در روزهای اخیر در رسانهها با این تیتر مواجه بودهایم که قزوین آلودهترین شهر ایران است. برخی علت این آلودگی را مازوتسوزی نیروگاه شهید رجایی میدانند، برخی دیگر نیز علت آلودگیها را سرمای بیسابقه هوا قلمداد میکنند. عدهای دیگر هم فراوانی خودروها و وجود خودروهای فرسوده در شهر را دلیل آلودگی قزوین میدانند.
در رابطه با دلایل آلودگی هوا در قزوین و راهکارهای علمی و عملی کاهش آن، ایسنا با دکتر حسین اینانلو، دکترای اقلیمشناسی، پژوهشگر محیط زیست و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی قزوین به گفتوگو نشسته است.
مقدمهای در رابطه با آلودگی هوای قزوین بفرمایید؟
اگر بخواهیم در مورد هر موضوعی اعم از موضوعات اجتماعی، فرهنگی، اکولوژیکی و آلودگی هوا در قزوین صحبت کنیم، باید قزوین را بهعنوان یک مجموعه شهری و نه صرفاً یک تکشهر در نظر بگیریم. شهر قزوین بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، تعداد ۴۰۲ هزار نفر جمعیت دارد، ولی در شعاع ۱۵ کیلومتری شهر قزوین چندین شهر اقماری وجود دارد که جمعیت این شهرهای اقماری نظیر زیباشهر، الوند، محمودآباد، چوبیندر، اقبالیه، مهرگان و شهرهای اینچنینی نیز تقریباً برابر با شهر قزوین است. یعنی در این مجموعه شهری حدود ۸۰۰ هزار نفر جمعیت ساکن هستند. در علم شهرشناسی و برنامهریزی شهری و منطقهای، این نوع شهرها که در اطرافشان شهرهای اقماری وجود دارد تحت عنوان مجموعه شهری شناخته میشوند، البته اگر بخواهیم اصطلاح علمی آن را به کار ببریم به آنها متروپل گفته میشود. این متروپلها یک مادر دارند که در اینجا قزوین بهعنوان مادر است.
مگر اغلب شهرها اینگونه نیستند؟
خیر، بسیاری از شهرهایی که ما در ایران یا جهان میشناسیم تکشهر هستند، یعنی مجموعه مادر شهری نیستند. برای مثال شهرهای همدان، رشت و زنجان تکشهر هستند و شهرهای اقماری در اطراف آنها وجود ندارد. بنابراین دیدن شهر قزوین به تنهایی از منظر علمی کار خطایی است، چرا که مشکلات این مجموعه ۸۰۰ هزار نفری در هم تنیده شده و ارتباط متقابلی با یکدیگر دارند، اما قطعاً مشکلات حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی در شهر قزوین انباشت میشود، چون قزوین مادر این مجموعه است.
مشکلات محیط زیستی میتواند هوا، آب، خاک، زیست گیاهی و جانوری و موارد دیگر را در بر بگیرد. هوا یکی از مؤلفههای مهم محیط زیست به حساب میآید. در رابطه با معضل آلودگی هوا، میتوان گفت تقریباً این مشکل قابل حل نیست، فقط قابل تعدیل، کاهش یا مهار است. نکته بسیار مهم این است که ما باید به راهکارهای سیستماتیک، کلنگرانه و ترکیبی بیندیشیم. همچنین علاوه بر ارائه راهکارهای علمی و مشارکتهای مردمی برای مهار و تعدیل این آلودگیها، راههای سازگاری و همزیستی با آنها را نیز یاد بگیریم. برای مثال اگر ساختوساز همینگونه ادامه پیدا کند، اگر الگوهای استفاده از وسایل نقلیه و استفاده از سوخت مانند شرایط فعلی باشد، نه تنها هیچ مشکلی حل نخواهد شد، بلکه آلودگی هوا سال به سال تشدید میشود.
دلایل آلودگی هوا در قزوین چیست؟
وقتی در شهری مثل قزوین صحبت از آلودگی به میان میآید، باید دید منابع آلاینده هوا نسبت به گذشته افزایش پیدا کردهاند یا اینکه منابع آلودهکننده ثابت بوده اما عوامل حبسکنندهای باعث شده این آلودگی از اینجا به جای دیگری منتقل نشود.
منابع آلاینده هوای هر شهر در سه عامل کلان و اصلی خلاصه میشود. وسایل حملونقل، از اتومبیل گرفته تا ناوگان ریلی، خطوط هوایی و حتی در شهرهای بندری کشتیها از دلایل آلودگی هوا هستند. مراکز سکونتگاهی بهدلیل سوختی که مصرف میکنند و همچنین صنعت از دیگر عوامل آلودهکننده هوا محسوب میشوند. صنعت شامل کارخانههای تولیدی، نیروگاههای برق، واحدهای کشت و صنعت، دامداریها و مواردی از این دست را شامل میشود.
در قزوین این سه منبع آلودگی نسبت به میانگین کشوری بالاتر است یا خیر؟
بله بالاتر است، چون استان قزوین با مساحت یک درصد از کشور، نزدیک ۸/۱ درصد از جمعیت ایران را در خود جای داده است. یعنی جمعیت در این استان بهویژه در مجموعه شهری قزوین انباشت شده است، چون ۹۰ درصد جمعیت استان قزوین در دشت قزوین هستند و ۷۴ درصد از جمعیت استان قزوین در مجموعه شهری قزوین که در ابتدا به آن اشاره شد زندگی میکنند. وقتی بارگذاری جمعیت ما بیش از ظرفیت اکولوژیکی منطقه است، پس آلودگی که این جمعیت تولید کرده و از طریق سوخت منازل وارد هوا میکنند، طبیعتاً از توان پالایشی اکوسیستم و طبیعت منطقه خارج است. به این معنا که ما از طریق سکونتگاهها بیش از توان، ظرفیت و طاقت طبیعت قزوین به آن آلودگی وارد میکنیم.
وضعیت آلایندگی صنایع در قزوین چگونه است؟
صنایع بدتر از سکونتگاهها هستند، چون استان قزوین حدود ۱۰ درصد صنایع ایران را داراست، در حالی که وسعت آن یک درصد ایران است. صنایع عمدتاً در مجموعه شهری قزوین مستقر شدهاند. البته درست است که ما شهرک صنعتی آراسنج، حیدریه و نواحی صنعتی پراکندهای را در آوج، آبگرم و ضیاءآباد داریم، اما گرانیگاه و مرکز ثقل صنایع استان ما مجموعه شهری قزوین و تا حدودی حواشی و پیرامون آن است. این روزها همه نیروگاه شهید رجایی را بهعنوان نماد این آلودگی میبینند، چون در معرض دید است، مازوتسوزی دارد و تولید آلودگی آن کاملاً مشهود است، اما تنها متهم آلودگی هوا نیروگاه نیست، کل صنایع استان این مشکل را دارند. صنایع در هوای سرد بهدلیل کمبود گاز عمدتاً بهصورت محدود فعالیت میکنند، اما نیروگاه نمیتواند اینگونه باشد، به همین خاطر نیروگاه متهم اصلی شناخته میشود. بنابراین هم جمعیت استان و هم تعداد صنایع و مراکز صنعتی استان که ۲ مورد از آلودهکنندههای سهگانه هستند، در استان ما و در مجموعه شهری قزوین بسیار فراتر از توان اکولوژیکی منطقه برای تصفیه و پالایش است.
تأثیر خودروها در قزوین بر آلودگی هوا چقدر است؟
وقتی جمعیت و صنعت بالاست، مسلماً حملونقل هم بالاست. مضاف بر اینکه مهمترین محورهای ارتباطی جادهای و ریلی کشور از قزوین میگذرد و آن هم بر تعداد وسایل نقلیهای که از این مجموعه شهری عبور میکنند میافزاید و باعث میشود عامل حملونقل نیز آلودگی هوای قزوین را تشدید کند. متأسفانه تمامی عوامل آلایندگی هوا در مجموعه شهری قزوین بسیار بیشتر از میانگین کشوری و توان خود پالایی اکوسیستم منطقه است.
طی سالها و ماههای گذشته نیز این عوامل از قبیل نیروگاه شهید رجایی، کارخانهها، وسایل حملونقل و استفاده از وسایل گرمایشی منازل در قزوین وجود داشتند، اما چرا ۲ ماه پیش قزوین این میزان آلودگی را نداشت؟
در عرصه آب و هوا یک مکانیسمی در طبیعت وجود دارد که میتواند خسارات و آلودگیهایی که به آن وارد میشود را پالایش کند که اصطلاحاً به آن خود پالایی طبیعت میگویند. خود پالایی طبیعت در شرایطی مختل و محدود میشود. خود پالایی قزوین در روزهای اخیر بهشدت تضعیف شده است.
علت این تضعیف خود پالایی چیست؟
علت آن حاکم شدن پدیدهای به نام وارونگی دما در هوای بالای سر قزوین است. وارونگی دما یا اینورژن یعنی اینکه هوای بالای سر شهر قزوین بهجای اینکه با افزایش ارتفاع سرد شود، با افزایش ارتفاع گرم میشود. البته اتمسفر و جو تا چند هزار کیلومتر ادامه دارد، اما در بحث آلودگی باید هوای بالای سر قزوین را به ۲ لایه ۵۰۰ متری تقسیم کرد. قزوین در ارتفاع ۱۳۰۰ متری قرار گرفته است، شهرهای اقماری قزوین نیز با اندکی اختلاف تقریباً در همین ارتفاع قرار گرفتهاند؛ برخی ۱۰-۱۵ متر بالاتر مانند مهرگان و برخی ۱۰-۱۵ متر پایینتر مانند الوند. وقتی از ارتفاع ۱۳۰۰ متری ۵۰۰ متر بالاتر برویم به ارتفاع ۱۸۰۰ متری میرسیم، در لایه دومی نیز به ارتفاع ۲۳۰۰ متری میرسیم. اگر این ۲ لایه ۵۰۰ متری را در بالای سر شهر قزوین تصور کنید، در شرایط عادی و غیر وارونگی که باعث خود پالایی هوا میشود، در ۵۰۰ متر اول هوای گرم را داریم، در ۵۰۰ متر بالا هم هوای سرد را داریم. البته این گرما و سرما نسبی هستند، یعنی نسبت به هم گرم و سرد هستند. این حالت طبیعی است. اگر حالت طبیعی باشد، هوای گرم زمین صعود میکند، یعنی آلودگیهایی که از طریق منازل، نیروگاه رجایی، وسایل حملونقل و تمام آلایندهها وارد هوا شده صعود میکنند و به لایههای بالادست میروند و ما در سطح زمین هوای نسبتاً سالمی را تنفس میکنیم. آلودگی هوا به ۲ طریق منتقل میشود، یا باید صعود کند و به بالا برود یا باد قوی و شدیدی بوزد و این آلودگی را به جای دیگری منتقل کند. وارونگی دما، صعود هوا را متوقف میکند چون در وارونگی دما دیگر ۵۰۰ متر اول گرم و ۵۰۰ متر دوم سرد نیست، بلکه برعکس است، وقتی لایه زیرین سرد باشد دیگر نمیتواند صعود کند، به همین دلیل آلودگی در سطح زمین حبس میشود و روز به روز هوا آلودهتر میشود.
چرا هوا وارونه شده و از حالت عادی خارج شده است؟
دلیل وارونگی دما از یکسو به طبیعت بر میگردد، از یکسو نیز با انسانها مرتبط است. اگر زمین پوشیده از برف باشد و آسمان صاف باشد، احتمال وقوع پدیده وارونگی دما بهشدت افزایش پیدا میکند. طی روزهای گذشته حدود ۳۰ سانتیمتر بارندگی برف در قزوین داشتهایم، هنوز هم پوشش برف در قزوین و اطراف آن از بین نرفته است، البته منظور ما خیابانها نیست، بلکه عرصههای طبیعی اطراف شهر مدنظر است. وجود برف به وارونگی دما کمک میکند، آسمان هم که پس از بارندگی صاف بوده و به این ماجرا کمک کرده است، سکون هوا و عدم وزش باد هم مزید بر علت شدهاند. این وارونگی دما هم میتواند نتیجه شرایط سیستمی و اتمسفری مانند استقرار هوای پرفشار باشد، هم میتواند صرفاً به همان عوامل محلی مانند پوشش برف بستگی داشته باشد. بنابراین ما آلودگیها را در روزهای گذشته ایجاد کردهایم، اما طبیعت بهعلت وارونگی دما این آلودگیها را در شهر قزوین حبس کرده است.
اکنون راهکار کاهش آلودگی هوا چیست؟
در راهکارهای بلندمدت خیلی چیزها باید تغییر کنند. ما باید در تمام زمینهها اعم از صنعت، زراعت، زندگی شخصی، معماری و شهرسازی الگوهای سازگاری با طبیعت را تبدیل به قانون و آئیننامه کنیم و بدون تعارف مردم و نهادهای دولتی مجبور به اجرای آنها باشند، اما متأسفانه در نظام مدیریت، برنامهریزی و بهرهبرداری از منابع طبیعی در ایران چنین ارادهای دیده نمیشود.
راهکار کوتاهمدت هم این کاری است که مدیران بهصورت غیرکارشناسی و ناهماهنگ در حال انجام آن هستند و کارخانهها، مدارس و دانشگاهها را تعطیل میکنند. به نظر میآید در هفته جاری با توجه به اینکه سیستم پرفشار هوا در ایران در حال تضعیف است، یک سیستم بارشی و کمفشار وارد ایران میشود، بنابراین وارونگی دما منتفی میشود، به تبع آن شاخصهای آلودگی کاهش مییابد و کیفیت هوا بهتر میشود ولی باز هم بعد از بارندگی در اواسط تا اواخر هفته جاری، وارونگی دما را خواهیم داشت که شدت و ضعف آن بستگی به عواملی از قبیل میزان بارش برف، میزان صاف بودن آسمان، میزان وزش بادها و عوامل اینچنینی دارد.
با این حساب اگر بارش برف داشته باشیم یا نداشته باشیم، هر کدام به یک نوع مشکلاتی را به همراه دارند؟
بله اینگونه است، وقتی ما طبیعت را نمیشناسیم و با طبیعت ستیز داریم، وقتی بارگذاری جمعیت و صنعت ما در یک منطقه بیش از اندازه است، وقتی که بی حد و اندازه از اتومبیل استفاده میکنیم و نظام برنامهریزی و مدیریت ما پاسخگو نیست و طرح علمی برای هماهنگی و همسازی با طبیعت وجود ندارد، طبیعتاً این ماجراها تشدید خواهد شد.
ما گزارشهای هواشناسی سالهای گذشته را بررسی کردهایم، وارونگی دما کمتر از الان بوده است. علت افزایش وارونگی دما چیست؟
بله، وارونگی دما قبلاً کمتر بوده است، اکنون دمای تهران بیش از یکسوم از سال وارونه است، یعنی تهران هر پنج روز ۲ روز وارونگی دما دارد، این افزایش وارونگی دما بهدلیل تغییر اقلیم است که متهم اصلی تغییر اقلیم انسانها هستند. همچنین تجمیع بیش از حد جمعیت در یک منطقه، استفاده از معماری ناسازگار با طبیعت اعم از نما، متریال، ارتفاع، نوع طراحی و موارد دیگر نیز دلیل دیگر آن است که لازم است این موارد اصلاح شوند.
انتهای پیام
نظرات