مرادجان بوری بایف امروز، ۲۴ اردیبهشت ماه، در همایش بازشناسی نقش شاهنامه فردوسی در هویت ملی که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: سخن تازه گفتن از شاهکار فردوسی سهل نیست. باید از روزنهای که فردوسی به مسائل نگاه میکرد، جهان را دید. فردوسی اثر خود را در زمانی نگاشت که یکی از پرآشوبترین و پرماجراترین زمانها بود.
وی ادامه داد: در همان گیرودارها این دانای صدآفرین از بیم آنکه تاریخ ایران به باد فنا رود یا فراموش شود، شبانهروز روی این اثر کار کرد و این شاهاثر پدید آمد و جای شاهنامه در ادبیات ما و جهان خالی نماند. شاهنامه دریای پرگوهری است که سرایده آن مفاهیم ماندگاری مانند خرد، دانش، میهندوستی، جوانمردی، آیین کشورداری و دستور زندگی را در قالب حماسه بیان میکند که این کار بزرگی است.
بوری بایف گفت: حکیم فردوسی به مثابه معمار هنرمند کاخی بنا کرد که همزبانان و کسانی که پس از او آمدند، نگاه ژرف بر آن انداختند، جز تقلید کار دیگری انجام ندادند و به تقلید آثاری خلق کردند که هیچکدام به آن پایه نرسیده است. اگر این سعی و تلاش، میهندوستی و اقدام حکیم نبود، تعریف ایرانزمین دچار اختلال میشد و بیم آن میرفت که به فراموشی سپرده شود اما این سخنسرای آگاه هوشمندانه به آن پی برد.
رئیس موسسه فرهنگی اکو بیان کرد: براساس نظر گوینده شاهنامه نجات جهان بر پایه خرد استوار است. خرد انسان را به سعادت و رستگاری خواهد رساند و جهل، بیخردی، نادانی، حرص و آز انسان را به گمراهی و نابودی خواهد کشاند. این ۲ همیشه در نبرد تنگاتنگ قرار دارند. بر پایه نظر فردوسی همیشه خرد و دانایی پیروز نیست؛ گاهی تاریکی بر روشنایی و نادانی بر دانایی چیره میشود و این ستیز است که زندگی را بقا و تداوم میبخشد.
وی اضافه کرد: سرنوشت بشریت بر این اصل بنا نهاده شده و حکیم فرزانه این موضوع را صحنهآرایی و صحنهپردازیها و با قلم توانای خود به تصویر میکشد. تاکید صاحب شاهنامه این است که تنها نور، دانش و خرد انسان را وارسته میکند؛ جهان را به سوی پیشرفت و آگاهی میبرد و نیکی، گذشت، تفاهم و فضای صلح و آشتی را در عالم فراهم میکند.
بوری بایف افزود: پیامهای فردوسی ما را وادار میسازد به گذشته پرنور خود توجه خاصی داشته باشیم. حکیم فردوسی نه در ایران و منطقه بلکه جهان خوب شناخته شده است.
انتهای پیام
نظرات