کیومرث امجدیان، در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه عدالت به معنای ایجاد فرصت برابر است تا هرکسی به تناسب توان و ظرفیت خود از آن بهره گیرد، درباره اهمیت تحقق عدالت آموزشی در آموزش و پرورش، اظهار کرد: عدالت به معنی «برابری» صرف نیست.
وی با اشاره به اینکه سه رویکرد در زمینه تحقق عدالت آموزشی وجود دارد، توضیح داد: یک رویکرد «مساوات گرایانه» است؛ به این معنا که همه باید به طور مساوی بدون توجه به تفاوتهایشان امکانات دریافت کنند. یک رویکرد «نخبه گرایی و خاص گرایی» است که طبق این رویکرد باید کاملا به افراد با استعداد به طور خاص توجه کرد. رویکرد دیگر رویکرد «واقع گرایانه» است که در این رویکرد درستی ایجاد فرصت برابر مورد توجه قرار میگیرد. بر این اساس برای افرادی که توان و ظرفیت بیشتری دارند باید امکان بیشتری متناسب با توان فراهم کرد.
این متخصص حوزه آموزش، به تفاوتهای جغرافیایی در تحقق عدالت آموزشی اشاره کرد و توضیح داد: تفاوتهای جغرافیایی، روستایی و شهری را باید در زمینه تحقق عدالت آموزشی در نظر گرفت. باید متناسب با توان و ظرفیت دانشآموزان برایشان فرصت برابر ایجاد شود تا این دانشآموزان بتوانند زندگی بهتری داشته و از آموزش متناسب و با کیفیتی برخوردار شوند.
امجدیان با بیان اینکه در زمینه عدالت آموزشی باید دو نوع عدالت یعنی عدالت کمیتی و عدالت کیفیتی محقق شوند، توضیح داد: عدالت کمیتی به این معناست که فرصت و امکان آموزش برای همه دانشآموزان فراهم شود، به طوری که همه از مدرسه و کتاب و معلم برخوردار باشند اما عدالت کیفیتی به این معناست که تفاوتهای دانشآموزان باید روشن شود و همه دانشآموزان از معلم خوب و باسواد و توانمند بهرهمند باشند. توزیع معلمان توانمند در سطح کشور باید عادلانه باشد نه اینکه معلمان خوب در برخی مناطق و در مدارس خاص متمرکز شوند.
وی تصریح کرد: برای مثال مدارس غیرانتفاعی ممکن است در دوره ابتدایی معلم کارآمد نداشته باشند چون عمدتا جوان بدون تخصص هستند اما در متوسطه دوم، مدارس غیر انتفاعی برای حفظ برند خود، معلمان متخصص با حقوق بالا را به خدمت میگیرند و از طرف دیگر خانوادهها نیز برای اینکه فرزندانشان به فرصت بهتر تحصیلی و شغلی دست یابند، برای رفتن فرزند به این مدارس هزینه میکنند اما در عمده مدارس عادی دولتی این شرایط نیست.
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه برای تحقق عدالت آموزشی باید اقوام مختلف در مناطق جغرافیایی مختلف را مورد توجه قرار دهیم، افزود: فضای آموزشی دانشآموز روستایی با یک دانشآموز محصل در منطقهای برخوردار یکی نیست. چه بسا دانشآموز عشایری زیر چادر و دانش آموز شهری در بهترین مدرسه غیر انتفاعی درس میخواند، لذا این تفاوتها باعث تبعیض میشود.
این متخصص مدیریت آموزشی تحقق عدالت در جامعه را یکی از کارکردهای مهم آموزش و پرورش دانست و عنوان کرد: آموزش و پرورش ایجاد شده است تا عدالت را در جامعه ایجاد کند. یکی از زمینههای اصلی تحرک اجتماعی در جامعه آموزش و پرورش است. شما در یک روستا درس میخوانید اما از طریق تحصیلات به مدارج علمی میرسید و نهایتا تحرک اجتماعی پیدا میکنید. بنابراین آموزش و پرورش بسترساز این تحرک اجتماعی شده است. بنابراین جمله که میگویند آموزش و پرورش میتواند تولید فقر کند به این معناست که وقتی صاحبان پول امکانات بهتری برای خود فراهم کنند، عدالت به مخاطره میافتد و آموزش و پرورش نیز برای همان قشر خاص باکیفیت میشود؛ این افراد هستند که رشتههای خوب در دانشگاههای خوب قبول میشوند، به مناصب اجرایی خوب کشور دست مییابند و و نهایتا از نظر مالی مجدد رشد میکنند.
وی افزود: بعضا دانش آموزان مناطق کم برخوردار فقط میخواهند زودتر به اشتغال برسند چراکه میبینند تحصیل هم امکان دستیابی به شغل را برای آنها ایجاد نکرده است و تحصیل را رها میکنند در حالی که در سند تحول بنیادین آمده است به هر دانش آموز باید یک حرفه آموزش داده شود، به گونهای که این دانش آموز در هر دوره تحصیلی که از آموزش و پرورش خارج شود، بتواند در یک زمنیه حرفهای کار کند. با این حال ما فقط محفوظات را به دانشآموزان یاد دادهایم.
امجدیان با اشاره به اینکه در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ۱۴ بار «عدالت» یا به تنهایی و یا با ترکیبات دیگر عنوان شده است، یادآور شد: ما چقدر به عدالت توجه کردیم؟. اساس تحقق عدالت آموزشی در آموزش و پرورش وابسته به مدیریت آموزش و پرورش است. تحقق عدالت آموزشی نیاز به سار و کار درست دارد. باید در توزیع منابع به مدارس، عدالت داشت. برای مثال برای دادن سرانه آموزشی به مدارس فقط کمیت دانش آموزان را در نظر نگیریم و به شاخصهای دیگر نیز توجه کنیم چه بسا مدرسهای در منطقه محروم و مخروبه ولو اینکه تعداد دانش آموزان کمتری داشته باشد نیازمند سرانه بیشتری است.
این مدرس دانشگاه، معلم را اولین عنصر نظام آموزشی عنوان کرد و ادامه داد: معلم بیانگیزه آمادگی برای حضور در مدرسه ندارد. بعضا معلمان برای تامین معیشت در کنار معلمی، چند شغل دیگر هم دارند. بنابراین نباید از توجه به این عنصر برای تحقق عدالت آموزشی و افزایش کیفیت آموزشی غافل شد.
وی در عین حال تاکید کرد: من مخالف خاصگرایی نیستم اما موافقش هم نیستم. به این معنا که مدارس خاص برای دانش آموزان خاص فراهم شود تا یک فرصت آموزشی در حد توان و ظرفیت این دانشآموزان ایجاد شود، خوب است اما ساز و کار این امر مهم است؛ سازو کاری که به طور دقیق و عادلانه استعداد را بسنجد اما در شرایطی که ساز و کار گزینش و تشخیص دانش آموزان خاص و با استعداد درست نباشد، خاص گرایی نیز به نفع برخی افراد میشود.
امجدیان از اهمیت ایجاد پته آموزشی (نوعی اعتبار برای داشتن حق انتخاب مدرسه) برای دانش آموزان یاد کرد و افزود: باید به هر دانش آموز ایرانی متمکن و غیر متمکن، پته آموزشی دهیم. اینگونه دانش آموز متمکن هزینه تحصیل اضافه بر آن پته را خودش پرداخت میکند و دولت هزینه اضافه بر آن پته را برای دانش آموز غیر متمکن میپردازد. تا زمانی که برای آموزش و پرورش هزینه نشود نمیتوان انتظار داشت فرهنگ جامعه غنی باشد.
انتهای پیام
نظرات