اکنون اما به دنبال آتشبس صلح در یمن و باز شدن مسیر مذاکرات با عربستان، شورای عالی سیاسی یمن خبر از برکناری رئیس دولت وحدت ملی داد. در این ماجرا اینکه چه ارتباطی میان این برکناری و آتشبس در یمن برقرار است، یک مسئله است و اینکه باز شدن باب مذاکرات صلح در یمن به دنبال تنشزدایی ایران و عربستان به ختم بحران یمن و اوضاع آشوبزده این کشور میانجامد مسئلهای دیگر.
کامران کرمی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با ایسنا با اشاره به ۹ سال جنگ در یمن و اکنون باز شدن مسیرهای دیپلماتیک میان عربستان و این کشور، اظهار کرد: الگوی رفتاری عربستان سعودی طی سالهای حمله به یمن، همواره مبتنی بر انکار پذیرش موجودیت گروهی به نام حوثیها یا انصارالله در داخل این کشور است و اساسا خود حمله به یمن با هدف نابودی و یا مهار همین گروه بود. همچنان هم در شرایط کنونی نپذیرفتن نقش حوثیها در معادلات داخلی یمن در ذهنیت عربستان وجود دارد.
وی با بیان اینکه عربستان مجبور به مواجه شدن با یمن فعلی در مرزهای جنوبی خود است، اضافه کرد: تا زمانی که عربستان سعودی یک سری واقعیتهای شکل گرفته پس از ۹ سال حمله به یمن را نپذیرد، معادلات این کشور حلوفصل نخواهد شد، زیرا عملا پیچیدگیهای دیگری در معادلات یمن وجود دارد که مانع از حلوفصل بسیاری از مسائل بین دو طرف میشود. لذا عربستان باید در گام اول نقش حوثیها را در یمن بپذیرد و در گامهای بعدی به آتشبس جدیتر، کمکهای بشردوستانه، بازگشایی بنادر و فرودگاهها و مواردی از این قبیل تن بدهد. البته در مذاکرات صلحی که با گروههای یمنی داشته، اینها را پذیرفته و مکلف به اجرا شده است.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در خصوص ارتباط عربستان با انحلال دولت وحدت ملی یمن، عنوان کرد: در معادلات داخلی یمن گسستهای زیادی وجود دارد که وضعیت را به شدت پیچیده کرده است. برای نمونه از سویی در روند چند ساله حمله عربستان به یمن ما شاهد موارد متعددی از ائتلاف عربستان با متحدینش در داخل یمن بودیم که نهایتا این ائتلافات به تشکیل شورای ریاستی منجر شد؛ شورایی که در آن باز هم نیروهای گریز از مرکز زیادی وجود داشته و دارد. از سویی دیگر این گسست و پیچیدگیها حتی در خود ائتلافات عربستان با متحدینش نیز به چشم میخورد. یعنی خود نیروهای نیابتی که به پشتوانه عربستان با انصارالله میجنگند، در داخل خود به گسستهایی گرفتار شدهاند. به نظر این گسستها عملا ناشی از همان پیچیدگیهایی است که در معادلات داخلی یمن شاهدش هستیم.
کرمی با بیان اینکه ارتباط تنگاتنگی میان تغییر نقشها و مواضع اخیر در یمن با تعهدات عربستان در مذاکرات صلح وجود دارد، افزود: با وجود این تغییر عناوین و فرمتها باز هم بعید است منافع خود عربستان سعودی و در عین حال منافع یمن تضمین شود. عربستانیها باید فراتر از این تغییر نقشهای متحدینش، به سمت شکلدهی به گفتوگوهای جدیتر حرکت کند، به صورتی که طرف مقابل بداند با چه فرمت، مکانیسم و موضوعاتی پشت میز مذاکره طرف است. قطعا بخشی از این تغییر نقش متحدین عربستان در ارتباط با این است که عربستان سعودی میخواهد وانمود کند بسیاری از این اتفاقات داخلی یمن ناشی از ارادهای است که عربستان سعودی برای پایان دادن به جنگ یمن اتخاذ کرده، ولی طبیعتا محتوا آن چیزی نیست که در نهایت به تضمین صلح با نیروهای سیاسی در یمن بینجامد.
وی با اشاره به جنگ ۹ ساله یمن، در خصوص چشمانداز سیاسی و آینده نامعلوم این کشور، اظهار کرد: در شرایط کنونی ما سه قطب قدرت در داخل یمن داریم. یک قطب آن انصارالله است، قطب دوم متحدین عربستان سعودی که ذیل شورای ریاست جمهوری هستند و قطب سوم هم شورای انتقالی جنوب است که اگرچه بخشی از شورای ریاستی را تشکیل میدهد، اما عملا اهداف و منافع خودش را در داخل یمن دنبال میکند و در پی اتحادی است که در شرایط کنونی با امارات متحده عربی دارد. لذا صحنه داخلی یمن متاثر از کنش و واکنش این سه گروه است.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه ادامه داد: تا زمانی که فرمتی شکل نگیرد که در آن یک طرف عربستان و طرف دیگر شامل تمامی گروههای سیاسی یمن باشد، طبیعتا خروجی مذاکرات سیاسی به حلوفصل نهایی بحران یمن منجر نخواهد شد. پیچیدگیها و شرایط دشواری که یمن از دهههای گذشته تا به امروز با آن مواجه بوده، دلیل وضعیت آشفته این کشور است و عملا چندان ربطی به تنش ایران و عربستان یا گروههای نیابتی که ایران و عربستان از آنها حمایت میکردند، ندارد. پس تا زمانی که گروههای سیاسی داخل یمن، در شکلگیری یک دولت ملی اتفاق نظر نداشته باشند، حتی با تنشزدایی ایران و عربستان سعودی در سطح منطقهای هم یمن همچنان به سمت حلوفصل نهایی مسائل خود حرکت نخواهد کرد.
کرمی با اشاره به نقش تعیینکننده این سه گروه سیاسی در شکل دادن به چشمانداز و افق سیاسی یمن، عنوان کرد: در شرایط کنونی و حداقل در میانمدت به نظر نمیرسد این قطبهای متعارض در یمن بتوانند حول یک استراتژی گفتوگو سیاسی یمنی-یمنی نسبت به شکلگیری دولت وحدت ملی اقدام کنند. از این جهت همچنان صحنه یمن این پیچیدگیها و دشواریهای خاص خود را در شرایط پیشرو به خصوص در یک روند میانمدت تا بلندمدت خواهد داشت و همچنان عرصه آشوب و تنشهای داخلی باقی خواهد ماند.
وی با اشاره به تاثیر مثبت خروج نیروهای عربستان از یمن بر پایان این بحران، اضافه کرد: نقش عربستان سعودی، اتمام حمله عربستان به یمن و خارج شدن نیروهای ائتلاف از داخل یمن نقش مهمی در خروج این کشور از بحران ایفا خواهد کرد. البته به نتیجه رسیدن این فرمول به خودی خود موضوع مناقشه است، اما فراتر از اینها به دلیل همان مسائل پیچیده داخلی یمن اساسا پیشروی این کشور به سمت حلوفصل نهایی مسائل خود به این سادگی نخواهد بود. ما در سالهای آینده همچنان بین قطبهای متعارض قدرت در یمن شاهد طیفی از تضاد تا تعارض منافع خواهیم بود که این خودش را در عرصه داخلی این کشور متجلی خواهد کرد، خواه عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران در یمن باشند یا نباشند.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه خاطرنشان کرد: وضعیت یمن به میزانی آشوبزده و پیچیده است که مانع هر گونه زمینهسازی برای شکلگیری یک کشور واحد تحت حکومت واحد با وحدت ملی میشود. بنابراین با اینکه خروج عربستان سعودی و نیروهای ائتلاف و پذیرش نقش حوثیها در داخل یمن میتواند یک آغاز خیلی جدیتر برای حلوفصل بحران فراهم کند، اما اساسا بعید است به این سادگیها یمن از این حالت آشفته خود خارج شود.
انتهای پیام
نظرات