از زمان حضور آدمی بر روی این کره خاکی، بحث و جدل و مشکلات حقوقی نیز بوده و گویی وصفی جدایی ناپذیر از انسانهاست، گویی جهانی خالی از کینه و عداوت میان مردمان را نمیتوان متصور شد.
در پس این دشمنیها، هستند افراد هوشیاری که با فراست و وجدانی مملو از انسانیت قدم در مسیر اجرای عدالت میگذارند و مظلومین را از وجود خود بهره مند میسازند. آری این یاریگران، وکلا هستند که در پس پروانه وجود آنها شعلههای شرافت به پاست.
مادامی که صاحبان وجدانهای بیدار، شرافت خود را در راه احقاق حق وثیقه سوگندشان میسازند و با گامهای خستگی ناپذیر و استوار خود این مسیر را میپیمایند، نه تنها عدالت هیچگاه از نفس نمیافتد بلکه جهان از سیاهی و پلیدیها به دور میشود و صلح و دوستی است که جان میگیرد و ناقوس حق ماندنی است به صدا در میآید.
وکالت همان شغل پر درآمدی است که بسیاری از داوطلبان این رشته را راهی تحصیل و تهذیب در این مسیر کردهاست، اما نمیتوان سختیهایی که بر محصلین رشته حقوق تحمیل میشود را نادیده گرفت. دشواریهایی که شاید بر بسیاری از دانشجویان حقوق به قدری عرصه را تنگ کند که عطایش را به لقایش ببخشند و قید این رشته را بزنند.
با این حال، کم نیستند افراد جنگجویی که همچنان با شهامت رو به جلو حرکت کرده و با سختی و فشار درسی از میدان به در نمیشوند که هیچ بلکه از تجارب خود درسها میگیرند و مصمم تر ادامه میدهند و ادعا میکنند که وکالت در خون ما است و ما برای این حرفه متولد شدیم، اما میدانیم که غیر از استعدادهای فطری و طبیعی، برای اینکه یک وکیل خوب باشیم باید استعداد سخنوری و فصاحت و بلاغت در بیان را بیش از ظاهر سخن رعایت کنیم.
در دنیای امروز هر یک از ما ممکن است با مسائل حقوقی درگیر شویم. مسائل حقوقی عمدتاً پیشرفته و تخصصی هستند و نمیتوان به راحتی و بدون کمک از پس آنها برآمد. برای حل کردن مشکلات حقوقی خود و یا دریافت مشاوره حقوقی نیاز به مراجعه به یک وکیل داریم. وکیلی خبره و با کیاست که با مشاورههای هوشمندانه خود یاریگر ما در مسائل حقوقی شود.
در واقع برای اینکه وکیل بتواند حرف خود را به قاضی بفهماند و به او این اطمینان را دهد که سخنانش چیزی جز راستی و حقیقت نیست، کافی است که در گفتار خود دقیق و ساده و صدیق و با علاقه و با حرارت باشد و افکار و عقاید خود را با وضوح کامل و به شکل پسندیده و جالب و موثری بیان نماید. قدرت استدلال، قدرت تخیل و ابتکار، قدرت استنتاج، داشتن طبع نقاد و نرمش و گسترش فکر و قریحه ی روان شناسی نیز علاوه بر استعداد طبیعی لازم است.
از آنجایی که وکالت شغلی با بیشترین مسئولیت و تعهد است، غالبا مستلزم جسارت و شجاعت و شهامت خاص است. بعضا وکیل مجبور می شود تا در مقابل تصمیم یکی از مقامات به اعتراض بر خیزد یا در مقابل افکار عمومی ایستادگی کند و مخالفت نماید. وکیل باید آنقدر شهامت اخلاقی داشته باشد که از هیچ چیز نهراسد و وظیفه خود را هرچند مخاطره آمیز باشد بدون تشویش و تردید و تزلزل انجام دهد و افتخار استقلال فکر و آزادی دفاع را که از خصوصیات وکالت دادگستری است برای خود کسب نماید، در این صورت است که وکیل خوب دادگستری شناخته میشود.
یک وکیل باید توان وقف تمام وجود خود را داشته باشد و از همه توان خود برای احقاق حقوق موکلین خود استفاده کند. گاهی نیاز است ساعتها برای یک جلسه مشغول مطالعه و کار و افزایش اطلاعات عمومی و حقوقی خود در زمینه پرونده موردنظر را داشته باشد. وی باید بتواند این خستگی مداوم و طولانی را به جان بخرد و این گونه به ما عملا آموزش خواهد داد که چگونه یک وکیل خوب باشیم.
اینکه گاهی میشنوید وکلای سالخورده باتجربهتر هستند یا وکلای جوان پیگیرتر از مسنها هستند و یا اینکه خانمها دلسوزتر از آقایان هستند یا آقایان شجاعت بیشتری در مواجهه با محاکم دارند، همه و همه نسبی است و عکس همه آنها نیز صادق است. این سخنان بی پایه و اساس تنها برچسبهایی است که بدون هیچ دلیل و منطقی بر وکلا زده میشود و آنچه که در انتخاب یک وکیل خوب اهمیت دارد تنها در حسن شهرت، امانتداری و تواناییهای علمی و عملی یک وکیل خلاصه میشود.
با اینکه وکالت تعهد به وسیله است؛ یعنی وکیل موظف است تمام تلاش خود را برای دفاع مناسب از موکل خود به کار بندد و قانونا مسؤلیتی در رسیدن به نتیجه ندارد و تضمینی جهت دستیابی به نتیجه نمیدهد اما باید در مقابل موکل خود پاسخگو باشد و احساس مسئولیت کند. از طرفی برای اقناع وجدانی خود و حلال بودن درآمد خویش تلاش کرده و در صورتی که در دعوا حق را منتسب به موکل خود میداند، برای وی قدم بردارد.
انتهای پیام
نظرات