به گزارش ایسنا، یکی از بخش های جامعه که به دلیل نداشتن سلامت جسمی، همیشه با محرومیت های زیادی چه در استفاده از خدماتعمومی و شهروندی و چه در حضور فعال در جامعه روبرو هستند، معلولین یا توان یابان آن جامعه هستند که به جز خود، خانواده هایشان نیز در تمام طول زندگی، درگیر این مسائل میشوند. معلولیت، پدیده ای زیستی، روانی و اجتماعی است و چنان چه هریک از این حیطه ها نقصی داشته باشند، شالوده سلامت روان متأثر می شود. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، حدود ده درصد از افراد هرجامعه را توان یابان تشکیل می دهند که به دلایل متفاوتی، دچار معلولیت شده اند. طبق آخرین آمار و سرشماری صورت گرفته در ایران، جمعیت توان یابان کشور، یک میلیون و سیصد هزار نفر برآورد شده است.
به اعتقاد محققان، کم توانی جسمی و حرکتی با علائم افسردگی، مشکلات بین فردی، ارتباط اجتماعی ضعیف، مشکل در اکتساب مهارت های اجتماعی، احساس غمگینی و انزوا همبستگی دارد. همچنین سطح سلامت افراد ناتوان در مقایسه با جمعیت عمومی، کمتر و در مقابل، آسیب پذیری آنان بیشتر است. فقدان آموزش و عدم دریافت خدمات و فرصت های اجتماعی به دلیل ویژگی های نامناسب خدمات و موانع محیطی، سبب نگرش های منفی به این مسئله شده است. از طرفی به نظر می رسد دغدغه اصلی یک فرد توانیاب در زندگی اش همانچیزی است که غالباً به شکل ابهام آمیزی «پذیرش» خوانده می شود. غالباً توانیابان را ناتوان می شمارند، حال آن که معلولیت فرد لزوماً او را ناتوان نمی کند. برخوردهای مبتنی بر تبعیض افراد جامعه نسبتبه توانیابان، براساس فرضیاتی درمورد آن ها شکل گرفته است که کاملا مغایر با نظر توانیابان راجع به پذیرششان است.
پژوهشگرانی از موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در رابطه با این موضوع، دست به انجام یک پژوهش زده اند که در آن نقش رسانه های نوین در تغییر نگرش شهروندان نسبت به معلولین مورد ارزیابی قرار گرفته است.
این پژوهش توصیفی با مشارکت گروهی از شهروندان ۱۸ سال به بالای شهر تهران که به شبکه های اجتماعی دسترسی داشته اند، انجام شده است.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهند که توجه به تولید محتواهای مرتبط در شبکه های اجتماعی، بر نگرش شناختی، عاطفی و آمادگی برای عمل در عموم مردم تاثیر گذار است.
به گفته افسانه مظفری، دانشیار و محقق انسان شناسی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و همکارانش، «یافته های پژوهش ما، نشان از اهمیت نقش رسانه های نوین بر ابعاد مختلف نگرش شهروندان به توانیابان دارند. با توجه به نتایج فوق، این تحقیق برای سیاستگذاران رسانه های نوین نیز توصیه هایی در جهت ارتقای نگرش شهروندان نسبتبه مسئله معلولیت دارد؛ ازجملهاین که محتواهایی تولید کنند که شهروندان را با همه جوانب مسئله معلولیت آشنا کنند».
آن ها می گویند: «بدین منظور با ساخت برنامه های ویژه توانیابان که مسئلهمحور باشند و با استفاده از ظرفیت های خود توانیابان، می توان برنامه هایی واقع گرایانه و باکیفیت ساخت تا حداکثر تأثیر را بر مخاطبین داشته باشند. همچنین با استفاده از نیروی انسانی مجرب و متخصص و بهره گیری از دانش آنان، می توان به ارائه محتواهای باکیفیت و جذاب پرداخت تا بیشترین مخاطب ممکن را جلب کنند و با سیاستگذاری و تربیت نیروهای ماهر در حوزه سلامت در رسانه های نوین، ضمن ارتقای آگاهی و ایجاد نگرش واقع بینانه نسبتبه توانیابان، طرز برخورد صحیح اجتماعی با آنان را به شهروندان آموزش دهند و درصدد رفع مشکلات آنان برآیند».
از سویی به منظور تحریک مخاطبان برای عمل صحیح در این خصوص، لازم است در ابتدا به ایجاد انگیزه های لازم در شهروندان پرداخته شود. زیرا حتی در صورتی که برنامه ای با بهترینکیفیت ساخته شود، اگر مخاطبان آن، لزوم و انگیزه ای برای رفتار نبینند، چیزی برای توانیابان تغییر نخواهد کرد. برای ایجاد چنین انگیزه ای، استفاده از کمپین های تبلیغاتی سلامت در حوزه توانیابان می تواند راهگشا باشد.
قابل ذکر است این یافته های پژوهشی جالب در حوزه رسانه را فصل نامه «مطالعات رسانههای نوین» وابسته به دانشگاه علامه طباطبائی منتشر نموده است.
انتهای پیام
نظرات