با اینکه تصور میشد کوچکترین درگیری در قرهباغ جرقه جنگ بزرگی میشود که تمام کشورهای ذینفع در این منطقه را به صحنه بکشاند، این درگیری به وسیله آتشبسی که روسیه زمینه آن را چیده بود، در کل ۲۴ ساعت به طول انجامید و به میزانی کشته و زخمی بر جای گذاشت که نمیتوان از آن به عنوان جنگ یاد کرد.
طبق توافق آتشبس صورتگرفته، قرار شد در ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۳ از ساعت ۱۳ در قرهباغ کوهستانی به طور کامل درگیریها متوقف شود، نیروهای مسلح ارمنی در قرهباغ بهطور کامل خلع سلاح و مطابق با خواسته علیاف قرهباغ مجددا در خاک آذربایجان ادغام شود و امور معیشتی مربوط به ارامنه قرهباغ در چارچوب قانون آذربایجان رسیدگی شود.
اما در این جریان که به ظاهر مثبت پیش رفته است، چندین سوال مطرح میشود. آیا علیاف با این توافق به تمام خواستههای خود رسید؟ چه شد که ارمنستان انقدر زود تسلیم چنین توافقی شد؟ با توجه به مفاد توافق و سابقه تیره دو کشور در نقض آتشبسها، توافق اخیر میتواند هر دو طرف را حداقل برای مدت کوتاهی راضی نگه دارد؟
حمید حکیم، تحلیلگر مسائل اوراسیا به بیان چند دلیل در خصوص فیصله پیدا کردن فوری درگیری در قرهباغ پرداخت و گفت که آتشبس فعلی در قفقاز کاملا موقت است؛ چراکه اگر این قضیه بخواهد به صورت کامل حل و فصل شود، نیازمند ضمانت اجرا و انجام یک سری اقدامات اساسیتر است.
حکیم در گفتوگو با ایسنا با اشاره به پتانسیل بسیار بالای قفقاز جنوبی برای تشدید تنشها، اظهار کرد: یکی از عوامل موثر ایجاد تنش در قفقاز چرخه تنش و حضور قدرتهای فرامطقهای است. این عامل به مسئله ژئوپلیتیکی در قفقاز برمیگردد که برای خود این کشورها نقطه ضعف و تنشزا، ولی برای کشورها و قدرتهای دیگر عامل جذب است. پس در قفقاز یک مدار بسته وجود دارد که یک سر آن تنش و بیثباتی و سر دیگر آن قدرتهای دیگری هستند که منافع خود را در این منطقه جستوجو میکنند. یعنی تنش، حضور قدرتهای دیگر را به دنبال دارد و حضور قدرتهای دیگر به تداوم تنش میانجامد.
وی با اشاره به دلایل خاتمه فوری درگیری اخیر قفقاز، اضافه کرد: به رغم وجود پتانسیل بالا برای تشدید درگیری در قفقاز و تهدیدات علیاف، درگیری تنها ۲۴ ساعت به طول انجامید. پارامترهای مختلفی در این موضوع دخیل بودند. یکی از مهمترین آنها این است که حداقل در حال حاضر گسترش بیشتر درگیری برای آذربایجان نفعی نداشت. آذربایجان در درگیری ۲۰۲۰، به جنوب مرزهای خودش و ارمنستان رسیده بود و علیرغم اینکه در آن زمان موضوع اصلی قرهباغ بود، توجهش را به سمت جنوب غرب خودش (جنوب شرق ارمنستان و مرز ایران) متمرکز کرده بود، پس عملا آذربایجان در جنوب، دیگر عرصهای برای فعالیت نداشت و هرگونه تحرک در این منطقه موجب زیر سوال بردن تمامیت ارضی ارمنستان میشد. بنابراین باکو تنها در قرهباغ جای بازی داشت و این بازی را پس از درگیری ۲۰۲۰ شروع کرده بود.
این تحلیلگر مسائل اوراسیا با تاکید بر موضعگیری موثر، شفاف و قاطع جمهوری اسلامی ایران در خاتمه این درگیری ۲۴ ساعته، ادامه داد: روسیه درگیر جنگ اوکراین است و برخی مواقع توجه کمتری به حیاط خلوت خودش یعنی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز داشته، پس قطعا اینجا شفافیت و قاطعیت ایران تاثیرگذار بود. از سوی دیگر من معتقدم پشت سناریو درگیری در قرهباغ آمریکا، ناتو، ترکیه و رژیم صهیونیستی اند اما علیرغم این حمایتها، زیادهخواهیها و لفاظیهای بیش از حد علیاف باعث فشار غرب به او شد تا بلکه کمی عقب بنشیند.
حکیم با اشاره به تاثیر شرایط داخلی ارمنستان بر آتشبس اخیر قرهباغ، افزود: وقتی نیکول پاشینیان سر کار آمد، نسبت به دیگر نخستوزیران ارمنستان رویکرد غربگرایانهتری داشت و این به نفع غرب بود. این در حالی است که از آغاز درگیری ۲۰۲۰ تا الان روز به روز بر تعداد مخالفان پاشینیان اضافه شده و این افزایش مخالفان و افول پاشینیان به ضرر غرب تمام میشود. پس درگیری تا جایی باید پیش میرفت که به بالا گرفتن مخالفتها در ارمنستان نیانجامد.
وی با اشاره به امتیازدهی بیدرنگ ارمنستان به علیاف، بیان کرد: این نکته اصلی وجود دارد که شرایط ارمنستان نسبت به ۳۰ سال قبل عوض شده، از گذشته تا امروز به ویژه در حوزه نظامی وضعیت به نفع آذربایجان سنگینی میکرد و این در درگیری ۲۰۲۰ قرهباغ هم کاملا معلوم بود. در اوایل دهه ۹۰ میلادی ارمنستان به دلیل داشتن استپاناکرت (مرکز قرهباغ) دست برتر را داشت ولی در این ۳۰ سال حداقل در حوزه نظامی وضعیت به نفع باکو تغییر کرد. حمایت بیرویه تسلیحاتی ترکیه، امریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی از باکو باعث شد وزن نظامی آذربایجان بر ارمنستان بچربد. این موضوع یکی از عوامل موثر در تصمیم ارمنستان برای پذیرش آتشبس اخیر بود.
این تحلیلگر مسائل اوراسیا با اشاره به رویکرد غربگرای پاشینیان، عنوان کرد: غربگرایی پاشینیان مخالفان زیادی را علیه او برانگیخت. این غربگرایی علاوهبر مخالفت احزاب سیاسی، قدیمی و ملیگرای داخل ارمنستان، بیتوجهی روسیه نسبت به ارمنستان را نیز به همراه داشت. در واقع میتوان گفت از ۲۰۱۸ به این سو پوتین نسبت به پاشینیان بیاعتنا بود. پس حمایت روسیه از ارمنستان کمرنگتر شد.
حکیم با اشاره به شکست رویکرد غربگرای پاشینیان، ادامه داد: همان طور که در سال ۲۰۰۸ گرجستان بیش از اندازه به غرب تکیه کرد و جز یک سری لفاظی و حرف چیزی عایدش نشد، ارمنستان هم از رویکرد غربگرای خود نتیجهای نگرفت. پس از یک طرف با روسیه به مشکل خورد و از سمت دیگر غرب نیز او را تنها گذاشت. در این مدت تنها اتفاقی که از سوی آمریکا به نفع ایروان رقم خورد، همین مانور نظامی ارمنستان و آمریکا در هفته گذشته بود که آن را هم نمیتوان مانور نظامی نامید، زیرا این مانور بسیار محدود بود و شاید حدود ۸۰ آمریکایی حضور داشتند. پس حمایت چندان موثری نه از سمت غرب و نه از سمت روسیه برای ارمنستان صورت نگرفت.
وی با بیان اینکه ارمنستان خیلی وقت پیش از قرهباغ دست شسته بود، اظهار کرد: شکست سیاست غربگرایی، بیتوجهی روسیه، زیاد شدن مشکلات، عدم حمایت داخلی و رویکرد پاشینیان مبنی بر کاهش تنش با باکو، موجب شد تا شاهد کوتاه آمدن ایروان از قرهباغ خیلی پیشتر از درگیری اخیر باشیم. در واقع تصور ارمنستانیها این بود که از لحاظ بینالمللی قرهباغ داخل آذربایجان است، آن را بدهیم ولی تمامیت ارضی خود را حفظ کنیم. نتیجه چنین تفکراتی هم چیزی است که این روزها رقم خورد. یعنی پذیرش آتشبس صلحی که چندان به نفع ارامنه نبود.
حکیم همچنین در خصوص تاثیرات واگذاری قرهباغ به آذربایجان بر منافع کشورمان، بیان کرد: اگر اظهارات علیاف و اردوغان در حد لفاظی باقی بماند، یعنی علیاف قرهباغ را بگیرد و کاری به استان سیونیک نداشته باشد، برای ایران مشکلساز نیست، اما اگر بخواهد این لفاظیها به اقدامات عملی از جانب دولت آذربایجان تبدیل و به مرزهای ارمنستان به ویژه سیونیک تعدی شود، قضیه فرق میکند و منافع ما به خطر میافتد و صد در صد اقدام شدید و قاطع جمهوری اسلامی ایران را میطلبد، چون از این طریق مقدمه ایجاد دالان زنگزور و تغییرات ژئوپلیتیکی فراهم میشود.
تلاش برای محکمکاری توافق شکننده
این تحلیلگر مسائل اوراسیا با تاکید بر نقش پررنگ روسیه در آتشبس اخیر قرهباغ، عنوان کرد: درست است که روسیه درگیر جنگ اوکراین است، ولی این به معنای صفر شدن حضور آن در قفقاز نیست. در اسناد رسمی و امنیتی روسیه این مناطق بسیار مهم هستند و از آن به عنوان خارج نزدیک یاد میشود. اما این کشورهای پراهمیت برای روسیه، برای غرب هم حائز اهمیت هستند. آمریکاییها همچنان بر اساس دکترین برژینسکی میگویند ما برای به زانو در آوردن روسیه باید در کشورهای اطراف آن مانند کشورهای قفقاز نفوذ داشته باشیم.
حکیم با تاکید بر اهمیت فوقالعاده قفقاز برای روسیه، بیان کرد: واقعیت این است که اگر روسیه بخواهد در عرصه جهانی به عنوان یک قدرت مطرح شود، باید در این مناطق پیرامونی و حتی فراتر از آن ایفای نقش کند و توان بازیگری داشته باشد. پس به این راحتی مناطق را از دست نمیدهد. درست است که الان درگیر چالشهای جنگ اوکراین است، اما از کشورهای پیرامونی خود مثل کشورهای حوزه قفقاز غافل نمیشوند. ممکن است نقش روسیه در قفقاز افتوخیزهایی داشته باشد، اما همچنان اهمیت خود را حفظ میکند.
وی در خصوص اینکه آتشبس بین ایروان و باکو به چه سمت و سویی پیش خواهد رفت، گفت: ممکن است این آتشبس چندان دوام نیاورد؛ چراکه ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی به ویژه میان ارمنستان و آذربایجان فینفسه تنشزاست، احتمال این درگیریها همیشه وجود دارد، مگر اینکه همان طور که بارها و بارها ایران اعلام کرده، این کشورها بخواهند آتشبس موقت را به صلح دائم تبدیل کنند. در این صورت باید دو طرف ایروان و باکو فارغ از بازیگران دیگر مثل ترکیه، آمریکا و ناتو که منافع خاص خود را دارند، بنشینند و به یک توافقنامه با رعایت تمامیت ارضی خود برسند، توافقی که منافع طرفین در آن حفظ شود. حالا در این بین میتواند بازیگری میانجی مانند روسیه هم حضور داشته باشد.
این تحلیلگر مسائل اوراسیا با تاکید بر نقش پررنگ خود کشورهای حوزه قفقاز برای حلوفصل کامل منازعاتشان، اضافه کرد: قدرتهای خارجی بر شدت تنشهای میان ارمنستان و آذربایجان به شدت تاثیرگذار اند. ممکن است خود علیاف حرفی از زیر سوال بردن تمامیت ارضی ارمنستان نزند، ولی اردوغان این کار را میکند. از سوی دیگر سیاستهای ناتو و آمریکا هم برای نفوذ در منطقه است که میتواند بر روند ایجاد صلح پایدار میان آذربایجان و ارمنستان اثر منفی بگذارند. در نتیجه حتما باید کشورهای منطقه این عزم و اراده جدی را داشته باشند که بتوانند صلح را به سمت روندی دائمی پیش ببرند.
انتهای پیام
نظرات