هستند کسانی که نبض زندگیشان در دست گذشت و فداکاری دیگران است؛ بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته قلب و کبد و کلیه و بهترین درمان برای مبتلایان به نارسایی پیوند عضو است.
هر سال تعداد زیادی از بیماران نیازمند به پیوند عضو که در لیست انتظار هستند، جان خود را از دست میدهند این در حالی است که اعضای سالم تعداد زیادی از افراد دچار مرگ مغزی، زیر خاک دفن میشوند.
هر چند همه بیماران در انتظار دریافت عضو حال خوبی ندارند اما زندگی بیماران مبتلا به نارسایی پیشرفته قلب، سختتر می گذرد؛ این بیماران به سختی راه میروند، نفسشان تنگ است و شبها از تنگی نفس خواب ندارند و در حسرت یک نفس راحتاند.
این بیماران راهی ندارند جز انتظار برای پیوند قلب؛ دیگر داروها تاثیری ندارند و روز به روز امیدشان به زندگی کمتر میشود.
اهدای عضو، اوج بخشش یک انسان و یکی از زیباترین کارهای بشر است؛ شاید سختترین و تلخترین و در عین حال شیرینترین تصمیمی که یک انسان در بدترین لحظه زندگی خود میگیرد این است که عضو عزیزش را به فرد دیگری ببخشد، مخصوصا قلب.
شاید برای بسیاری سخت باشد که قلب عزیزشان در سینه فرد دیگری جا بگیرد اما با گذشت و تصمیم به موقع در یک لحظه سخت، بیمارانی که به سختی روزگار میگذرانند را به زندگی برمیگردانند و نه تنها قلب بلکه با اهدای دیگر اعضا، یاد عزیزشان جاوادن میماند.
به گزارش ایسنا، در تقویم ایرانی ۳۱ اردیبهشتماه، به عنوان روز ملی "اهدای عضو، اهدای زندگی" نامگذاری شده است. به بهانه گرامیداشت این روز، به سراغ آنهایی رفتیم که قلب دیگری، در سینهشان میتپد.
زندگی بعد از پیوند قلب
نوری زنگنه، ۴۷ ساله، اهوازی، متاهل و دو فرزند دارد؛ حدود چهار سال پیش ناگهان دچار تنگی نفس و درد شدید در ناحیه قلب میشود به گونهای که راه رفتن برایش سخت شد. با مراجعه به پزشک، نارسایی قلبی شدید وی مشخص میشود و در لیست پیوند قلب قرار میگیرد.
در روزهای تاریک بیماری به سختی نفس میکشید و نمیتوانست حتی چند قدم راه برود. مرتب در بیمارستان بستری میشد؛ از یک طرف درد و از یک طرف استرس انتظار برای دریافت قلب.
او میگوید در مدت انتظار برای پیوند قلب، دو سه بار از طرف بیمارستان گلستان اهواز برای پیوند قلب با او تماس گرفتهاند اما شرایط جور نشده است.
دو سال در نوبت پیوند قلب بود و دیماه سال ۱۴۰۰، پیوند شد. دومین نفری بود که عمل پیوند قلب را در اهواز انجام داد و استرس شدیدی داشت که بعد از عمل چه میشود اما حال خوبی داشت و حالا نفس آسودهای میکشد.
او میگوید: با پیوند قلب، زندگی دوباره گرفتم و با گذشت این خانواده، چند نفر از رنج بیماری رها شدهاند. بعد از اینکه من با پیوند عضو به زندگی عادی برگشتم، یکی از اقوام هم که فرزندشان مرگ مغزی شد، اعضای بدن فرزندشان را اهدا کردند. البته میدانم این گذشت خیلی سخت است.
با پدر کسی که قلبش در سینه اش می تپد، آشنا شده و هنوز با او صحبت می کند و این پدر، او را مانند فرزندش می داند. با هر نفسی که می کشد و هر تپش قلبی، یاد کسی که قلبش به او زندگی بخشیده، می افتد و خود را مدیون او و خانواده اش می داند و برای او فاتحه می خواند.
آرزویی که با بخشش محقق شد
مجید فرهادیفر، ۳۸ ساله، اهل بندر امام (ره) است و دو فرزند دارد. نارسایی قلبی شدید داشت و پزشکان تشخیص دادند راهی جز پیوند عضو ندارد. اواخر سال ۱۴۰۰ در لیست پیوند عضو قرار گرفت و اردیبهشتماه سال ۱۴۰۱، قلب برای او پیوند زده شد.
در دوران بیماری، نفسش خیلی تنگ میشد و شب ها نمیتوانست بخوابد. از رفتن به دکتر و دوا درمان خسته و از همه جا نا امید شده بود تا روزی که برای پیوند قلب با او تماس گرفتند.
باورش نمیشد که برای پیوند قلب با او تماس گرفتهاند، دوست داشت بال دربیاورد و به بیمارستان گلستان اهواز برسد. استرس داشت که شرایط پیوند قلب برایش فراهم میشود یا نه و قلبی که برای او پیوند میکنند، بعد از پیوند، جواب میدهد یا نه.
پزشکان امید زیادی داده بودند که عمل پیوند قلب بسیار موفقیتآمیز خواهد بود و اکنون، حال خوبی پیدا کرده است و تقریبا زندگی عادی دارد. حالا بعد از پیوند عضو، او هم کارت اهدای عضو گرفته است.
فرهادیفر خانواده کسی که اعضای فرزندشان را اهدا کردهاند و قلب او را در سینه دارد، نمیشناسد اما همیشه به یادشان است و خود را مدیون ایثار آنها میداند.
او خدا و این خانواده را را بابت زندگی دوباره شکر میکند و میگوید: امیدواریم روزی آنقدر فرهنگ اهدای عضو جا بیفتد که همه بدانند بیمار مرگ مغزی به زندگی برنمیگردد و با اهدای اعضای بدن عزیزشان میتوانند زندگی را به کسانی که به سختی زندگی میکنند، هدیه کنند.
نذری برای قلب
موسی پیکار، ۵۰ ساله و اهل باغملک است. او یکی از دیگر از دریافتکنندگان قلب است که حدود هشت ماه است قلب برایش پیوند شده و نباید با تلفن صحبت کند یا زیاد از وسایل الکترونیکی استفاده کند.
چند ماهی در لیست پیوند قلب بود و برای سه چهار مورد پیوند، با او تماس گرفته شد اما خون اهداکننده و خون او با هم تطبیق نداشت تا روزی که در تاسوعا و عاشورای سال گذشته، نذر امام حسین(ع) داشتند و از خدا خواست قلبی برای پیوند برایش پیدا شود که در نهایت پیوند قلب برای او انجام شد و حالا زندگی دوباره گرفته است.
پدری که پسرش را زنده نگهداشت
اکبر احمدی، پدر زندهیاد "احمد احمدی" جوان ۳۱ سالهای است که در دیماه سال ۱۴۰۰ بر اثر عارضهای، مرگ مغزی شد. این پدر، پس از مرگ مغزی فرزندش، اعضای بدن جگر گوشهاش را اهدا کرد. او پنج دختر و یک پسر دیگر هم دارد که ناتوان از راه رفتن است و حالا برای نوه ۱۱ سالهاش، پدری میکند.
او میگوید: پس از تایید مرگ مغزی فرزندم، به بیمارستان رفتم و بیماران نیازمند پیوند عضو را دیدم که خیلی سختی میکشیدند، با دیدن آنها و صحبتهای پزشکان متوجه شدم پسرم هیچ وقت به زندگی برنمیگردد. از طرف دیگر میدانستم احمد به اهدای عضو رضایت داشت.
احمدی ادامه میدهد: با خودمان گفتیم حالا که پسرمان برنمیگردد حداقل اعضای بدنش را اهدا کنیم تا زنده بمانند و نروند زیر خاک.
آقای احمدی کسی که قلب فرزندش در سینه او میتپد را میشناسد و چند باری با هم ارتباط داشتهاند و "شهرام" را مثل فرزندش میداند.
او میگوید: از اینکه توانستم اعضای پسرم را اهدا کنم بسیار خوشحالم و آرام شدم. خدا را شکر که توانستم تصمیم درستی بگیرم.
بیماران نیازمند پیوند قلب، چگونه زندگی می کنند؟
دکتر بهنام قلیزاده فوق تخصص جراحی قلب و عروق و عضو تیم پیوند قلب دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در حال حاضر پیوند عضو از قسمتهای مختلف بدن از چشم، لوزالمعده و رودهها گرفته تا قلب انجام میشود و روز به روز در حال گسترش است.
وی افزود: با اهدای عضو یک فرد دچار مرگ مغزی میتوان جان چندین نفر را نجات داد. حتی بینایی یک بیمار نابینا میتواند برگردد.
این فوق تخصص جراحی قلب و عروق با اشاره به وضعیت سخت زندگی افراد دچار نارسایی قلب، گفت: زندگی یک فرد دچار نارسایی قلبی به دریافت قلب بستگی دارد؛ این افراد روزهای آخر زندگی خود را طی میکنند، نمیتوانند نفس بکشند، دو قدم راه میروند نفسشان میگیرد و حتی نمیتوانند نیم ساعت بخوابند و به سختی روزها را میگذرانند که اگر قلب به آنها نرسد، در کوتاهترین زمان میمیرند در حالی که با پیوند قلب، در مدت ۴۸ تا ۷۲ ساعت حال دیگری پیدا میکنند و مانند این است که معجزهای رخ داده است.
وی افزود: افراد نیازمند پیوند کلیه، میتوانند مدتها با دیالیز زندگی کنند، افراد نیازمند پیوند عضو دیگری نیز هم شرایط بهتری دارند اما برای افراد نیازمند پیوند قلب هیچ چیزی جایگزین وجود ندارد تا فرد بتواند کمی زندگی راحتتری داشته باشد. البته به تدریج دستگاههای قلب مصنوعی در حال وارد شدن به بازار هستند که قیمتهای بسیار بالایی دارند. از طرف دیگر در ایران هنوز زیاد جا نیافتاده است که بیمار مدتی با قلب مصنوعی زندگی کند تا برای وی قلب پیوند شود.
قلیزاده با اشاره به آغاز انجام عمل پیوند قلب در خوزستان از بیش از دو سال گذشته و وجود امکانات کافی برای پیوند قلب گفت: تاکنون حدود هفت تا ۱۰ مورد عمل پیوند قلب در بیمارستان گلستان اهواز انجام شده که بیشتر این عملها موفقیتآمیز بوده است و امیدواریم روز به روز پیوند قلب در خوزستان گسترش یابد تا مردم بیشتری را نجات دهیم که برای این کار نیازمند همکاری مردم هستیم.
لیست بلند انتظار پیوند قلب
وی با بیان اینکه تعداد افرادی که در لیست پیوند قلب هستند بسیار بالا و آمار اهداکنندگان پایین است و بسیاری از این افراد از بین میروند یا مجبورند به استانهای دیگر برای پیوند عضو بروند، عنوان کرد: مردم میتوانند با دریافت کارت اهدای عضو، علاوه بر برگرداندن زندگی به این بیماران، کار مفیدی برای آخرت خود انجام دادهاند.
با تپیدن قلب در سینه دیگری، یاد اهداکننده سالها زنده خواهد ماند
این فوق تخصص جراحی قلب و عروق با اشاره به حساسیتها و احساسات برخی خانوادهها در خصوص اهدای قلب عزیزشان، گفت: بسیاری از مردم در خصوص پیوند قلب این دید را دارند که دوست ندارند، قلب عزیزشان در سینه فرد دیگری بتپد در حالی که با اهدای قلب عزیزشان، این قلب تا سالها و حتی تا آخر عمر در یادها زنده خواهد ماند و با اهدای اعضای فرد دچار مرگ مغزی، نجات جان چند نفر میشود.
وی بیان کرد: با توجه به آمار بالای تصادفات در خوزستان و اینکه استان خوزستان بالاترین آمار تعداد افراد دچار مرگ مغزی در کشور را دارد، باید میزان اهدا و پیوند اعضا در خوزستان بسیار بیشتر از این باشد که باید در این زمینه بیشتر فرهنگسازی شود.
قلیزاده عنوان کرد: باید مردم به این موضوع توجه کنند که بیمار مرگ مغزی هیچ وقت به زندگی برنمیگردد بنابراین باید فرهنگسازی شود. مردم فکر نکنند با اهدای اعضای عزیزشان، جوانشان از دست میرود زیرا هیچ امیدی به برگشت یک فرد دچار مرگ مغزی به زندگی وجود ندارد و با اهدای اعضا میتوان به افراد بیمار زندگی دوباره بخشید.
لزوم اطلاعرسانی در مورد تفاوت مرگ مغزی با کما
عضو تیم پیوند قلب دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با بیان اینکه تایید مرگ مغزی بر اساس پروتکلهای خاص سازمان جهانی بهداشت و توسط تیم خاصی انجام میشود، افزود: زمانی که مرگ مغزی یک فرد تایید میشود تنها ۲۴ تا ۴۸ ساعت برای اهدای اعضای این فرد وجود دارد و اگر مدت بیشتری منتظر بمانیم اندامها از کار میافتند و قابلیت پیوند ندارند. برخی از مردم مرگ مغزی را با کما اشتباه میگیرند در حالی که کما به معنی کاهش هوشیاری فرد است و حتی پس از گذشت سالها احتمال برگشت این فرد به زندگی وجود دارد اما فرد دچار مرگ مغزی، هیچگونه آثار حیات ندارد و برگشت این فرد به زندگی امکانپذیر نیست.
وی عنوان کرد: در سالهای گذشته کسانی که عمل پیوند قلب را انجام میدادند دو سه سال یا پنج سال زنده میمانند اما در حال حاضر امید به زندگی افرادی که عمل پیوند قلب را انجام میدهند بسیار بالا رفته است به گونهای که حتی ۳۰ تا ۳۵ سال با این قلب زندگی میکنند. با استفاده از داروهای جدید و بررسیهای سالیانه توسط همکاران متخصص نارسایی قلب، عمر کسانی که عمل پیوند قلب را انجام دادهاند، بسیار افزایش یافته است.
این فوق تخصص جراحی قلب و عروق گفت: تنها محدودیت این افراد بعد از انجام عمل پیوند قلب محدودیت خاصی ندارند جز اینکه باید داروهای خود را به موقع مصرف کنند زیرا در صورتی که برخی از این داروها را استفاده نکنند، دچار عفونتهای مختلف میشوند که یکی از این موارد عفونت قلب است که موجب از دست رفتن آنها میشود. در اوایل انجام عمل پیوند قلب نیز توصیه میشود در چند ماه نخست از استفاده از وسایل الکترونیکی پرهیز کنند اما بعد از مدتی زندگی نرمالی خواهند داشت و میتوانند ورزش و کار کنند.
به گزارش ایسنا، اهدای عضو، اوج بخشندگی انسان در تلخترین لحظه زندگیاش است؛ چه کاری بهتر از اینکه عزیزانمان بعد از مرگ، جاودان بمانند.
گزارش از دلال آلبوشهبازی، خبرنگار ایسنا
انتهای پیام
نظرات