• شنبه / ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ / ۱۸:۱۸
  • دسته‌بندی: آذربایجان شرقی
  • کد خبر: 1401111511558
  • خبرنگار : 50536

دیدار با پدران بی ادعا

دیدار با پدران بی ادعا

ایسنا/آذربایجان شرقی امروز روز پدر است روز مردان شجاع و وطن دوستی که شجاعانه برای حفاظت از مرز و بومشان تا آن سوی مرزها رفتند و اجازه‌ ندادند ذره‌ای از خاک وطنشان به دست دشمن بیافتد، مردانی از جنس عطوفت و مهربانی که شاید طعم پدر شدن را نچشیدند ولی برای سرزمینشان پدری شجاع بودند پدری دلسوز که نگران آینده‌ی فرزندانش است، پدری که عشق و علاقه‌اش مثال زدنی است.

امروز روزی است که همه برای قدردانی از پدرشان جشن می‌گیرند و با بوسه‌ای بر دست‌های پینه بسته‌شان حاصل چندین سال زحمتشان را جبران می‌کنند اما کسانی هستند که در این روز یک سنگ قبر مرهم دردهای آن‌ها است کسانی که شاید مهر و محبت پدر را ندیده‌اند ولی هر سال در این روز برای دیدار با پدرشان راهی گلزار شهدا می‌شوند.

سری به گلزار شهدای وادی رحمت تبریز می‌زنیم که ذره‌ای از خاطرات این شهدا را از زبان خانواده‌شان بشنویم.

همسر شهید سید حسن امامی که سال ۱۳۶۲ در بیجار به درجه‌ی رفیع شهادت رسیده، در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به کلمه‌ی مقدس پدر می‌گوید: پدر یعنی تکیه گاه، عشق ورزیدن به خانواده، پدر یعنی سنگ صبور فرزندانش.

این همسر شهید با بیان اینکه برای فرزندانم هم پدر و هم مادر بودم می‌گوید: چهار فرزند دارم که همیشه جای خالی پدرشان را حس می‌کنند ولی از وقتی همسرم شهید شد سعی کردم برایشان هم پدر و هم مادر مهربان باشم.

فرزند این شهید نیز با چشمانی گریان می‌گوید: وقتی پدرم شهید شدند ۶ ساله بودم غم دوری پدرم درد بزرگی بود که از کودکی بر دلم نشست پدری که تنها از وجود پر مهرش ۶ سال بهره‌مند شدم ولی باز هم شکرگزار خدا هستم که پدرم برای حفاظت از ناموس و وطنش شهید شده‌است.

به سراغ پاسدار شهید یحیی لطف‌اله زاده می‌رویم که خواهرش با گفتن "آلا گوزوه قوربان اولوم" اشک از چشمانش سرازیر می‌شود با او که حرف می‌زنم می‌گوید: برادرم به صورت داوطب اعزام شده بود این جمله‌ی برادرم هیچ وقت یادم نمی‌رود وقتی به تلوزیون نگا می‌کرد می‌گفت من هم روزی باید بروم قسمش می‌دادم می‌گفت خواهر قسمم نده کسانی که رفته‌اند مثل من زن و بچه‌ دارند اما برای حفاظت از خاکشان همه‌ی مشکلات را به جان خریده‌اند.

او در حالی که سنگ قبر برادرش را پاک می‌کند می‌گوید: برادرم یکی از آرزوهایش شهادت بود همانطور که دوست داشت  در سال ۱۳۶۲ در محل پنجوین به شهادت رسید.

خواهرزاده‌ی این شهید هم بر سر مزار داییش بود  بیان می‌کند: صاحب ۴ فرزند است که الان هم درد دوری پدرشان اذیتشان می‌کند ولی به پدرشان افتخار می‌کنند که جنگیدن برای حفاظت از میهنش را به راحتی و خوشگذرانی ترجیح داده‌است.

به سراغ مزار سرباز شهید محمد غضنفری می‌رویم که تنها از دار دنیا یک فرزند داشت که فقط ۶ ماه توانسته‌ بود برایش پدری کند با همسر این شهید که حرف می‌زنیم می‌گوید: از همسرم خاطرات زیادی ندارم چرا که وقتی فرزندش ۶ ماهه بود در منطقه‌ی مهاباد به درجه‌ی رفیع شهادت نائل شدند وقتی برای فرزندم از پدرش می‌گوییم با چشمانی بغض آلود می‌گوید مادر من که پدرم را ندیدم کاش می‌شد فقط برای یک بار هم که شده پدرم را می‌دیدم پدری که حتی صدایش و صورت پر محبتش یادم نمی‌آید.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha