سیدعلیرضا واسعی، امروز ۱۶ اسفند ماه، در اولین نشست از سلسله نشستهای سمپوزیوم ارتباطات زیارت با موضوع «زیارت و ارتباطات میان فرهنگی» که در محل بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، اظهار کرد: موضوع زیارت و ارتباطات میان فرهنگی یکی از دغدغههای افرادی است که در حوزه زیارت، تحقیق و پژوهش میکنند.
وی بیان کرد: من معتقدم که به لحاظ تمدنی، میان فرهنگ و تمدن نوعی اشتراک وجود دارد، تا جایی که برخی از افراد تمدن را مانند فرهنگ و فرهنگ را مانند تمدن میدانند و اساسا بین این دو تفاوتی قائل نمیشوند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به تعریف زیارت گفت: زیارت در یک تعریف ساده، حضور در اماکن خاص به منظور بهرهوری معنوی است. بنابراین اگر کسی برای تجارت به اماکن مقدس سفر کند، این سفر او به عنوان زیارت قلمداد نمیشود؛ هرچند در معنای کلی همه اینها به عنوان زائر تلقی میشوند، اما در واقع زیارت و زائر یک مفهوم معنویت گرایانه و تعریف شده در میان ما و ادیان دیگر دارد.
همه ما منتظر رسیدن به تمدن آرمانی هستیم
واسعی عنوان کرد: وقتی سخن از زیست تمدنی به میان میآوریم باید توجه داشته باشیم که تمدن ۲ سطح دارد، یکی این است که تمام جوامع دارای تمدن هستند و دیگری سطح عیار مطلوب است که در اینجا تمرکزمان بیشتر بر روی تمدن به مثابه عیار است.
ذهنیت ما از تمدن اسلامی، تمدن عیار اسلامی است
وی گفت: هنگامیکه از تمدن سخن به میان میآوریم بیشتر از تمدن عیار وام میگیریم، چه بسا که این وام گیری درست نباشد، از اینرو میبینیم که ذهنیت ما از تمدن اسلامی، تمدن عیار اسلامی است نه تمدن موجود اسلامی که بین این دو فاصله زیادی وجود دارد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: تمدن عیار، تمدن آرمانی، مطلوب و خوبی است که همه ما انتظار رسیدن به آن را میکشیم و برای آن ویژگیهایی را تعریف میکنیم.
واسعی اضافه کرد: نکته دیگری که وجود دارد این است که تمدن از ۲ جایگاه برخوردار است که یک جایگاه آن متنی، بنیادی و ذاتی و جایگاه دیگر آن نیز نمودها، مظاهر و بنیادهاست که این دو باید از یکدگیر تفکیک شوند.
وی ادامه داد: در واقع وقتی از تمدن سخن به میان میآوریم به نوعی از نمونهها و مظاهر آن صحبت میکنیم و میگوییم که تمدن مجموعه دستاوردهای بشری است که معطوف به دستاوردهای مادی مانند صنعت، تکنولوژی و دستاوردهای معنوی مانند علم، هنر، معماری و... میشود.
واسعی عنوان کرد: البته این موارد در جای خود درست است، اما واقعیت این است که بنیاد تمدن چیز دیگری است که برخی از تمدن شناسان به آن، تمدن ذاتی، متنی و اصلی میگویند.
تمدن تلاشی است برای همزیستی حداکثری آدمیان به مثابه یک خانواده
وی تصریح کرد: منظور من از تمدن در اینجا تمدن مطلوب با این تعریف ذاتی، جوهری و متنی است که تعاریف مختلفی نیز برای این موضوع آورده شده است. به عقیده من یکی از تعاریف مطلوب که آن را با فرهنگ یکی میدانم این است که تمدن تلاشی است برای همزیستی حداکثری آدمیان به مثابه خانواده و به تعبیری نیز ساز و کاری است که افراد از آن استفاده میکنند تا امکان زیستن با دیگران در یک جامعه برای حداکثر آدمیان و نه برای گروه خاصی از افراد فراهم شود که تمدن با چنین رویکردی، تمدن مطلوب است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: از اینرو با توجه به این توضیحات این سوال پیش میآید که زیارت در تمام ادیان از جمله شیعیان آیا میتواند چنین کارکردی داشته باشد؟ و آیا چنین کارکردی دارد یا خیر؟
واسعی افزود: به نظر من زیارت نوعی همبستگی و یا انسجام اجتماعی است برای یک امر متعالی و ما چه آگاه باشیم، چه نباشیم و چه آنکه به زیارت معتقد باشیم و یا نباشیم چنین انسجامی در زیارت ایجاد میشود.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین یهودیان، مسیحیان، بوداییان و یا ادیان غیر آسمانی زمانی که وارد فضایی مانند حرم مطهر رضوی میشوند در ناخودآگاه خود نوعی همدلی، همبستگی و انسجام را حس میکنند و این نکته بسیار مهمی به لحاظ تمدنی است که به نوعی حرکتی در مسیر همدلانه بسیاری از آدمیان تلقی میشود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: تعریف دیگری که میتوان برای زیارت عنوان کرد، پیوند روحی و معنوی آدمیان با یکدیگر در فضایی برابر است که به نوعی سرنوشت مشترکی برای افراد رقم میزند. همانگونه که میدانید اماکن زیارتی نوعی برابری زیستی را اعلام میکنند و افراد وقتی وارد این فضاها میشوند، میتوانند شاهد این برابری باشند. نمونه بارز چنین موضوعی حج است که تمام افراد با لباسی خاص و یکدست و به صورت برابر در این مراسم حاضر میشوند.
تمدن چیزی جز برابری افراد با یکدیگر نیست
واسعی با بیان اینکه تمدن نیز چیزی جز برابری آدمیان در جامعه انسانی نیست، اضافه کرد: در این میان نکتهای که وجود دارد این است که ما هیچ موضوعی را نمیتوانیم در جامعه شناسایی کنیم که به اندازه زیارت بتواند چنین کارکردی داشته باشد، اما واقعیت این است که آیا زیارتگاههای ما از چنین کارکردهایی برخوردار هستند یا خیر؟
وی عنوان کرد: دو ویژگی در جامعه مذهبی ما وجود دارد که این دو ویژگی تا حدی مانع چنین کارکرد تمدنی میشود. به نظر من مشکل عمدهای که در زیارت شیعی وجود دارد و عدم توجه به این دو مشکل ما را با مشکلات متعددی مواجه کرده است، خود اقلیتپنداری و حق به خود انگاری است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: خود اقلیتپنداری یک مشکل معرفتی است که گویا ما اقلیتی هستیم در میان اکثریتی که به هر نحوی برای حفظ هویت و موجودیت خودمان باید تلاش کنیم و همه جهانیان در حال ستیز و تعارض با ما هستند و اگر ذرهای انعطاف از خود نشان دهیم قربانی نگاههای گرگین دیگران خواهیم شد.
واسعی ادامه داد: این در صورتی است که شاید واقعیت این نباشد و بتوان واقعیت را به گونه دیگری به تصویر کشید، در حقیقت این خود اقلیت پنداری مرز بندیهایی برای ما ایجاد میکند که ما در تعامل با دیگران نمیتوانیم به راحتی عمل کنیم.
وی خاطرنشان کرد: عظمت و زیباییهای حرم مطهر رضوی میتواند بسیاری از افراد را به خود جذب کند، اما این در حالی است که بسیاری از افراد غیر مسلمان نمیتوانند وارد چنین فضایی شوند و نمیتوانند از نزدیک با یکی از فرهنگهای مهم شیعی ارتباط برقرار کنند که این موضوع به مبنای ذهنی ما که همان اقلیت پنداری است، باز میگردد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: اما نکته دیگری که از دل همین موضوع بر میآید، خود به حق انگاری است که این موضوع موجب شده ما اساسا گفتوگو با دیگران را در هیچ سطحی نپذیریم.
انتهای پیام
نظرات