این جملهها بخشی از گفتههای محمدرضا اصلانی در مقدمه کتاب «منوچهر طیاب؛گفتهها و ناگفتهها» نوشته غلامرضا مهیمن، فیلمساز و نویسنده است. او در این مقدمه نوشته است: «و به امروز رسیده به اکنونی افسانه و واقعیت؛ افسانۀ همه رنجهای ما و واقعیتِ همه فرهنگ ما. نگهداشته به دست کویر. ازدسترفته از نادانستگی ما؛ و طیاب از این نیز گذشته چون ریگ روان، خشک و مهربان چون برق آب قنات، لحظهای و دیگر خیالی.»
در یکی دیگر از سلسله نشستهای فصل سخن با تمرکز بر کتابهای حوزه زندگینامه، کتاب «منوچهر طیاب؛گفتهها و ناگفتهها» نوشته غلامرضا مهیمن، فیلمساز و نویسنده، بعد از ظهر (سهشنبه ۲ خردادماه) در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این نشست محمدرضا رهبری، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان گفت: درکتاب «منوچهر طیاب؛گفتهها و ناگفتهها» شاهد گفتوگوی منوچهر طیاب و غلامرضا مهیمن طی سالهای ۹۵ تا ۹۸ در پنج مجلس هستیم. منوچهر طیاب کسی است که وقتی آقای مهیمن از ایشان درباره زندگی میپرسند، اظهار رضایت میکند و میگوید من خوشبختم، چراکه فیلم ساختم و دانشجو تربیت کردم؛ و اگر او را به نگاه یک سازنده ببینیم، انسان قابلاحترام و دارای تجربههای قابلتأملی است. از این بابت که یک فیلمساز با منوچهر طیاب گفتوگو کرده، خوشحالم.
او ادامه داد: کتاب از ۵ مجلس تشکیلشده است؛ مجلس اول در باب دهه ۴۰ و ورود منوچهر طیاب به ایران و راهاندازی رشته فیلمسازی در دانشکده ارتباطات توسط او و فیلمسازی در مورد صنعت نفت و فیلمسازی ابراهیم گلستان است. دوران کاری ابراهیم گلستان به دلیل ارتباط او با فروغ فرخزاد و کسانی مثل مهدی اخوان ثالث که با او در ارتباط بودند و تأثیری که صنعت نفت بر جریان فرهنگی ما داشت، بسیار ویژه است. برای ما هنوز بسیار مبهم است که او چه کرد. اما در این کتاب به شکل کوتاهی به آن اشاره میشود.
این نویسنده بیان کرد: دهه ۴۰ دهه مهمی است که مملکت ما در آن تلاش به نوسازی میکند. این دهه، تاریخ سازندگی ایران، اولین مطرح سازی جدی بحث برنامهریزی، واقعه اصلاحات ارزی و بعد از آن انقلاب سفید و حوادث پسازآن را، در بر دارد. جریانات فرهنگی ویژهای در آن دوره رخ داد که یکی از مهمترین آنها مربوط به تئاتر دهه ۴۰ است و بهطور ویژه تئاتر تجربی و همینطور سینمای مستند در ایران شکل گرفت. غلام رضا مهیمن در این مجلس همچنین به بخشی از پشت پردهها و کمتر گفته شدههای تلویزیون ملی اشاره میکند.
رهبری اضافه میکند: ما در اینجا با یکی از چهرهها به نام «مصطفی فرزانه» مواجه هستیم که در دو نوبت در فرهنگ ایران مطرح شد. او به ۲ دلیل برای ما آدم مطرحی است؛ اول به دلیل نسبتی که با صادق هدایت دارد؛ و دوم به دلیل فعالیتهای او که در فضای فرهنگی ما در دهه ۷۰ مطرح شد که در اینجا از منظر دیگر کار او موردبررسی قرار گرفته است. در مجلس دوم، پرسشگر از دستاورد ایشان از زندگی و سینما میپرسد و ضمن ورود به دنیای درونی منوچهر طیاب، نگاه او به جهان هستی را جویا میشود؛ او از عشق میگوید و سرانجام از دلواپسی بابت نوع تربیت میگوید و از کوتاهی زمان و تربیت ما گلایه میکند که منجر به کشف استعداد دانشآموز نمیشود. او همچنین چهرههایی ازجمله دکتر جورجانی که بر او تأثیر گذاشتند را معرفی میکند. در طول تمام این گفتوگو احساس میشود منوچهر طیاب در حال فکر کردن به یکچیز ماندگارتری است و درگیر جریانات روز و سیاسی و کار اداری نمیشود؛ مگر اینکه بداند به سازندگی منجر میشود.
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان گفت: منوچهر طیاب در مجلس سوم درباره زیبایی و نسبت زیبایی صحبت میکند. از دیدگاه من، ما در اینجا نگاه او را نسبت به سنت ایرانی و نقاشی و معماری میشناسیم. طیاب در مجلس ۴ از اصفهان صحبت میکند و این گفتوگو تفاوت زیادی با گفتوگوهای اولیه داشته و دارای اهمیت زیادی است، چراکه میتواند باب گفتوگوهای بعدی را باز کند. همچنین در این قسمت به جایگاه سینما در اصفهان اشاره میشود. بهانه گفتوگو نمایشگاه صنعت سینمایی بوده که چند سال پیش در سیتی سنتر اصفهان برگزار شد و آقای طیاب در آنجا گفت اصفهان میتواند به سینما کمک کند؛ که این جمله شاهکلید این بخش از گفتوگو است. حسن این گفتگو این است که آقای مهیمن از بحث فلسفه و مکتب فلسفی اصفهان آغاز میکنند که محدود به جغرافیای شهر اصفهان هم نمیشود نه از تاریخ یا مباحث دیگر.
رهبری با بیان اینکه مجلس پایانی این کتاب سرشار از تجربههای منوچهر طیاب است، گفت: در مجلس پنجم احساس میشود کسی که تجربهای از هستی دارد میخواهد تجربهاش را با دیگران در میان بگذارد و از روش کار و تجربه خود میگوید و مؤلف هم تجربهنگاری کرده است. طیاب در اینجا در خصوص چگونگی پژوهشاش و اینکه موضوعات او چگونه به دغدغه تبدیلشده است و همچنین چگونه دغدغههای متعارف را به زبان سینما تبدیل میکند، توضیح میدهد؛ کتاب با ضمیمههایی به اتمام میرسد. در همه این مجموعهها یک نقطه مشترک وجود دارد و احساس میشود که منوچهر طیاب صرفاً نیامده تا فیلمسازی کند و به شهرت برسد و درآمد و شغلی داشته باشد، بلکه او در پی ارزشآفرینی است.
در ادامه این نشست نیز غلامرضا مهمین، نویسنده کتاب «منوچهر طیاب؛ گفتهها و ناگفتهها» با بیان اینکه این کتاب به همت معاونت فرهنگی شهرداری اصفهان به چاپ رسیده است، گفت: عکس روی جلد کتاب از حامد قصری است که در مراحل مختلف به من کمک بسیاری کرد؛ این عکس بسیار درست و گویا است و دوربینی که در گردن منوچهر طیاب است از ۸ سالگی تا پایان عمر همراه او بوده است. به گفته ژان پیر ملویل، یکی از فیلمسازان بزرگ فرانسوی، زیباترین شغل در جهان تماشاگر بودن است. منوچهر طیاب تماشاگر فرهنگ و تمدن این سرزمین بود و این بسیار سخن درستی است. دغدغه او فقط فرهنگ و هنر ایرانزمین بود.
او ادامه داد: یکسری کتابهای منتشر شده در زمینه سینما باعث علاقهمندی یک منتقد یا پژوهشگر به فیلمساز میشود و با دقت آن را میبیند و تحلیل میکند و سپس منتشر میکند. یک سری کتاب دیگر است که پژوهشگر و منتقد علاوه بر اینکه کتابهای آن فیلمساز را تحلیل میکند، با خودِ سازنده هم وارد بحث میشود. کتاب «منوچهر طیاب؛ گفتهها و ناگفتهها» جز هیچکدام از این دودسته نیست، چراکه در آن به هیچکدام از فیلمهای آقای طیاب اشاره نشده است. کتابی به نویسندگی همایون امامی با عنوان «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» در خصوص فیلمهای منوچهر طیاب به چاپ رسیده است که او در این کتاب اشارههایی به فیلمهایش میکند، ولی آنچه اهمیت بیشتری برای او دارد، حاشیهها یعنی چگونگی به وجود آمدن آن فیلم و ضرورتها و زمینهها است و این یک نگاه نو در گفتوگوها است.
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به چگونگی انتشار کتاب «منوچهر طیاب؛ گفتهها و ناگفتهها»، بیان کرد: ضرورت انتشار این کتاب به ۱۶ سال رفاقت تنگاتنگ من با منوچهر طیاب و شناخت درست و دقیق از او بازمیگردد؛ و همین باعث انتشار این کتاب شد. او در این کتاب به مطالبی اشاره کرده که در هیچ جای دیگر گفته نشده است؛ او معتقد بود که آنچه را که میداند به دیگران منتقل کند و بر اساس همین ویژگیِ او بود که من وظیفه خود دانستم آنچه از منوچهر طیاب دریافت کردم را به دیگران منتقل کنم.
مهیمین تأکید کرد: سینما برای منوچهر طیاب هدف نبود، بلکه وسیلهای برای شناخت فرهنگ و تمدن و انتقال آن به مخاطب بود. طیاب به همنشینی با روستاییان افتخار میکرد و از این کار انرژی میگرفت و همچنین ارادت خاصی به پیشکسوتان کویرشناس داشت. او یک آدم فرهنگی بینظیر بود و این نسل تکرار نخواهد شد؛ نسلی که به این شکل به فرهنگ کشورشان متعهد بودند و بدون هیچ چشمداشتی و تا پایان زندگی این روش و منش و بزرگواری را به همراه داشتند و هدف خود را با هیچچیزی معاوضه نمیکردند.
مهمین در خصوص نگاه طیاب به هنرهای سنتی و معماری گفت: منوچهر طیاب در اواخر دهه ۳۰ به قصد تحصیل در رشته سینما به اروپا رفت، ولی در آن زمان ضوابط به اینگونه بود که آنها خواهان مهندس و پزشک بودند نه کارگردان؛ و او هم معماری را انتخاب کرد و به اتریش رفت و وقتی معماری را تمام کرد، سینما خواند و در اوایل دهه ۴۰ با دو مدرک وارد ایران شد و شروع به کار کرد. او به شدت به مسجد جامع عتیق علاقهمند بود و از او برداشتهای شخصی زیبایی را در این باب شنیدم.
محسن صفویفر، مستندساز نیز در این نشست گفت: عشق به سرزمین مادری و میهن و ایران مشخصه بارز منوچهر طیاب است و این عشق در سینمای طیاب موجود است. در دهه ۴۰ عملاً مستندسازیِ ما بهصورت حرفهای آغاز میشود و صاحب سینمای مستند ملی میشویم. یک تفاوتِ منوچهر طیاب با بسیاری از مستندسازهای آن دهه این است که او گرفتار ایدئولوژی نشد.
او بیان اینکه اهمیت کتاب «منوچهر طیاب؛ گفتهها و ناگفتهها» از این بابت است که مهیمن نسل بعد از منوچهر طیاب است، افزود: در فصل چهارم این کتاب گفتوگوی بین طیاب و مهمین در خصوص اصفهان است و ما شاهد گفتوگوی جذاب دو فیلمساز هستیم که شخصاً شاهد آن گفتوگو بودم و لحظهبهلحظه آن برای من دستاورد داشت. منوچهر طیاب از مطالعه شهرهای ایران و معماری ایران به جغرافیای ایران میرسد. فرصت پیش نیامد که از آقای طیاب بپرسم که چگونه از تاریخ اندیشیِ صرف، از طریق شهرها و معماری، از طریق جغرافیا و اقلیمشناسی، ایران را فهم کرد و ۴ فیلمِ او بیانگر چگونگی این اتفاق است.
همچنین غلامرضا مهیمن تأکید کرد: منوچهر طیاب پس از تولید ۴ فیلم خود گفت که «من نتوانستم همه اندیشههایم در خصوص این ۴ بخش را در فیلم ارائه دهم و ادامه آن را در ۴ کتاب منتشر کردم» که این ۴ کتاب در مورد کویر و زاگرس و دریای پارس و البرز است و پس از اتمام گفتههایش با عکس آن را ادامه میدهد؛ و رفرنسهای آن بینظیر است. او همیشه مدافع فرهنگ و تمدن ایران در غرب بوده است.
در ادامه این نشست نیز مصطفی حیدری، فیلمساز و مدیر سابق دفتر تخصصی سینما با بیان اینکه غلامرضا مهیمن فیلمسازی را از اواخر دهه ۴۰ شروع کرد، گفت: مهمین قبل از انقلاب در جریان سینمای آزاد کار میکرد و سابقه فیلمسازی او از اواخر دهه ۴۰ شروع شد و میتوانستیم منش و روشی که در سینمای آزادِ او بود را در فیلمهایش ببینیم.
او تأکید کرد: این نسل بی تکرار برای ما سرمشق است و هنوز در دانشگاههای خارج از ایران هم فیلمهای این اساتید تدریس میشود.
انتهای پیام
نظرات