سردار عبدالحسن بنادری شامگاه پنجشنبه ۲۷ بهمن، در یادواره ۱۶۱ شهید تخریبچی استان همدان، اظهار کرد: سرگذشت واحد خنثیسازی مواد منفجره یا همان تخریب در سپاه در ابتدا قبل از جنگ محدود به چند نفر میشد، شاید کسی فکر نمیکرد جنگی به این بزرگی در آینده صورت بگیرد و بچههای گردان تخریب در این صحنه جنگ حضور پیدا کنیم.
وی بیان کرد: وقتی آقای شمخانی، فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه دستور دادند من و آقای کیانی به تیپ انصار الحسین(ع) ملحق شویم شناختی از بچههای همدان نداشتم ولی در همان شب اول در "چهارزبر " یک اُلفت و محبت عجیبی از این برادران در دل ما جا گرفت و من افتخار میکنم قسمتی از عمرم را در کنار بچههای این خطه گذراندم.
این فرمانده دوران دفاع مقدس ادامه داد: هنگامی که اعلام کردند تیپ انصارالحسین(ع) باید به جنوب برای عملیاتهای بزرگ برود شور و شعف عجیبی بچهها را فرا گرفت حتی فرماندهان آن شب تا صبح خوابشان نبرد چون قرار بود وارد معرکه و کارزارهای بزرگی مانند والفجر ۸ شویم.
سردار بنادری اظهار کرد: روزگار سختی را در سد "گتوند" گذراندیم، زمستان سختی که بچههای عاشق پیشه این خطه خودشان را به آب زدند و برای معرکه بزرگ آماده میشدند. دشواری کار بسیار زیاد بود زیرا ما قرار بود هم تراز لشکرهای بزرگ سپاه وارد یک معرکه بزرگ شویم آن هم عبور از" اروندرود" که در ارتشهای کلاسیک کار عاقلانهای نمیدانند ولی برای تصرف "فاو" ضروری بود.
وی با بیان اینکه با هر مشقتی بود این ایام سپری شد و بچهها آموزشهای لازم را دیدند و با یک هیجان خاصی آخرین مانور را در کنار سد "گتوند" گذارندند، خاطرنشان کرد: صحنه تخریب بزرگ جاده "امالقصر" توسط تیپ انصارالحسین(ع) در عملیات فاو بزرگترین شاهکار این لشکر است در ابتدا جزیره بوارین محل عملیات ما بود و در کنار تیپ امام رضا(ع) باید عمل میکردیم اجرای عملیات موفق بود ولی در حین عملیات به یکباره فرماندهی محترم تیپ دستور داد به قرارگاه "خاتم" بروم و در جلسها حضور پیدا کنم.
این فرمانده دفاع مقدس تخریب جاده "امالقصر" را باشکوهترین و اثرگذارترین و نقطه عطف تاریخ دفاع مقدس دانست و اضافه کرد: دفاع آبادان شاه بیت جنگ بود در آن مقطع اگر آبادان سقوط میکرد باز پسگیری آن کار دشواری بود به عقیده من این دفاع با ارزشتر از شکست حصر آبادان بود.
بنادری ادامه داد: وقتی رسیدم به قرارگاه آقای شمخانی در آن شرایط سخت وقتی که بسیار خسته بودیم به من گفت «آقای بنادری شما امشب باید وارد فاو شوید» گفتم «آقای شمخانی نه امکانات پای کار است، نه ما آشنایی به منطقه داریم» که پاسخ داد«اگر بدانی چه اتفاقی برای سپاه و جنگ میافتد این حرف را نمیزدی، در "فاو" تمام نیروهای عمل کننده ما فتح شدهاند همه لشکرهای بزرگ در "فاو" هستند اما دشمن قرار است از جاده "ام القصر " به سه راه جاده "نمک" برود که اگر بتواند این کار را انجام بدهد کار ماتمام و تمام نیروها قتل عام میشوند.»
وی افزود: من فقط روی نقشه جاده "امالقصر" را دیده بودم امکانات در اختیارمان قرار دادند و به محل استقرار تیپ قرارگاه احد برگشتیم. شب هنگام آقای "کیانی" گفت «حرکت کنید»، نیروها حرکت کردند ولی برای عبور از رودخانه "اروند" به سختی آن شب نیروها حرکت کردند و ماشین ادوات را به سختی از باتلاق درآوردند و در نهایت پس از سختی فراوان به آن سمت" اروند" رسیدیم که هیچ آشنایی با آن نداشتیم مطابق هماهنگیها از غنیمتهای عراقیها به ما امکانات دادند.
فرمانده دوران دفاع مقدس بیان کرد: هیچ کس نمیدانست باید چی کار کنیم؟ جاده "ام القصر" یک طرفش باتلاق یک طرفش "خورعبدالله" بود و باید روی جادهای عملیات میکردیم که امکان هیچ استحکام و سنگرسازی نبود.
بنادری با بیان اینکه باید سینه به سینه با دشمن درگیر میشدیم اگر این جاده سقوط میکرد همه سقوط میکردیم به همین دلیل این بچهها سراپا گوش و آماده نبرد بودند، اضافه کرد: باید جاده "ام القصر" را تخریب میکردیم این کار را سلحشور مردان گردان تخریب که براساس عشق، عقلانیت، وفاداری، شعور و شجاعت شکل گرفته و این بچهها باید با محاسبه حرکت میکردند زیرا کوچکترین خطا باعث فاجعه میشد و همه سرنوست لشکر به بچههای تخریب وابسته بود.
وی ادامه داد: بچهها شب هنگام مظلومانه ولی با ایمان و جسورانه حرکت کردند در این عملیات آنقدر ذهنم مشغول بود که پوتین از پایم درآمده و تخته مهمات با میخ در پایم فرورفته بود و همینطور با آن حرکت میکردم که پس از مسافتی متوجه آن شدم.
این فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: بچههای تخریب و اطلاعات عملیات باید شکافی مناسب و عمیق روی جاده ایجاد میکردند تا لشکر زرهی دشمن نتواند عبور کند بچههای تخریب لشکر انصارالحسین(ع) دل جاده "ام القصر" را شکافتند و پر از مین کردند و دشمن هرچه تلاش کرد نتوانست عبور کند دشمن آنقدر اصرار برای عبور از این خندق داشت که نیروهایش را مثل عروسک روی خندق میانداخت در نهایت این جاده ماند و دشمن نتوانست عبور کند و تثبیت مواضع ما صورت گرفت.
بنادری اذعان کرد: با چه همت و چه شجاعتی فرزندان این سرزمین هنر نمایی کردند و در نهایت هنرنمایی بیبدیل بچههای گردان تخریب نقطه عطف تاریخ دفاع مقدس شد.
وی تصریح کرد: بعد از چند روز آقای کیانی گفت «شما برو قرارگاه جلسه هست» آن روز انقدر خسته بودم که من به اشتباه دوتا چکمه زرد و مشکی پوشیده بودم و با آنها به قرارگاه رفتم همان ابتدا شهید "میثمی"، نماینده امام راحل در سپاه و سردار "صفوی" با من برخورد کردند. شهید "میثمی" من را بغل کرد و گفت« انصافا نشان دادید انصار حسین (ع) هستید ماشاالله به تیپ انصار الحسین(ع) که همان لحظه اقای صفوی گفت« انصار الحسین(ع) از این به بعد لشکر است» و بعد از این عملیات تیپ به لشکر تبدیل شد و در کنار لشکرهای بزرگ سپاه قرار گرفت و همتراز آنها شد شهید میثمی گفت «شبی که شما عملیات کردید تا صبح مسئولین کشوری مانند مرحوم هاشمی رفسنجانی تا صبح پای بیسیم نشسته بودند ببینند چه اتفاقی میافتد "ام القصر" حفظ میشود یا سقوط میکند» .
بنادری از همدان به عنوان استان قهرمان دوران دفاع مقدس یاد کرد و گفت: این روایت باید مکرر در سطوح مختلف در بین جوانان کشور گفته شود که این شاهکار لشکر انصارالحسین(ع) بود که نگذاشت یک فاجعه بزرگ و قتل عام در جنگ رخ دهد.
به گزارش ایسنا، این مراسم با روایتگویی تخریبچیان لشکر انصارالحسین و مداحی آغاز شده و ضمن تجلیل از خانواده شهید "مازوئی" شهید شاخص سال ۱۴۰۱ استان همدان، از برخی از دستاندرکاران برگزاری این یادواره و مستندسازان گردانهای تخریب نیز تقدیر به عمل آمد.
انتهای پیام
نظرات