باید اقتدار خود را به هنر بدوزیم، این موضوع برای کشور ما بسیار مهم و مؤثر است و آن را بیمه خواهد کرد، ازاینرو لازم است متولیان فرهنگی شهر و کشور مشخص کنند که چه قرائتی از هنر دارند و چون امروز در قرائت از هنر مشکل داریم، در انجام کارها و پروژههای هنری نیز با مشکل مواجه میشویم. حالآنکه اگر برای یک ورزش سرمایهگذاری کردیم، ۱۰ برابر آن باید برای هنر باشد، اما متأسفانه چنین اتفاقی را شاهد نیستیم.
آنچه خواندید، روز گذشته در نشست «عیسی بهادری، محمدحسین مصور الملکی و مکتب نقاشی و نگارگری اصفهان» بیان شد که همهنگام با زادروز زندهیاد عیسی بهادری، احیاگر هنرهای سنتی ایران و مدیر هنرستان هنرهای زیبای اصفهان و همچنین همهنگام با سالروز درگذشت زندهیاد حاج محمد حسین مصورالملکی، طراح و نقاش و نگارگر اصفهان در مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهردرای اصفهان برگزار شد.
در این نشست اصغر جوانی، عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان با بیان اینکه تغییرات در منظومههای سیاسی و هنری که در زمان شاهعباس صفوی رخ داد در شکلگیری مکتب هنری اصفهان نقش داشته است، اظهار کرد: همکاری سیاسی علمی و فرهنگی با کشورها بهویژه هند و تعامل هنری بر پایههای عمیق فرهنگی و اجتماعی کشور در ادبیات عرفانی و عاشقانه (مانند خسرو شیرین یوسف زلیخا و سنت ستی هند)، سفر و هجرت هنرمندان ایرانی به هند، اروپا و عثمانی باعث ایجاد تغییراتی در هنر کشور شد.
او ادامه داد: بهویژه ارتباط با هند در زمان اکبر شاه، بسیار زیاد بود، در یکی از اتاقهای عمارت چهلستون که بهاشتباه به علت وجود نقاشی هیزم و آتش به آن اتاق چهارشنبهسوری میگویند، وجود نقاشی چهارشنبهسوری در کنار نقاشی یوسف و زلیخا و لیلی و مجنون توجیهی ندارد و در تحقیقات انجامشده مشخص شد که نقاشی به سنت عاشقانه ستی در هند (خودسوزی زنان با مرگ همسر) اشاره داشته است.
جوانی با بیان اینکه در منظومه هنری نیز حضور رضا عباسی بهعنوان نقاش و نگارگر سلطنتی مؤثر بوده است، گفت: پدر رضا عباسی از نقاشان دربار شاهطهماسب بود که در سال ۱۰۰۸ هجری قمری به اصفهان آمد، او در دورهای مفتخر به دریافت لقب عباسی میشود و در سال ۱۰۱۱ تا ۱۰۲۲ از کتابخانه و کارگاه سلطنتی کنارهگیری میکنند و در سال ۱۰۲۲ تا ۱۰۴۴ به تختگاه بازمیگردد و فعالیت از سر میگیرد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر با اشاره به اینکه بداهتها و ابتکارات رضا عباسی بر اساس منظومه فکری و فلسفی بوده است، افزود: با توجه به تحولات فکری که ناظر بر حکمت الهی اصفهان بهویژه حکمت متعالیه صدرا بود، ایجاد توازن میان عالم معنا و عالم ماده اهمیت پیدا کرد. این موضوع باعث معرفی یک نوع پیکرهنگاری در عصر هنری اصفهان میشود که در هیچ دورهای معرفی نشده بود؛ بنابراین درعینحال که متناسب با ذائقه زیباییشناسی عصر خود نقاشی میکنند، فرا زمان هستند و یکی از ویژگیهایی که فرا زمانی بودن رضا عباسی را نشان میدهد این است که او نیز مانند ملاصدرا بسیار مورد تهمت قرار گرفت، زیرا پیکرههایی را طراحی کرد که در گذشته هنری او بیسابقه است.
این نویسنده و پژوهشگر تصریح کرد: ایجاز و صراحت، یکی دیگر از ویژگیهای هنری این زمان بود و بهطور خاص توجه به استفاده از کمترین عناصر و کیفیت پیام بهجای کمیت آن مهم بود. رضا عباسی برخلاف بعضی از همعصران خود درویشمسلک و درونگرا بود و این حال، خود را در ایجاز، صراحت محتوا و غلبه خط بر رنگ در نقاشی او نشان میدهد.
باید اقتدار خود را به هنر گره بزنیم
جواد طاهری، نقاش و رئیس انجمن هنرمندان نقاش اصفهان نیز با بیان اینکه دستاوردهای گذشته ایران شعفانگیز است و درعینحال انسان را به فکر فرومیبرد که ما چه ثمرات و زمینههایی را از خود به یادگار میگذاریم، گفت: هنرهای تجسمی در دوره اشکانی در اوج خود بود و بعدازآن در دوره ساسانی نیز رشد داشته است. ویژگی انسان در آثار هنری کشور ما اهمیت دارد؛ اما بعد از دوره ساسانی بهواسطه حمله اعراب یک رکود چندساله ایجاد میشود و بعدازآن در دورههای سلجوقی، تیموری و مکتب هرات تا مکتب اصفهان، رونق دوبارهای به فضای هنری کشور بازمیگردد.
او ادامه داد: در اواخر دوره صفوی افرادی به غرب فرستاده شدند چراکه فکر میکند هنر رضا عباسی صورت یکجانبه فضا را گرفته و افرادی میتوانند نقاشی و هنر را از زوایای مختلف تداوم دهند. ارتباط با غرب، تغییراتی در تکنیک و فرم نقاشی به وجود آورد و استفاده از تکنیک رنگ و روغن و فرنگیسازی نقاشی که در دوره زند و قاجار رو به افزایش بود از نشانههای آن است. برخی دوره قاجار را دوره انحطاط نقاشی میدانند درحالیکه این نگاه درست نیست و این دوره نیز بنا بر ظرف مکانی و استعداد خود توانست ضمن حفظ میراث گذشته توانست مواردی را به آن بیفزاید.
رئیس انجمن هنرمندان نقاش اصفهان با اینکه مجسمهسازی در زمان صفویه جایگاه و ویژگی خاصی پیدا میکند بهطوریکه ادامه مجسمهسازی ایران مرهون این دوره است، بیان کرد: اهداف فرهنگی دولت پهلوی، توسعه مراکز فرهنگی و اشاعه هنر، ترویج آثار هنری و تشویق آثار گذشتگان، تأسیس نمایشگاههای سالانه نقاشی و مجسمه و حفظ آثار ملی و هنر سنتی و ایجاد هنر ملی بوده است.
این هنرمند با بیان اینکه حاکمان در طول تاریخ، اقتدار خود را در گرو هنر میدیدند به همین دلیل برای خلق آثار هنری بزرگ و برجسته هزینه و برنامهریزی میکردند، تصریح کرد: این موضوع حلقه مفقوده امروز ما است که بههیچعنوان اقتدار خود را با هنر گره نزدهایم. این کار تا حدی در زمینه ورزش انجامشده اما در هنر جای خالی آن احساس میشود؛ درحالیکه در کشورهای توسعهیافته، دستاورد هنری از مهمترین دستاوردهای کشور محسوب میشود. امروز بزرگترین انرژی هستهای، هنر است به طوری که ماکت پل خواجو در مالزی منبع درآمد شده، اما اصل این پل تاریخی در اصفهان بدون توجه و اهمیت مانده است.
او ادامه داد: عیسی بهادری در سال ۱۲۸۴شمسی در روستای آقچه کهریز از توابع اراک به دنیا آمد و در حیطه طراحی فرش در کنار پدر و در منطقه خود تحول ایجاد کرد. با دنبال کردن نقاشی آکادمیک و طراحی فرش نزد استاد طاهرزاده و حسین بهزاد و دیگر اساتید، به یکی از هنرمندان مهم تبدیلشد و در جشنوارههای مهمی مقام کسب کرده و درنهایت در سال ۱۳۱۵ بهعنوان مدیر هنرستان هنرهای زیبا به اصفهان منتقل میشود.
طاهری گفت: هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ذیل هدف احیای هنر سنتی و ایجاد هنر ملی برای تربیت و پرورش افراد در این زمینه با ۲ رشته فلزکاری و درودگری زیر نظر ویلهلم مایر آلمانی ایجادشد و یک سال در کوچه تلفنخانه و یک سال در چهارباغ فعالیت میکند و بعداً به مکان کنونی با وسعت ۲۴ هزار متر با مدیریت ساخت عیسی بهادری منتقل میشود که در طول ۳ سال ساخته شد و سال ۱۳۱۵ رشته مجسمهسازی به سرپرستی مصیب تمدن به رشتههای این هنرستان اضافه میشود.
این نقاش با اشاره به برقراری ارتباط نمایشگاهی در داخل و خارج توسط هنرستان هنرهای زیبای اصفهان، تأکید کرد: این ارتباطات فرهنگی در رشد هنر و هنرمندان نقش مهمی داشت؛ درواقع برای هدفی که هنرستان در راستای آن افتتاحشده بود اقدامات زیادی انجام شد که امروز کمتر اتفاق میافتد. در سال ۱۳۳۷ آثار نقاشی هنرستان به نمایشگاه جهانی بروکسل و در سال ۳۸ به توکیو راه پیدا کرد. همچنین یکی از نکتههای جالب وجود کارگاههای هنری در هنرستان هنرهای زیبا بود که علاوه بر جنبه آموزشی، جاذبه گردشگری داشت و باعث زنده ماندن هنرهای اصیل و قدیمی میشد.
طاهری تصریح کرد: امروز در قرائت از هنر مشکل داریم، لذا در انجام کارها و پروژههای هنری به مشکل برمیخوریم. حالآنکه اگر برای یک ورزش سرمایهگذاری کردیم ۱۰ برابر آن باید برای هنر باشد، اما متأسفانه چنین اتفاقی را شاهد نیستیم. من در سال ۱۳۶۵ وارد هنرستان هنرهای زیبا شدم، آن زمان مواد اولیه برای کار ازجمله رنگ و بوم بهوفور در اختیار هنرجویان بود بدون اینکه چیزی خریداری شود؛ زیرا این لوازم از زمان تأسیس هنرستان در انبار موجود بود و نیاز به خرید نداشت. این مسئله نشاندهنده این است که تصمیمگیران و برنامهریزان فرهنگی، برای هدفی که هنرستان در راستای آن تأسیسشده، بود هزینه کردند مثل جنگی که اتفاق میافتد و مهمات آن تدارک دیده میشود. استاد عیسی بهادری نیز جنگ فرهنگی و هنری را دیده و برای آن برنامهریزی و هزینه کرده بودند و این به دلیل انتصاب فرد درست برای مدیریت مکانی درست بوده است. اتفاقی که امروز کمتر شاهد آن هستیم و امروز متأسفانه مدیران هنریِ ما مربوط به این فضا نیستند درحالیکه هنر باید خود تصمیمگیرنده باشد و آگاهی از دل آن بجوشد.
رئیس انجمن نقاشان اصفهان افزود: مقامات درجهیک کشورهای مختلف دنیا از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان بازدید میکردند که این اتفاقِ فوقالعاده نشان میداد که یک مرکز آموزشی، جذابیت و اعتبار زیادی داشته است و ما امروز به چنین مدارسی نیاز مبرم داریم و برای رسیدن به آن باید برنامهریزی و هزینه کنیم. هنرستان هنرهای زیبا ظرف ۸۶ سال ۲ هزار فارغالتحصیل داشت که هنرمندان بزرگی در میان این اسامی وجود دارند.
او با بیان اینکه متولیان فرهنگی شهر و کشور باید مشخص کنند که چه قرائتی از هنر دارند، تأکید کرد: باید اقتدار خود را به هنر بدوزیم چراکه این موضوع برای کشور ما بسیار مهم و مؤثر است.
انتهای پیام
نظرات