ماست. نمونه دیگر آن در روستای قلعه رودخان شهرستان فومن است که به همت برادران یاسینی احیا شده. محمد حسین یاسینی مبتکر اصلاح ساختاری باغات چای کوهپایهای و به زراعی کردن باغات شیبدار است. او بدون چشمداشت مادی به من کمک کرد باغم را اصلاح کنم.
سال ۱۳۹۶ دستگاهی از ژاپن خریدم و بوتههای چای یک هکتار باغ پدری را تماما از پایه بریدم و پس از رشد مجدد، بوتهها را به صورت پلکانی آرایش کرده و بوتههای مزاحم را حذف کردیم. میان ردیف هر پله، راهروهایی ایجاد شد که دسترسی ماشین آلات هرس و برداشت برگها راحتتر باشد. سالی یک نوبت در آخر پاییز بوتهها را هرس میکنیم. اما مهمترین دلیل این شیوه آرایش، این است که در کشت پلکانی آن هم در شیب تند کوه، مواد مغذی خاک پس از تندباران، در خود باغ باقی میماند و از بین نمیرود. هم خاک کوه شسته نمیشود و در پایین دست خسارت ایجاد نمیکند و هم در کیفیت رشد بوتهها و برگها موثر است.
داداش پور اشاره میکند که بِهزراعی هر دو باغ ذکر شده موفق بوده و دو باغ تارمه سرا و قلعه رودخان در واقع خواهر خوانده هم در مدل کشت نوین هستند.
به باغ چای میرویم. ساعتی پیاده روی از کوره راهی که از روی دو رودخانه عبور میکند. حالا باید از شیب تندکوه بالا برویم.
داداش پور میگوید: ارتفاع رابطه مستقیمی با افزایش کیفیت چای دارد. به همین دلیل باغهای چای چین و ژاپن در دامنه و شیب کوه و بصورت پلکانی است.
لای بوتههای چای که از دور شبیه هزارتوی بازیهای کودکانه است، ستیغ کوه را طی میکنیم. و او توضیح میدهد که یاسینی، تصاویری از باغش را برای چند کارشناس چای ژاپنی فرستاده و از آنها دعوت کرده تا شیوه کشت او را از نزدیک ببینند. کارشناسان ژاپنی وقتی تصاویر را دیدند، فکر میکردند از اینترنت کپیبرداری شده ولی وقتی به روستا آمده و از نزدیک باغ را دیدند، به یقین رسیدند که این باغ اصلاح ساختاری شده است.
لای بوتههای چای، عنکبوتهای زردرنگ و درشتی، سفره تغذیه خود را در هم تنیدهاند، در این باغ از آفت کشهای نباتی به هیچ وجه استفاده نمیشود و برای تقویت خاک نیز به ندرت از کودشیمیایی استفاده میشود. وجود این عنکبوتها نشان میدهد که باغ سمپاشی نشده است.
او در گشت و گذار لای بوتهها، از انواع و ارقام چای میگوید که هر چند در مرکز تحقیقات چای کشور، تولید میشود، ولی هیچگاه به مرحله تولید انبوه و ترویج نرسیده و عملا به دست باغدار نمیرسد.
او تولید محصولات جانبی چای همچون؛ کلوچه، بستنی، نوشیدنیهای سرد چای، شکلات و شیرینی چای، روغن و صابون چای و... را هم فانتزیهای مرکز پژوهش چای توصیف میکند که برای تولید انبوه آن به سرمایههای کلان و حمایت از باغداران نیاز است.
داداشپور اشاره دارد که زحمت باغدار، در فرآوری نادرست چای در کارخانهها، تباه میشود، همه فرآیند تولید چای در ایران، برگ فروشی است و باغداران سنتی هم دلخوش به میزان برگ سبزی هستند که هر سال در بهار و پاییز تحویل کارخانه میدهد و کارخانهها نیز کیفیت را فدای کمیت کرده و در یک فرآوری نادرست در هنگام مالش و خشک کردن، برگهای سبز چای را میسوزانند و آنچه در نهایت به دست مصرف کننده میرسد، چایی در کمترین درجه کیفیت است که بعضا برای معده آسیب زاست. با کاهش درآمد باغدار، شاهد رها شدن باغهای چای و تغییرکاربری آنها هستیم.
به همین دلیل من سعی کردم کارگاهی نیمه سنتی و مدرن در کنار باغم ایجاد کنم تا بتوانم چایی با کیفیت بالا تولید کنم و کارگاهم را به نام کشت و صنعت خانگی«تارمه» ثبت کردم. اسم این روستا درواقع «تارمه سرا»ست. این نقطه بیشتر اوقات مه غلیظ دارد بحدی که تیره و تار است. ولی به اشتباه در تقسیمات جغرافیایی شهرستان، نام روستا تارم سرا نوشته شده است.
او مرا به کارگاهش میبرد تا ماشینآلاتی را به من نشان دهد که توسط دو نفر از شهرستان لنگرود و رشت (آقایان کاظمی و مرادی) اختراع شده است.
وی درباره مراحل فرآوری چای اینگونه توضیح میدهد: از پلاسی که طی چند روز برگهای سبز چای، در هوای آزاد پلاسیده میشوند و سپس با ماشینآلاتی که به منظور بومیسازی فرآوری چای اختراع شده، بعد از حدود ۴۵ دقیقه مالش، باید برگها را دو ساعت و نیم در محیط گذاشت تا در مجاورت هوا اکسیده شود. فرآیندی که معمولا در کارخانهها کوتاه میکنند. سپس برگها را به دستگاه خشک منتقل میکنیم. برگها در توریهای طبقه طبقه، با حرارت غیرمستقیم و ملایم خشک میشوند. فرآیند خشک کردن در کارخانهها کوتاه و با دمای بالا و مستقیم صورت میگیرد به همین دلیل چای، میسوزد.
داداش پور، نگران سرنوشت دومین محصول کشاورزی گیلان است و میگوید: تولید ابریشم که افول کرده تولید برنج هم وابسته به حل مشکلاتی همچون کمبود آب، تسطیح اراضی و خرید تضمینی دولت است. برای حفظ باغهای چای، ابتدا باید باغداری خوب را ترویج کنیم. در کشاورزی سنتی تنها افزایش تولید برگ سبز ملاک است. بیآنکه به کیفیت برگها توجه شود و درنهایت همان برگ هم در کارخانه تباه میشود.
طرحهای من بلندمدت است. اما سرمایه و زمان میخواهد. من باغ کهنه پدرم را با اهداف توسعه توریسم اصلاح ساختاری کردم، تا گردشگر از نزدیک شیوه تولید و کشت چای را ببیند، خودش در برداشت برگ سبز سهیم شود، از نزدیک شیوه خشک کردن برگها را ببیند و در نهایت برگ سبزی که خود چیده به عنوان سوغات همراه ببرد.
طرح آن را هم آماده دارم ولی مقدمات آن باید فراهم شود. از سال ۱۳۹۶، تمام این اقدامات اعم از اصلاح باغ، خرید ماشین آلات، ایجاد کارگاه، حتی ساخت راه روستایی تا محل باغ، تماما با هزینه شخصی بوده است.
درب چوبی خانه پدری علیاکبر داداشپور را باز میکنم، از بالای تارمه سرا، میتوان کوه هایی را دید که سراسر با بوتههای چای و درختان مرکبات پوشیده شده است و در انتهای کوهها سفیدی دریا دیدهها را مینوازد. باد عصرگاهی میوزد و دوباره مه از دره بالا میآید. پیش از آنکه باغات «تارمه سرا» دوباره در مه غلیظ فرورود، بر همت و تلاش خانواده داداشپور درود میفرستم و روستایی را ترک میکنم که تا دهه ۴۰ در دست اربابان بود و با اصلاحات اراضی به دست باغداران زحمتکش اداره میشود.
انتهای پیام
نظرات