حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه در چهل و پنجمین جلسه از سلسله مباحث «جهاد تبیین» در شیراز ضمن بیان اینکه حکمرانی با حکومتداری دو مقوله متفاوت است؛ گفت: یک واژه «فقه الاجتماع» وجود دارد که همان احکام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است که در اسلام وجود دارد. واژه «الفقه الاجتماعی» نیز وجود دارذ که به معنای رویکرد اجتماعی به فقهِ احکام داشتن است. بر خلاف فقه الاجتماع که بخشی از فقه و جزئیاز فقه است. اما "الفقه الاجتماعی" رویکرد فقهی است.
به نقل از روابط عمومی تولیت شاهچراغ(ع)، خسروپناه به موضوع فقه حکمرانی اشاره کرد و گفت: گاهی گفته میشود حکومت و حکومتداری و گاهی حکمرانی. برخی نیز تعبیر حُکمرَوایی را هم مطرح کردهاند. اصطلاح حکمرانی با حکومتداری متفاوت است. حکومتداری یعنی حاکم، باید و نبایدهایی بر رعیت و بر مردم و بر ملت دارد. اکنون نظامِ دولت- ملتی در دو قرن اخیر شکل گرفته است. در گذشته، در اسلام نظام امت و امامتی بوده است.
او با بیان اینکه اصل ولایت فقیه براساس نظام امت و امامت است، گفت: البته محدودیتهایی وجود دارد. ملت ایران و ملت عراق دو ملت جدا هستند، اگر یک امت باشند ولی دو ملتاند و دو مرز جغرافیایی دارند و یکی از چالشهای جدی بحث فقه معاصر همین است که نسبت دولت و ملت با امت و امامت چگونه است؟
خسروپناه ادامه داد: گاهی سندهای بسیار زیبایی وجود دارد که در جامعه قابل پیاده شدن نیست، چرا که نگاه حکمرانی وجود نداشته است.
او با بیان اینکه سیاست، یک رکن حکمرانی و رکن دیگر آن تنظیمگری است، گفت: ما به فقهی نیاز داریم که احکام حلال و حرام و باید و نباید سیاسی که همان رابطه حاکم با مردم و مردم با حاکم را بیان کند، و همان «فقه السیاسة» است که عبارت است از ولایت فقیه و مشروعیت انتخابات و مشروعیت حزب و مشروعیت ولیّ فقیه.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: باید بپذیریم به فقه حکمرانی نیازمندیم، این حکمرانی عرصههای مختلفی دارد؛ حکمرانی مسکن، حکمرانی دارو، حکمرانی امنیت قضایی، حکمرانی سلامت، حکمرانی گمرک، حکمرانی بازرگانی، حکمرانی پلتفرمهای فرهنگی، حکمرانی جمعیت، حکمرانی فضای مجازی، حکمرانی تعلیم و تربیت،حکمرانی خانواده، حکمرانی آموزش عالی، حکمرانی امنیت و دهها مقوله دیگر، یعنی تنظیمگری، سیاستگذاری و تصدیگری در این مقولهها.
او با بیان اینکه بیش از ۴۰۰ قاعده فقهی داریم که حدود ۳۰ مورد آن در حکمرانی، کاربردی است، گفت: برخی فقها معتقدند این قاعده یک پنجم فقه را تأمین میکند که کاربرد فراوانی در بحثهای حکمرانی دارد.
خسروپناه اظهار کرد: اگر بخواهیم در حوزه حکمرانی جمعیت، نظر دهیم یکی از منابع ما قاعده لا ضرر است. که ما در کنار «فقه الحکومة» و «الفقه الحکومی»، به «فقه الحوکَمَة» نیاز داریم، که به سیاستگذاری و تنظیمگری و تصدیگری مقولهها در قالب یک شبکه و فرآیند و نظام مدیریتی بپردازد. البته اختصاصی هم به حکومتداری ندارد، هم در حکومتداری و هم در غیرحکومتداری از حکمرانی استفاده میشود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه به دومین موضوع بحث یعنی «بازخوانی جریان های فکری، فرهنگی - سیاسی ایران معاصر» پرداخت و گفت: در دوران ما روز به روز در حال تشدید است. با دو زیست جهان مواجهیم، یک زیست جهان انقلاب اسلامی و یک زیست جهان پسا مدرن.
او خاطرنشان کرد: در فتنه اغتشاشات سال گذشته گفته میشد که دهه هشتادیها و دهه نودیها هم بودهاند و دهه هفتاد و شصت هم بودهاند، از آنطرف هم دهه هشتاد و نودی داریم که سرود سلام فرمانده میخوانند. هر دو دسته قوی هستند و درصد جمعیت، قابل توجه است. عدهای در زیست جهان انقلاب اسلامی زیست میکنند و عدهای در زیست جهان پسا مدرن. دسته اول که در زیست جهان انقلاب اسلامی زندگی میکنند، بینش، منش و کُنش آنها زیست جهان انقلاب اسلامی است، یعنی قائل به توحید محوری، ولایت مداری، خودسازی، جامعه پردازی، تمدن سازی و مقاومت هستند. اینها قائل بر اینند که راهی را که امام (ره) شروع کرد و شهدا ادامه دادند، ما نیز ادامه دهیم و نباید گرفتار استکبار شویم.
خسروپناه خاطرنشان کرد: برای دستیابی به این پیشرفتها علم تنها کافی نیست، بلکه بودن در این زیست جهان انقلاب اسلامی هم لازم است.
او گفت: کسانیکه در زیست جهان انقلاب اسلامی بهسر میبرند، مرگشان، مرگ مدافع حرم و مدافع امنیت و شهادت و رشادت و افتخار است و در راه انقلاب و مکتب شهیدقاسم سلیمانی به شهادت میرسند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: اکنون با دو جریان زیست جهان انقلاب اسلامی و زیست جهان پسامدرن، و جریان سومی به نام زیست جهان منفعتگرا مواجهیم. نمایندگان زیست جهان انقلاب اسلامی، شهید سلیمانی، شهید فخری زاده، شهید علیمحمدی، شهید شهریاری و شهید احمدی روشن و شهدای زندهای هستند که اکنون در بخشهای مختلف علمی و فناوری و فرهنگی و اجتماعی، شبانه روز در تلاشند. جریان دیگر زیست جهان پسامدرن که انقلاب اسلامی را قبول ندارد و غربزده است؛ و یک جریان زیست جهان منفعتگرای طلحه و زبیر است. حال باید تصمیم بگیریم در کدام زیست جهان میخواهیم زندگی کنیم؟
انتهای پیام
نظرات