به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «به گفته شیخ مفید (۴۱۳-۳۳۶ ﻫ.ق.) و تنی چند از عالمان و مورخان، امام هادی(ع) در سوم رجب سال ۲۵۴ ﻫ.ق. با دسیسه «معتز»، خلیفه وقت عباسی، مسموم و به شهادت رسید. با انتشارخبر شهادت دهمین پیشوای مسلمانان، جماعت بسیاری از بنیهاشم، شیعیان و پیروان آن حضرت(ع) با وجود ممانعتها در منزل امامشان جمع شده و از هر سو بانگ «وای بر ما از بیکسی و بییاری! وای بر مستمندان و یتیمان از تنهایی!» برخاست. ساعتی نگذشت که سیل جمعیت عزادار آنقدر زیاد شد که حرکت بین جمعیت برای امام حسن عسکری(ع) و اقامه نماز برایش مشکل شد. امام هادی(ع) از ۲۲۰ تا ۲۵۴ ق. به مدت ۳۴ سال، امامت مسلمانان را به عهده داشته و در این دوران با چند نفر از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود و بیشتر سالهای امامت را در سامرا تحت نظارت و در حصر خانگی گذراند.
دهمین پیشوای شیعیان، در دوران خلافت متوکل عباسی وادار به سکونت اجباری در سامرا شد (۲۳۳ ق.) و از سوی دستگاه خلافت مورد بدرفتاری قرار گرفت. متوکل درصدد بود ضمن نظارتهای کلّی، امام را در نقش یکی از درباریان نشان دهد و از ابهت و عظمت آن حضرت در چشم مردم بکاهد. عباسیان با حمایت از اخباریگری و میداندادن به جعل خبر و حدیث، فضا را بر معتزله و پیروان مکتب امامیه تنگ کرده، به این هم قانع نبوده با سختگیری و مجازاتهای هولناک آنان را مورد اذیت و آزار قرار میدادند. در چنین شرایطی امام هادی(ع) از طریق وکیلان صالح و مکاتبه با شیعیان در ارتباط بود که عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید، ایوب بن نوح و حسن بن راشد از آن جملهاند.
از آن حضرت حدود ۳۵۰ حدیث نقل شده که این تعداد نسبت به امامان پیش از آن حضرت کم است. اغلب مورخان و محدثان علت آن را اقامت اجباری امام هادی(ع) در سامرا و تحت نظر بودن توسط عباسیان میدانند که فرصت انتشار علوم و معارف به وی داده نشده است. با وجود این از آن حضرت احادیثی در مباحث کلامی، همچون تشبیه و تنزیه و جبر و اختیار وارد شده که راهگشاست. در این میان جایگاه ویژه عقل در تعالیم حضرتش، به گونهای ترسیم شده است که در کنار وحی به عنوان یکی از دلایل و حجتها شمرده میشود. در نگاه آن حضرت (ع) عقل، حجّت درونی انسانهاست که آنان را در مسیر کمال رهبری میکند و شریعت (دین)، حجت بیرونی، برای نجات انسانها از گرداب آلودگیها و سوقدادن مردمان به سوی کمال و سعادت انسانی است. از این منظر ممکن نیست حجت ظاهر و باطن با یکدیگر در تعارض باشند.
بر این اساس عقل شریفترین نیرو در وجود آدمی است. کلام وحی نیز بیش از ۳۰۰ بار انسانها را به استفاده و بهرهجستن از این نیروی خدادادی دعوت میکند. اسلام مردم را فرا میخواند تا از روی دلیل عقلی به عالم ماورای طبیعت یقین پیدا کنند. چنین است که در تعالیم امام هادی نیز عقل و نقل، در طول هم جای داشته و دو طریق مستقل و بینیاز از هم نیستند و انسان وقتی به هدف میرسد که نهایت همسویی و هماهنگی میان این دو راهنما برقرار باشد. از این منظر، عقل یکی از دو رسول پروردگار بوده و دین بدون عقل، معنایی ندارد.
امام هادی (ع) در بیانی میفرماید، معجزه پیامبران هماهنگ با زمان رسالت آنان است و معجزه پیامبر اسلام، سخن و گفتوگو است و در دوران پیامبر خاتم، خرد بزرگترین حجت بر خلایق است.
از تعالیم بنیادین آن حضرت(ع)، پاسداری از باورها و ارزشهای اسلامی است. امام هادی (ع) به عنوان وارث علم پیامبر و حافظ قرآن و سنت، با تحریفها و بدعتهایی که اندیشه و فرهنگ اسلامی را تهدید میکرد، مقابله و حقایق اصیل اسلامی و سنت پیامبر را تبیین کرد و اگر هوشیاری و تلاش آن حضرت نبود، امروز اسلام به سرنوشت دیگر ادیان آسمانی دچار میشد.»
انتهای پیام
نظرات