«محمد زادهرحمانی» در یادداشتی با عنوان «مرغداری، یک صنعت مونتاژ و کاملا وابسته» نوشت:
«هر چه سالهای میلادی از ۱۹۰۰ عبور میکرد و به ۱۹۵۰ میرسید، ذرتکاران(و همچنین سویاکاران) آمریکایی و بنگاههای هدایتکننده آنها نگران بازاریابی برای ذرت و سویای خود بودند. خاستگاه ذرت، قاره آمریکاست و این دانه برای اولین بار از آنجا به اروپا، آسیا و آفریقا وارد شده است. ایالات متحده آمریکا نه تنها در آن قاره بلکه در تمام دنیا، رتبه اول تولید ذرت را دارا بوده و هست و لذا می بایست بازار آن را هم پیدا میکرد؛ یک بازار وابسته و التماسگر.
اندیشکدهها و اتاقهای فکر در اواسط قرن بیستم به این نتیجه رسیدند که ایجاد و توسعه مرغداریها می تواند آینده بازار ذرت و البته سویای تولیدی آنها را تضمین کند. خاستگاه سویا هم گرچه چین هست ولی به زودی کشاورزان آمریکایی گوی سبقت را از آنها ربوده و ایالات متحده از سال ۱۹۶۱ پرچمدار و تولید کننده اول سویا در جهان است و در حال حاضر سالیانه بیش از ۵۲ میلیون تن سویا تولید میکند که کنجاله این دانه روغنی نیز دومین نهاده پر مصرف در سالنهای پرورش طیور است.
بنابراین به سراغ کشورهای آسیایی و به تبع آن ایران آمدند و در سال ۱۳۰۹ بود که بنگاه دامپروری ایران تاسیس و گرچه در اساسنامه آن توجه و حمایت از نژادهای بومی در بند یک و توسعه و ترویج نژادهای خارجی در بند دو آمده بود ولی به زودی بند ۲ در این بنگاه غالب و در سال ۱۳۱۶ چند مرغ از هیبریدهای دو بهره و گوشتی منتج از دسته مرغان آمریکایی از قبیل پلیموت راک، ویندوت، رد ایلند رد و غیره را در اطراف تهران توزیع کردند و این پایه و اساس مرغداری صنعتی در کشورمان شد.
ورود و ترویج هیبریدهای خارجی بیشتر و بیشتر شد، به طوری که در سال ۱۳۳۳ یک محموله ۶۰ هزار قطعهای از این نوع ماکیان آمریکایی به کشور وارد شد؛ بدیهی است این طیور که وارد میشدند میبایست خوراک آنها که ۷۰ درصد ذرت و ۲۰ درصد آن سویاست، به علاوهی خدمات فنی آن نیز از آمریکا وارد میشد لذا رفته رفته با تغییر ذائقه مردم از گوشت قرمز و مرغان بومی پرورشی خود به گوشت مرغان صنعتی، واحدهای مرغداری در سطح کشور با حمایت دولتهای پیش و پس از انقلاب اسلامی تاسیس و وابستگی ما به ذرت و سویا به عنوان دو نهاده اصلی صنعت طیور، بیشتر و بیشتر شد.
بازار آمریکاییها که تضمین شد؛ تولید ذرت در این کشور نیز از سال ۱۹۵۰ تاکنون ۳۶۰ درصد رشد داشته و به عدد ۳۸۵ میلیون تن در سال رسیده است و حتی اگر در آمریکای جنوبی، مرکزی و حتی اوکراین هم تولید میشود ولی تولید لاین بذر در اختیار کمپانیهای آمریکایی است لذا با یک بررسی ساده مشخص میشود هم در زنجیره تولید ذرت یعنی از لاین تا بذر به عنوان محصول نهایی سود میبرند و هم کشورهای دارای صنعت مرغداری را به خود وابسته و خروج هنگفت ارز را در آنها رقم میزنند.
خلاصه با راهبریهای انجام شده، هماکنون سالیانه بیش از ۸۴ میلیون تن گوشت مرغ در دنیا تولید که سهم ایران حدود دو میلیون تن بوده و در سالهای گذشته رتبههای ۷ تا ۱۱ را در بین کشورهای تولیدکننده این محصول به خود اختصاص داده است. البته به موازات افزایش تولید گوشت مرغ، نیاز به ذرت و سویا هم افزایش یافته و چون محدودیت آب و زمین، اجازه افزایش سطح زیر کشت و توسعه افقی این دو نهاده استراتژیک را نمیدهد؛ موسسات ژنتیک هم به کمک بنگاههای اقتصاد کشاورزی آمریکا و پس از آن چین، هندوستان و بقیه آمده و اقدام به تولید محصولات تراریخته می کنند تا تکافوی نیاز مرغداری ها و دامداری های صنعتی را داده و نمودار سود خود را بالاتر و بالاتر ببرند و در این بین، آن چیزی که برای آنها مهم نیست در تنگنا قرار گرفتن دولتها برای تامین ارز واردات این نهادهها و سلامت و جان مردمی است که در کشورهای مختلف از گوشت مرغ، تخم مرغ و فرآورده های دامی صنعتی استفاده میکنند.»
انتهای پیام
نظرات