موضوع را با یک واقعه تلخ ادامه میدهم؛ با ماجرای تخریب حمام خسرو آغا که بیشباهت به ماجرای این روزهای مسجد کازرونی نیست.
نیمهشبِ بیست و دوم فروردینماه ۱۳۷۴ وقتی شهر اصفهان در خواب ناز خفته بود، همۀ برق منطقه یکباره قطع و راهها بسته شد و در سکوت و سیاهی، حمام خسروآغا را تخریب کردند؛ بهطوریکه گویا پیش از آن نیز در آنجا حمامی وجود نداشت!
حالا سه دهه از آن اتفاق شوم گذشته است و درحالیکه تراژدی تخریب حمام خسروآغا هیچگاه فراموش نخواهد شد، برخی برای تخریب مسجد کازرونی نیز به کمین نشستهاند! عجیب است تاریخی که میخواهد تکرار شود و عجیبتر آنکه به نام احیا میخواهند مسجد را امحا کنند!
اقدام برای تخریب مسجدِ خاطرهسازِ کازرونی در شامگاه دوازدهم مردادماه که بنا به اعلام ادارهکل میراث فرهنگی استان اصفهان، شهرداری و نیز بر اساس اسناد موجود و مشاهدات اهالی محله عباسآباد و نمازگزاران مسجد کازرونی، از سوی هیئتامنای این مسجد صورت گرفت.
آنگونه که سرهنگ علی بابایی، فرمانده یگان حفاظت ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان درباره این واقعه توضیح داده بود، «شامگاه پنجشنبه دوازدهم مردادماه ساعت ۲۳ و ۴۵ دقیقه پس از دریافت گزارشهای مردمی مبنی بر بروز برخی تحولات در داخل مسجد کازرونی واقع در خیابان عباس آباد اصفهان، یگان حفاظت میراث فرهنگی اصفهان بهعنوان ضابطان قضایی با همکاری نیروی انتظامی و همچنین با حضور عوامل شهرداری در محل حاضرشده و از اقدام به تخریب بخشهای مختلف این مسجد جلوگیری بهعمل آمد. شواهد و مدارک نشان میداد که ۱۱ کارگر برای انجام کار در مسجد کازرونی تحت بیمه مسئولیت یک کارفرما به مدت ۳۶۵ روز قرار گرفتهاند و به نظر میرسد این اقدام برای انجام عملیات ساختمانی وسیع در این بنا بوده است.»
به هرحال نخستین اقدام اعضای هیئتامنای مسجد کازرونی برای تخریب مسجد کازرونی و اجرای عملیات وسیع ساختمانی در آن با حضور میراثدوستان متوقف شد، اما بنابه گفته اهالی محل، به دلیل جمعآوری وسایل داخلی مسجد کازرونی در محوطه حیاط و بستن درب مسجد توسط اعضای هیئت امنای آن، نمازگزاران برای ادای فریضه نماز خود اجازه ورود به مسجد را ندارند؛ از این رو شب گذشته ۱۵ مردادماه با حضور مردان و زنان نمازگزارِ این محله، نماز مغرب و عشا در پیاده راه خیابان عباس آباد اقامه شد و تا بازشدن درب مسجد نیز ادامه خواهدداشت.
بعد از آنکه شامگاه دوازدهم مردادماه تحرکات عدهای برای تخریب مسجد کازرونی از داخل این بنا، با حضور به موقع میراث دوستان، متوقف و سپس درب این مسجد توسط هیئتامنا به روی نمازگزاران بسته شد؛ از اینرو نمازگزاران محله عباسآباد، نماز مغرب و عشای روز شنبه ۱۵ مردادماه را بیرون از مسجد کازرونی و درست در مقابل درب بستۀ آن اقامه کردند.
بعد از اقامه نماز توسط نمازگزاران در بیرون از مسجد کازرونی، اداره امور فرهنگی و روابط عمومی ادارهکل میراث فرهنگی استان اصفهان نیز ضمن ابراز تأسف و تأثر از بسته شدن درب این مسجد به روی نمازگزاران، در بخشی از متن منتشرۀ خود با اشاره به تخلیه مشکوک مسجد در نیمه شب جمعه مورخ ۱۳ مردادماه توسط هیئتامنا به بهانه تعمیرات، آنهم در نیمه شب و با حضور بیش از ۱۰ نفرکارگر، چنین نوشت:
«به استحضار عموم هموطنان می رساند همکاران یگان حفاظت این ادارهکل در بامداد روز سیزدهم مردادماه با حضور مأموران شهرداری و نیروی انتظامی با تنظیم صورتجلسه رسمی و صدور اخطار قانونی و کتبی به عنوان ضابط قضایی به اعضای هیئتامنا این مسجد صرفاً تأکید کردند که هرگونه دخل و تصرف و عملیات ساختمانی در بنای این مسجد غیرقانونی است.»
در این متن ضمن اشاره به اینکه ورود و خروج و بسته شدن درب مسجد کازرونی بهعهدۀ هیئتامنا بوده و پلمبی از سوی هیچ نهادی صورتنگرفته، آمده است: «با این وصف کلیدداران این بنای مقدس هیئتامنا هستند و اختیار ورود و خروج به این مسجد با آنان بوده و هیچگونه پلمب صورت نگرفته، با این وصف اختیار هرگونه برخورد قانونی با آنان به واسط عدم رعایت شئونات نمازگزاران، با نهادهای قانونی همچون اداره کل اوقاف واداره کل امور مساجد استان است. با کمال تاسف فراوان آنهم در ماه محرم شاهد رفتارهای ناشایستی در جهت فشار برای تخریب بنای این مسجد از سوی هیئت امنا این مسجد بهعنوان خادمان خانه خدا هستیم که زیبنده این شهر تاریخی و دین مدار نیست.»
بگذارید این گزارش را با حرفهای فرد ریچارز در سفرنامهاش پایان دهم. او چنین آورده است که:
«در ایران هیچچیز مانند بی توجهی به بناهای قدیم و یا آثار تاریخی تأسفآور نیست. پس از فتح شهری، اولین اقدام آنان، از بین بردن اغلب چیزهایی بود که باعث آبرو اعتبار بود و یا از زمانی حکایت میکرد که ممکن بود به نحوی از انحا، دورۀ خود آنها را تحتالشعاع قرار دهد. حتی در زندگانی روزمرۀ ایرانیان، پسر، خانۀ پدری را با نظم و ترتیب حفظ نمیکند و یا آن را مطبوعتر نمیسازد، بلکه ترجیح میدهد، بر اثر بی توجهی و مراقبت، بنای مزبور، روی به ویرانی نهد و سپس در گوشه دیگر باغ، خانه جدیدی بنا کند که معمولاً داخل و خارجش از بنای قدیمی پستتر است.»
ریچارز ادامه داده است که:
«در ایران از مساجد و ابنیه مقدس و پلها خوب نگهداری میکنند. ولی به طورکلی، این ابنیه نیز در بعضی از قسمتهای ایران، کهنه و خراب است. در همه جا غیر از تهران، خیابانهای قدیمی را مبدل به خیابانهای جدید میکنند. بهسختی میتوان از برخورد با دیوارهای فروریخته، ساختمانهای ترکخورده و مساجد و زیارتگاههایی که کاشیهای آن افتاده و با مشاهدۀ انبوه زباله در پشت پا داخل باغها و منارههای شکسته و عظمت و شکوه منهدم شده احتراز جست. با یکی دو مورد استثنا، علامت و نشانهای که حاکی از مراقبت و محافظت و تعمیر ابنیه باشد نمیتوان مشاهده کرد.»
اما فرد ریچارز نمیداند که این روزها دیگر مساجد و ابنیه مقدس نیز خوب که نگهداری نمیشوند هیچ، بلکه اشتیاق بالا برای تخریب آنها نیز عجیب است! و باید بود و مسجد کازرونی را میدید و ماجرای اشتیاق هیئتامنای آن برای تخریبش را میشنید و به سفرنامهاش میافزود.
به گزارش ایسنا، چهره نمازگزاران در این گزارش، بنا به درخواست آنها به دلیل جلوگیری از پیشامدهای آتی از سوی هیئتامنا، پوشانده شد.
انتهای پیام
نظرات