رضا میرکریمی شامگاه ۲۲ تیرماه، در ویژه برنامه «راز تنهایی» که به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد درگذشت استاد علی صفاییحائری در تالار فردوسی جهاددانشگاهی مشهد برگزار شد، با اشاره به آشنایی خود با مرحوم استاد صفایی حائری اظهار کرد: صحبت کردن در اینباره بسیار دشوار است و همه آنچه باید گفته میشد، گفته شد. من در ایستگاهی سوار اتوبوس استاد صفایی حائری شدم، البته باید گفت او مرا سوار کرد، زیرا قدرت جذب بالا و سیریناپذیری داشت که رفاقت و محبتش را درک کردم، اما ظرف کوچکی داشتم برای حکمت و دانشی که با آن مواجه شده بودم.
وی اضافه کرد: در سینما یک اشکال فنی وجود دارد و وقتی که صدا با تصویر همزمان و سینک نباشد، در این حالت بازیگر صحبت میکند، صدا بعد از آن پخش میشود. در مورد استاد صفایی حائری برای من این ناموزونی و سینک نبودن وجود داشت. من تصویر و مصاحبت با او را درک کردم، اما صدایش را بعدها فهمیدم و شنیدم.
این کارگردان سینما ادامه داد: اکنون که بارها مطالبش را میخوانم، فکر میکنم، تصویر او زود آمد، صدا متعلق به زمان کنونی است و همه این سوءتفاهمات به این دلیل بود که او خیلی جلوتر را میدید و خیلی جلوتر صحبت میکرد.
میرکریمی با مرور خاطراتی از نخستین دیدار با صفایی حائری در مشهد، گفت: اصلأ نمیدانم چه پیش آمد، که از سینما صحبت شد و تجربیات ادبی خود را از رمانهایی که خوانده بودند، مطرح و موضوع را چنان نرم با حقیقتهای هنری بازگو کرد که احساس کردم، وسط مجلس هستم.
وی با اشاره به خاطرهای از تأسیس دفتر فیلمسازی بیان کرد: او همانطور که در خانهاش به روی همه باز بود، همانطور بدون تشریفات به دفتر من آمد. به یاد دارم که در تمام آن مدت، به اندازه دو ساعت سخنرانی، بدون اینکه منبری باشد، از او مطلب آموختم.
میرکریمی افزود: به یاد دارم سؤالی در رابطه با گفتوگوی تمدنها پرسیدم، بدون اینکه نفی یا اثبات تاکتیکی و دیپلماسی را کند، افقی به من نشان دادند، اینکه دنیا به سمت گفتوگو نخواهد رفت. ذات جامعه سرمایهسالار تن به گفتوگو نخواهد داد، زیرا تمدنی به غیر از خودش را قبول ندارد.
وی اظهار کرد: استاد صفاییحائری این زهد عزلتگزین دامنکش غیره ستیز و گریزپذیر را بسیار نقد میکرد، تفسیر امروزی این نوع عزلتنشینی، شاید محدود کردن معاشرت با محبان و دوستان پای منبر است، او اصلاً بسنده نمیکرد به افرادی که دورش بودند. شاید در سخن ساده باشد، جذب حداکثری، اما این امر چگونه تحقق مییابد؟ اگر از همان ابتدا هرچه داری را بخواهی بر روی سر مخاطب خالی کنی، بدون اینکه تشخص و حق انتخابش را به رسمیت بشناسی، چگونه جذب اتفاق رخ میدهد.
این نویسنده و کارگردان سینما تأکید کرد: کاری که او کرد، اینکه اصلاً اصراری به اشتراک مطلب نداشت و رفاقت میکرد تا اینکه یک روزنه، عطش و سؤال در مخاطب پیدا کند و چیزی در همان اندازه میگفت و نه بیشتر. بدین ترتیب مخاطب را تشنه نگه میداشت تا دوباره این اتفاق بیفتد.
میرکریمی با اشاره به جای خالی صفایی حائری، گفت: فکر میکنم صدا و تصویر استاد صفائی حائری، سینک نبود، تصویر او ۳۰ سال زودتر آمد، حکمتش را نمیدانم، اما امروز که جنسی از تبلیغ که یکسویه است، به معنای کلاسیک ارتباط که در آن فرستنده، پیام را به گیرنده پرتاب میکند و در دریافت پیام، گیرنده هیچ اختیاری ندارد، جواب نداده و این پیشبینی است که آن روز میکرد و چقدر جای تربیتی که او مقدم میدانست، خالی است.
وی با اشاره به سختی کار در فیلم «زیر نور ماه» و نوع نگاه متفاوت به دشواریها و چالشهای طلبگی، بیان کرد: این فیلم با عشق فراوان به ایشان ساخته شده است. آنچه به من قدرت میداد، تجسم و تصور استاد صفایی حائری بود. از نظر من بازتولید و بازخوانی اندیشه ایشان در روزگاری که تردید وجود دارد، ضروری است.
انتهای پیام
نظرات