به گزارش ایسنا، نشریه پولیتیکو در گزارشی آورده است: صحبتهای زیادی در مورد اینکه چرا ضدحمله کییف بسیار کُند است، وجود دارد و جالبترین ایدهها از سمت سربازان در خط مقدم اوکراین میآید. آیا ناتو هنگام آموزش واحدهای ضد تهاجمی اوکراین خرابکاری کرده است؟ آیا ناتو آنها را برای میدان جنگ اشتباه آموزش داده است؟
این سؤالات در کانون یک بحث تند و تیز و طغیانکننده است؛ اینکه چرا پس از سه ماه درگیری طاقتفرسا، ضد حمله در جنوب شرقی اوکراین هنوز نتوانسته به دریای آزوف برسد و پل زمینی مرتبط کننده کریمه به مناطق جنوبی اوکراین را که توسط روسیه اشغال شده، قطع کند.
با توجه به پیشرفت آهسته و دردسرآفرین در جبهه زاپوریژیا که اصلیترین محور از سه خط حمله است، حدس و تردیدهای فراوانی وجود دارد و خود-ژنرال-پندارها گمانهزنی میکنند، تقصیرها به گردن یکدیگر انداخته میشود، گامهای اشتباه شناسایی شده یا مسائلی که میتوانست به گونهای بهتر انجام شود، برجسته میشوند.
اما در میان همه اینها، جالبترین ایده و تفکر از جانب سربازان در خط مقدم اوکراین یا کسانی میآید که به تازگی از میادین نبرد بازگشتهاند و آنها ناتو را به خاطر آمادهکردن سربازان اوکراینی برای جنگی متفاوت، مقصر میدانند.
البته، اوکراین در هفتههای اخیر با انتقادهای خاص خود مواجه بوده، به طوری که مقامات نظامی غربی این نیروها را به دلیل عدم رعایت تاکتیکهای جنگ ترکیبی که در اوایل سال جاری توسط مربیان ناتو آموزش داده شده بود، مقصر میدانند.
جالبتوجهترین انتقاد، در ارزیابی ارتش آلمان آمده که ماه ژوئیه به بیرون درز کرد؛ براساس آن، ارتش اوکراین آموزشهای ناتو را اجرا نمیکند و از فرماندهان اوکراینی هم بابت تقسیم تیپهای آموزشدیده توسط غرب به واحدهای کوچک ۱۰ تا ۳۰ سرباز برای حمله به مواضع دشمن انتقاد شده بود.
اما برخی از کهنهسربازان خط مقدم، اکنون این انتقادها را متوجه بالادستی خود میدانند و میگویند که ناتو آنها را برای نوع اشتباهی از جنگ آماده کرده و آموزشهایی که آنها دریافت کردهاند یک بسته ترکیبی و برگرفته از کتابچههای راهنما بوده که با واقعیتها همخوانی ندارند. به گفته آنها، شکاف آشکاری میان تئوری و عمل وجود دارد و این انفصال به قیمت جان انسانها تمام میشود.
از جمله منتقدان آموزش ناتو، رایان اولری، کهنهسرباز ۱۰ ساله گارد ملی ارتش ایالات متحده است که سابقا در عملیاتهای افغانستان و عراق حضور داشته و چند روز پس از آغاز جنگ اوکراین، به گروه لژیون خارجی اوکراین پیوست.
این نظامی سابق آمریکا استدلال میکند که اگر آموزش تیپهای جدید توسط اوکراینیهایی انجام میشد که جنگ را در اینجا تجربه کردهاند، آنها میتوانستند درسهای سختی را که آموختهاند به اشتراک بگذارند تا دیگران آنها را تکرار نکنند.
به نظر میرسد آموزشهایی که سربازان اوکراینی دریافت کردهاند، بیشتر براساس آنچه نیروهای ناتو در سالهای اخیر بیشتر به آن عادت کردهاند، بوده است؛ جنگ ضد شبهنظامیگری، با برخی متدهای نمایشی «شوک و وحشت» به سبک آمریکایی.
و در حالی که اوکراینیها تمرینهای مربوط به تاکتیکهای پیادهنظام، شناسایی و نحوه نزدیک شدن به دشمن و همچنین روشهای آموزش داده شده برای حمله به سنگرها و ساختمانها را ستایش میکنند، آنها به کمبود آموزش در مورد نحوه مقابله با پهپاد و مین، خنثی کردن مهمات انفجاری و نبرد دفاعی اشاره میکنند.
وقتی صحبت از یکپارچهسازی جنگ هواپیماهای بدون سرنشین و نحوه غلبه بر پهپادهای دشمن میشود، این نیروها اصلا آموزشی در این رابطه ندیدهاند و به احتمال زیاد علتش این است که نیروهای ناتو هنوز نتوانستهاند آموزش پیادهنظام خود را با این فناوری تطبیق دهند.
رایان اولری اکنون فرمانده گروهان در تیپ موتوری ۵۹ اوکراین است که وظیفه شناسایی و پاکسازی سنگر در ضد حمله جنوب شرقی را بر عهده دارد. او در یک شبکه اجتماعی نوشت: «ناتو باید بر اساس استقامت تمرکز کند؛ مانورهای تسلیحاتی، جابجاییها، راهاندازی پست شنود و نظارت، استتار، تاکتیکهای واحد کوچک و تمرینهای انسجام به عنوان نمونه.»
و در سمت شمال و خط مقدم خارکیف، سربازان تیپ مکانیزه ۳۲ هم در مصاحبهای جداگانه با روزنامه کییف ایندیپندنت این انتقادات را تکرار کردند. این گروه تنها سه هفته از سوی ناتو در آلمان آموزش دید و در حالی که ممنون برخی از مانورها و تجهیزات غربی هستند، شکایت دارند که افسران ناتو واقعیت سخت جنگ در اوکراین را درک نمیکنند.
سربازی به نام ایگور گفت: یک سرباز پیادهنظام ناتو میداند که از او حمایت میشود و میتواند با این اطمینان که احتمال زیادی وجود دارد که او کشته نشده یا مورد ضرب و جرح قرار نگیرد، پیشرفت کند.
شیوه جنگ ناتو، حملات هوایی مقدماتی و رگبار گلوله توپخانه و مینزدایی را پیش از پیشرویهای پیادهنظام میطلبد و البته ارتش اوکراین بدون هواپیماهای مدرن و بدون موشکهای دوربرد و تجهیزات مینزدایی که درخواست کردهاند، مجبور است در یک مسیر بسیار متفاوت از آنچه دکترین نظامی استاندارد ناتو دیکته میکند، بجنگد.
به همین دلیل است که در مرحله اول ضد حمله، اوکراین متحمل ضررهای قابل توجهی در حوزه نیرو و تجهیزات شد، چون آنها در لایههای عمیق میدانهای مین که بیسابقه بوده گرفتار شدند و مجبور شدند تا تاکتیکها را به این مرحله دوم فرسایشی تغییر دهند و از واحدهای پیادهنظام کوچک برای امتحان کردن و یافتن راههایی به سمت جلو استفاده کنند.
برخی از نیروهای اوکراینی میگویند که اگر افسران کارآزموده اوکراین که به موقعیت محلی آشنا بودند و جغرافیا و چشمانداز را میشناختند به آموزش ناتو اضافه میشدند، اوضاع بهتر میشد. در نتیجه فقدان آگاهی از وضعیت، مربیان ناتو این مورد را که با استفاده از یگانهای کوچک چقدر مبارزه در لایه سهگانه ضد حمله طول میکشد، در نظر نگرفتند.
انتهای پیام
نظرات