البته مسابقه تسلیحاتی میان کشورهای خاورمیانه سیاست چندان بیمنطقی نیست؛ چراکه حدود ۷۰ درصد جنگ و درگیریهای نظامی جهان در این منطقه که به سرچشمههای انرژی متصل است رخ داده؛ کشورهای آن همواره با چالشهای متعدد امنیتی مواجه بودهاند و قدرتهای بزرگ از این منطقه به عنوان راهرویی برای رسیدن به منافع خود استفاده میکنند. بنابراین منطق بقا در این منطقه برای یک دولت حکم میکند تا قدرت نظامی خود را بالا ببرد و انگیزه برای رسیدن به خودکفایی نظامی و تسلیحاتی به یکی از دغدغههای اساسیاش تبدیل شود.
اما اکنون خاورمیانهای که در روابط بینالملل به دلیل مواجهه با تهدیداتی نظیر تروریسم شبکهای و پیچیده و از همه مهمتر دخالت قدرتهای بزرگ و فرامنطقهای به نوعی منطقه آشوب به شمار میرفت، شاهد تحولاتی است که شاید آرامش را جایگزین آشوبی کند که همواره سایه آن بر سرش سنگینی کرده است.
توافق ایران و عربستان و به دنبال آن کاهش درگیریها در یمن، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و ابراز آمادگی ایران و مصر برای عادیسازی روابط و از سویی دیگر باز شدن یخ روابط ترکیه و عربستان همه نشانههایی است که به جهان اعلام میکند فعلا دود سفید از خاورمیانه بلند میشود، اما با وجود چالشهای عمیق و متعددی که کشورهای منطقه با آن مواجه بودهاند، آیا این نشانهها میتواند نویددهنده کاهش نظامیگری در خاورمیانه باشد؟ آیا افزایش صلح در خاورمیانه، باعث میشود کشورهای این منطقه از بودجههای تسلیحاتی خود بکاهند و این هزینهها را صرف توسعه داخلی خود کنند یا همچنان قدرت نظامی حرف اول را میزند؟
خاورمیانه؛ منطقهای با ساختار و منابع قدرت متفاوت از دنیا
احمد فاطمینژاد، تحلیلگر مسائل بینالملل و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با ایسنا با اشاره به وضعیت نظامی خاورمیانه و تمایل کشورهای این منطقه به بالا بردن توانمندی نظامی و تسلیحاتیشان، اظهار کرد: امروزه کشورهای توسعهیافته در دیگر نقاط جهان پی بردهاند که تنها توان نظامی نیست که یک کشور را به قدرت بزرگ و برتر تبدیل میکند و فاکتورهای دیگری نیز در این خصوص دخیل است، اما نمیتوان انتظار داشت که کشورهای خاورمیانه هم در همین مسیر حرکت کنند و از توجهات خود به مسائل نظامی بکاهند، زیرا اساسا خاورمیانه به لحاظ ساختار و منابع قدرت وضعیت متفاوتی با جهان توسعهیافته در غرب و آسیای شرقی دارد.
وی با اشاره به این نکته که همچنان در خاورمیانه قدرت نظامی دارای اهمیت است، ادامه داد: بیش از دو دهه این مسئله مطرح است که خاورمیانه ساختاری تنشزا و پر کشمکش دارد. طبیعتا در چنین ساختاری قدرت نظامی هنوز هم اهمیتش را حفظ میکند. اما مسئلهای که وجود دارد، این است که قدرت نظامی باید به صورت مرتب مورد نوسازی قرار گیرد و تسلیحات مدرنتر و جنگافزارهای پیشرفتهتری تولید یا خریداری شود. لازمه چنین اتفاقی هم داشتن اقتصادی پویا است.
نقشآفرینی تاجرمسلکان در ساختار قدرت خاورمیانه
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: درست است که در خاورمیانه قدرت نظامی همچنان دارای اهمیت است و اصلیترین منبع قدرت محسوب میشود، اما خود کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدهاند که این قدرت باید حمایت و پشتوانه اقتصادی داشته باشد. به همین دلیل در خاورمیانه کشورهایی که منابع انرژی و خصوصا رویکردهای تاجرمسلک دارند، از قدرت نظامی بالایی برخوردارند و ساختار قدرت در خاورمیانه را تشکیل میدهند.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه در خاورمیانه با چهار مدل منازعه مواجه هستیم، عنوان کرد: تا زمانی که منازعه وجود داشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که کشورهای منطقه به سمت کاهش بودجه نظامی گام بردارند. منازعات در خاورمیانه چند سطحی است؛ منازعات کلاسیک بین دولتها، منازعات قدرتهای بزرگ با یکی از دولتهای خاورمیانه، منازعات نامتقارن بین دولت با شبهنظامیان وابسته به دولت دیگر و منازعه یک دولت با شهروندان خودش.
فاطمینژاد با اشاره به اینکه همواره در خاورمیانه امکان مداخله قدرتهای بزرگ وجود دارد، اضافه کرد: وقتی زمینه منازعه به صورت دائم و پررنگ وجود داشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که خرید تسلیحات و هزینههای نظامی کاهش پیدا کند. البته حوزه خاورمیانه و به طور خاص خلیج فارس تنها منطقهای نیست که در آن کشورها به فکر بالا بردن قدرت نظامی و صرف هزینههای گزاف هستند، کما اینکه بیشترین هزینههای نظامی و تسلیحاتی در آمریکا، روسیه، چین و کشورهای آسیای جنوبی مثل هند و پاکستان صورت میگیرد.
هزینههای نظامی در خاورمیانه کاهش مییابد؟
بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح استکهلم، مجموع مخارج نظامی خاورمیانه در سال ۲۰۲۲ به ۱۸۴ میلیارد دلار رسید، یعنی ۳.۲ درصد نسبت به سال ۲۰۲۱ افزایش داشته است و در ردههای پس از آمریکا، چین، روسیه و دیگر کشورهای مشتاق به سلاح نظامی، این عربستان بوده که با ۷۵ میلیارد دلار هزینه نظامی، جزو ۱۰ هزینهکننده برتر جهانی قرار گرفته و بالاترین رتبه را میان کشورهای خاورمیانه به خود اختصاص داده است. بنا بر این گزارش در منطقه خاورمیانه پس از عربستان، به ترتیب اسرائیل ، قطر و ترکیه با بیش از ۲۳، ۱۵ و ۱۰ میلیارد دلار در مراتب بعدی هزینهکنندگان نظامی قرار میگیرند. اما پس از تحولات مثبت اخیر چطور؟ در جهان ناامن خاورمیانه همچنان سیر صعودی هزینههای نظامی ادامه مییابد؟
فاطمینژاد با بیان اینکه نباید در رابطه با سطح هزینههای تسلیحاتی در خاورمیانه اغراق کرد، گفت: هزینههای نظامی و تسلیحاتی تابعی از توان اقتصادی کشورهاست. در ساختار پرکشمکش خاورمیانه، بازیگرانی مانند عربستان، اسرائیل و امارات هزینههای تسلیحاتی بسیار بالایی دارند و دقیقا همینها هستند که به لحاظ درآمد و توان اقتصادی از وضعیت مساعدی برخوردارند. در مقابل کشورهایی مانند مصر علیرغم سابقهای که در گذشته داشتهاند، اکنون کمتر در حوزه نظامی هزینه میکنند، زیرا توان اقتصادیشان پایین است. به دلیل اینکه هنوز چشمانداز منازعه در منطقه خاورمیانه بسیار بالاست، نمیتوان انتظار داشت که در آیندهای نزدیک هزینههای نظامی کشورهای خاورمیانه کاهش یابد.
وی با اشاره به تلاش دو کشور ایران و عربستان برای ارتقاء سطح توانمندی نظامیشان، اظهار کرد: درست است که در حال حاضر ایران و عربستان تنشزدایی کردهاند، در پی گسترش روابطشان هستند و نگاههای خوشبینانهای نسبت به آینده روابط بین این دو کشور وجود دارد، اما در پس ذهن سیاستمداران و دیپلماتهای دو کشور هنوز چشمانداز منازعه وجود دارد. برای همین هم هیچ کدام از طرفین نمیخواهند در رقابتها از سطح قدرت و توانمندیشان کاسته شود.
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: به همین جهت ایران برای توسعه نظامی و ساخت موشکها و پهپادهای بهروزتر در حال برنامهریزی است و هزینه میکند. از طرف دیگر عربستان نیز علاوه بر خریدهای نظامی که از آمریکا داشته، با چین قراردادهای نظامی میبندد، سعی میکند توانمندی موشکی خود را با کمک چین تقویت کند و صحبتهایی در مورد داشتن انرژی هستهای صلحآمیز نیز مطرح کرده است.
راههای کاهش منازعه در خاورمیانه
با وجود حاکم بودن میلیتاریسم یا همان نظامیگری در خاورمیانه، روابط رو به گرمی کشورهای منطقه سخن دیگری است. اخیرا در پی توافقات صورتگرفته در منطقه، شاهد اتفاقاتی نظیر ایجاد ائتلافات مشترک دریایی میان ایران و برخی کشورهای عرب، عضویت مشترک ایران و عربستان در سازمان اقتصادمحور بریکس، باز شدن در سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران و عربستان به روی یکدیگر و کلید خوردن تجارت میان کشورهایی هستیم که تا پیش از این جایگاه چندانی در تراز تجاری یکدیگر نداشتند. در نتیجه فارغ از مسئله حاکم بودن نظامیگری در خاورمیانه و مجهول ماندن درستی یا نادرستی بالا بردن قدرت نظامی، سوال دیگری که مطرح میشود این است که در جریان رسیدن به صلح پایدار بهتر است چه اقداماتی صورت گیرد؟
فاطمینژاد با بیان اینکه در پس ذهن تمام سیاستگذاران و تصمیمگیران سیاست خارجی ایران و عربستان هنوز چشمانداز منازعه غالب است، عنوان کرد: با وجود توافق صورتگرفته، سیاستمداران و دیپلماتهای دو کشور این احتمال را از ذهنشان دور نکردهاند که ممکن است در آینده به وضعیتی تنشآلود برگردیم. پس این مسئله را به صورت جدی در محاسبات خود در نظر میگیرند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در خصوص چگونگی عملکرد بهتر دولتها پس از انجام تنشزدایی، اظهار کرد: مهمترین چیزی که میتواند به پایداری پیمانها و ادامه وضعیت موجود کمک کند، این است که کشورها مسائل اقتصادی را در اولویت خود قرار دهند، زیرا کشورهایی که تا الآن به سمت صلح و روابط مصالحهآمیز رفتهاند، کشورهایی هستند که بیشتر از آنکه اولویتهایشان را رقابتهای سیاسی و تنشهای نظامی قرار دهند، دغدغه برقراری شرایطی با ثبات برای کار، تجارت، جذب سرمایهگذار، توسعه اقتصادی و وضعیت انسانی و افزایش درآمدها را داشتهاند. در نتیجه اگر کشورها اولویتشان را مسائل اقتصادی و رفاهی قرار دهند، مسائل تنشآمیز هم رنگ میبازد.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: دومین مسئله برای رسیدن و حفظ وضعیت مصالحهآمیز، کاهش دخالت قدرتهای بزرگ است. بخش زیادی از تنشها و منازعاتی که اکنون در منطقه وجود دارد، نتیجه بلافصل تنشهایی است که بین خود کشورهای منطقه و همچنین بین قدرتهای بزرگ با کشورهای منطقه در جریان است. پس هرچه دخالت قدرتهای بزرگ در امور منطقه کمرنگتر باشد، شاهد شرایط صلحآمیزتری در خاورمیانه خواهیم بود.
هرچند قدرت نظامی بهترین راه پیروزی در جنگهای نظامی است، اما در قرن بیست و یکم دیگر کشورها با تکیه صرف بر این قدرت، نه پیروز میشوند و نه صلح پایدار تحقق مییابد. با این حال از آنجایی که در روابط بینالملل جنگ و صلح با میزان خشونت و منازعه نظامی تعریف میشود، امروز خاورمیانه بستر سیطره یافتن صلح مسلح است، یعنی شرایطی که کشورها در نبرد با یکدیگر نیستند، اما همچنان امکانات و نیروی نظامی خود را تقویت کرده و هر لحظه تهدید جنگ حس میشود.
انتهای پیام
نظرات