این جمله، بخشی از صحبتهایی بود که روز گذشته در جلسه رونمایی و نقد کتاب «اصول شهر پیاده مدار؛ ۱۰۱ گام برای ساخت مکانهای بهتر» نوشته «جف اسپک» و با ترجمه مینا کشانی همدانی، پرستو دارویی، الهام قاسمی، مریم کریمیآذر و سیدبهزاد صائب (اعضای هیئتعلمی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان) بیان شد.
در این جلسه که پنجشنبه ۲۹ دیماه همزمان با روز ملی هوای پاک و از سوی معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی اصفهان در کتابفروشی اردیبهشت برگزار شد، سید مهدی ابطحی، عضو هیئتعلمی دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان با بیان اینکه رویکرد توسعه پایدار که در دنیا رویکرد متأخری است در کشور ما دارای پیشینه است، اظهار کرد: وقتی غربیها به چیزی اهتمام میورزند به جِد اهتمام میورزند و به نظر من وقتی نگاه توسعه پایدار مطرح شد، دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی و مراکز مختلف نسبت به تعریف مسائل در این حوزه، ایجاد گرندهای مشترک و تعریف موضوعات مشترک تلاش بسیاری کردند. البته دامنه آن به کشور ما هم رسید، اما اشکالی که در مراکز پژوهشی ما وجود داشت این بوده است که استفاده از گرند بیشتر از رسیدن به نتیجه مهم است و به همین دلیل ممکن است به هر چیزی یک چاشنیِ پایدار بزنیم و آن را در قالبی قرار دهیم که همان رنگ را بگیرد، بدون توجه به اینکه به این مسئله خواهیم رسید یا خیر.
او افزود: مایل هستم که قدری از شرایط موجود درد و دل کنم و ببینیم خلأ کجاست و ارزش کتاب «اصول شهر پیادهمدار» که هم خوب انتخاب شده و هم خوب ترجمهشده و مانند یک پژوهش به آن نگاه شده و پاورقیهای عالمانهای دارد در این شرایط چیست.
ابطحی گفت: امروزِ کشور را نگاه کنید؛ من گواهی میدهم که مدیران سطوح مختلف از ۶ صبح تا ۱۰ شب مشغولاند، من گواهی میکنم که جلسههای پرشماری در زمینههای مختلف در کشور برگزار میشود و انسانهای مختلفی درگیر هستند و ستادهای مختلفی تشکیل میشود، اما چرا مردم احساس بهروزی نمیکنند؟ چرا وضع هوای شهرهای ما این است؟ چرا وضع ترافیک شهرهای ما این است؟ چرا مهاجرت جوانها زیاد است؟ چرا توسعه علمی کشور این وضع را دارد؟ چرا حال آدمها خوب نیست؟ آیا به علت کمکاری مدیران است؟ من گواهی میکنم که اینطور نیست.
عضو هیئتعلمی دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان ادامه داد: به نظر میآید که ما در کشور خود بهشدت به معلول میپردازیم، بهجای اینکه مسائل را از ریشه حل کنیم به دنبال مسائلی هستیم که قبلاً خودمان ایجاد کردهایم و نتیجهاش این است که مسائل حل نمیشود و اگر حل هم بشود در یک درجه سختتری بازمیگردد و این مشکل جامعه ما است.
او توضیح داد: به شهر تهران نگاه کنید؛ ۸ خط مترو دارد؛ خطوط متعدد بی-آر-تی دارد، شبکه راههای تهران بسیار گسترده طراحی و اجرا شده است، آیا بیشتر از دو طبقهکردنِ خیابان و اتوبان صدر میتوانند کاری کنند؟ چه اتفاقی افتاده؟ پاسخ این است که خیلی به معلول پرداختند. چرا مسئله ترافیک تهران حل نمیشود؟ چرا آلودگی آن بیشتر میشود؟ دوستانِ دانشمند من خواهند گفت که به کاربریهای زمینهاش توجهی نشده است. بدون اینکه به اصلیترین مسئله شهرسازی پرداخته شود به معلول آن پرداخته میشود که ازدحام ترافیکی است و آنوقت صدها و هزاران میلیارد تومان هزینه میشود درحالیکه خودِ علت کماکان وجود دارد.
ابطحی گفت: به جامعهی بهشدت فرهیخته اصفهان، با سابقه بسیار خوب در شهرسازی و مدیریت شهری نگاه کنیم، خیلی به عقب نمیروم و از آنجایی شروع نمیکنم که کنار راستههای بازار، مراکز آموزشی، محلهای نیایش، محلهای تجاری و کاربریهای مسکونی وجود داشت، بلکه میخواهم نزدیکتر بیایم. عمده سفرهای آموزشی در ۵۰ سال پیش در اصفهان بهصورت پیاده و یا با دوچرخه انجام میشد و حیاط مدارس پر بود از دوچرخه و عدالت آموزشی باعث میشد که هرکس نزدیکترین مدرسه به خانه را انتخاب کند. الآن حجم بالایی از سفرهای آموزشیِ ما سواره است! این عدم عدالت آموزشی در جایی که یکی از محورهای قانون اساسیِ ما عدالت آموزشی است موجب ناهنجاری بزرگی شده است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه صنعتی اصفهان افزود: همین الآن در این شهر با وجود اینکه دیدگاههای خوبی درباره ایجاد مناطق با کاربریهای مختلف وجود دارد و باوجود اینکه در این شهر همیشه محله محوری وجود داشته و مراکز آموزشی و مکانهای تجاری و مسکونی در آن محله بهصورت مجموعه کار میکنند و همهاش پیاده محورند، اما ما در همین شهر مجموعههای مسکونیِ خوابگاهیِ بزرگی را داریم که پیاده محوری را نقض میکنند.
او که از روسای پیشین شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان بوده است، تصریح کرد: ایجاد سکونتگاههای خوابگاهی، عدم توجه به محله محوری، نه در آنچه هست و یا از قبل به ما ارث رسیده، بلکه در ساختارهایی که از این به بعد هم طراحی میکنیم، وجود دارد. به قول نویسنده کتاب نحوه حرکتِ ما نحوه زندگی را تعیین میکند.
ابطحی گفت: به رفتار ایرانیها در چند دهه اخیر توجه کنید؛ تفاوت رفتار را در زمانی ببینیم که با بقیه مواجه میشویم. در پروازی که غیر ایرانی هم در آن هستند همه کسانی که برای گرفتن کارت پرواز عجله دارند ایرانی هستند، همه آنهایی که علیرغم اینکه صندلی آنها مشخصشده ولی اصرار دارند بهسرعت روی صندلی بنشینند ایرانی هستند، و همهکسانی که نگراناند پذیراییشان بهموقع به آنها برسد ایرانی هستند. این تعجیل از کجا میآید؟ این عدم آرامش جامعه ایرانی از کجا میآید؟ از طراحیهای ما. از شکل طراحی شهری ما. هرچه بیشتر گذشت، این آرامش کمتر و تعجیل جامعه ایرانی واضحتر شده است.
او با اشاره به تفاوت رفتار پیاده و سواره، بیان کرد: وقتی پیاده هستید ارتباطهای اجتماعی چگونه شکل میگیرد؟ سرمایههای اجتماعی چگونه حفظ میشود؟ وقتی سوارهاید نسبت به این ارتباطها چگونه واکنش نشان میدهید؟ این مسئله به طراحی ما بازمیگردد.
عضو هیئتعلمی دانشکده مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان خطاب به مسئولان شهرداری، یادآوری کرد: شما معابر شهری را گاهی قبل از اینکه بهطور کامل اجراشده باشد افتتاح میکنید، درحالیکه وقتی پروژه تمام میشود که اجزای آن کامل شده باشد. وقتی معبری هنوز پیادهرو ندارد و افتتاح میشود یعنی ایمنی برای طراحان خیلی مهم نبوده است و بعد از افتتاح هم شرایط استفادهی پیاده راه را با یک پیشینه بد دچار اخلال میکند.
ابطحی به وضعیت قوانین کشور ما در رانندگی نیز اشاره و تأکید کرد که پیاده مداری در طراحیهای ما وجود ندارد.
او با نگاه دوباره به شهر اصفهان گفت: ما در این شهر دچار مهاجرت نخبگان شدهایم، اصفهانیهای نخبه از این شهر میروند و در کنار این مهاجرت، از جامعه پایه نیز مهاجرپذیر هستیم و این ترازِ زیستپذیریِ شهر را به هم میزند. این موضوع را کنار این مبحث بگذارید که در ساختار جدید اقتصادی جهان توجه به استارتآپها خیلی مهم است و استارتآپها معمولاً جامعه جوانِ عابر پیاده یا استفادهکنندگان از حملونقل عمومی و درواقع جامعهی با کولهپشتی هستند که نیاز دارند تا زندگی، تفریح، کار و آموزش آنها در یک محیط جغرافیایی قرار بگیرد. درحالیکه طراحی شهری ممکن است این اجازه را ندهد. آنوقت در کنار این امکانی که ما ایجاد نمیکنیم جایی مثل اکوسیستم نوآوری دانشگاه شریف این امکان را پدید میآورد. منظور من این است که عدم توجه به چگونگی افراد میتواند در انتخاب محل سکونت آنها تأثیر بگذارد و این موارد، همه چیزهایی است که در کتاب «اصول شهر پیادهمدار» وجود دارد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه صنعتی اصفهان خاطرنشان کرد: من اعتقاد ندارم که کتابِ خوب ترجمهشده بهتمامی برای ما راهکارهای قابل قبولی ارائه میکند، اما اعتقاد دارم متدولوژی خوبی خواهد داد؛ اینکه ما مسائل اجتماعی را نه از انتهای مسئله، بلکه از شروع مسئله حل کنیم باعث میشود که ما جامعهای امنتر به لحاظ ایمنی، امنتر به لحاظ اجتماعی و شادابتر به لحاظ سرمایه انسانی داشته باشیم.
ابطحی با اشاره بهدرستی انتخاب کتاب «اصول شهر پیادهمدار»، ترجمه دقیق آن مانند یک فعالیت پژوهشی، پاورقیهای خوب و عالمانهاش آن را بهعنوان مرجعی برای دانشجویان، تصمیم گیران و مهندسین مشاور از سطح خرد تا کلان معرفی میکند و این به نظر من یک متدولوژی خوب است برای اینکه شهر را زیستپذیرتر کنیم؛ اما عدم وجود نوشتهای از نویسنده و مترجمان، فقدانی است که من در این کتاب میبینم و به نظر من در کار خوبِ ترجمه به آن نیاز داریم؛ ضمن اینکه بخشی از امتیاز کتاب به دلیل تصاویر آن است و به نظر من بهتر آن است که کتاب همراه با یک سیدی محتوی تصاویر رنگی ارائه شود تا بتوانیم ارزش کار را در تصاویر ببینیم.
او ابراز امیدواری کرد که مجموعه مدیران ما در حوزه شهری با رویکردی اینچنین به حل مسائل از ریشه بپردازند و جامعه ما را به سمتی ببرند که پیشینه فرهنگی خودش را داشته و از آن فاصله گرفته است.
حرفهایی که زدم عملیاتی است...
در این نشست همچنین شهابالدین کرمانشاهی، عضو هیئتعلمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران در صحبتهای خود که بهصورت ویدئویی پخش شد، گفت: کتاب «اصول شهر پیاده مدار» در سال ۲۰۱۸ میلادی منتشرشده و از ترجمه آن بسیار خوشحال شدم. از اینجهت که آن کتاب سند بسیار ارزشمندی محسوب میشود و ترجمه آن مهم است و امیدوارم در آینده دانشجویان و افراد حرفهمند بتوانند از آن استفاده کنند.
او با بیان اینکه «جف اسپک» برای کسانی که در حوزه برنامهریزی شهری و حملونقل کار میکنند فرد شناختهشدهای است، افزود: در زمینه شهرسازیِ ایران خیلی وقتها ممکن است پیاده مداری با پیاده راهسازی و یا نهایتاً بهبود وضعیت پیادهرو اشتباه گرفته شود. ترتیب دستهبندی که جف اسپک در این کتاب ارائه داده جالب است و بحثهای مربوط به پیادهرو و طراحی پیادهرو را در انتهای فصلبندی خود آورده و نگاه او این است که ما در حوزه عمومی کار میکنیم و برای اینکه مفهومی مانند پیادهمداری جاافتاده و موفق باشد از دید سیاسی نیز به مسئله نگاه میکند.
کرمانشاهی گفت: بخش اول کتاب «اصول شهر پیادهمدار» درباره این است که پیاده مداری را ایجاد کنیم، بخش دوم، یکی از مهمترین مسائلی است که شاید دستکم گرفته شود یعنی کاربری زمین و مسکن نیز روی پیاده مداری نهتنها مؤثر است بلکه جزو مهمترین عناصر هستند. بخش سوم کتاب روی مسکن متمرکز شده و اصولی را در مورد قیمتگذاری و مدیریت پارکینگ مطرح میکند. شاید برای افرادی که اسم پیاده مداری را میشنوند، ارتباط پیادهمداری با حملونقل همگانی کمتر ارتباط معنیداری باشد هرچند که شاید ناسازگار نباشند، اما این ارتباط شاید قوی به نظر نیاید؛ منتهی جف اسپک در بخش پنجم کتاب توضیح میدهد که مکمل سفرِ پیاده یا پیادهروی و یکی از نقشهایش بهعنوان تکمیلکننده، استفاده از حملونقل همگانی است، بنابراین در بخش پنجم بر راهکارهای پیشنهادی خود روی پررنگ کردن حملونقل همگانی تمرکز کرده است.
عضو هیئتعلمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران ادامه داد: جف اسپک در بخش ششم کتاب به مسائل مرتبط با مهندسی حملونقل میپردازد و عنوان میکند که از خودرو محوری بگذرید. تمرکزِ بخش هفتم روی ایمنی و مسائلی است که طراحی خودرو محور برای شهرها ایجاد کرده است و در این بخش با ذکر مثال به بیان واقعیتها میپردازد و نشان میدهد که طراحی خودرو محور چه بلایی بر سر ایمنی میآورد. اسپک در بخش هشتم درباره بهینهسازی شبکه معابر و در بخش نهم و دهم درباره تعداد و عرض خطوط صحبت میکند؛ ضمن اینکه نکته قابلتوجه در آثار جف اسپک رویکرد آوانگارد او به مهندسی حملونقل با دید امریکای شمالی است و به مهندسین حملونقلی که صرفاً به حملونقل و به افزایش سرعت برای خودروی سواری توجه میکنند، حمله میکند و آنها را وادار میکند که دوباره فکر کنند و چنین دیدگاهی، ارزشمند بوده و این رویکرد و صراحت لهجه جف اسپک ستودنی است.
کرمانشاهی یادآوری کرد: این نویسنده همچنین به بحثهای مربوط به دوچرخهسواری میپردازد و سرنخها و استراتژی کلی در بحث دوچرخه را مشخص کرده است و میدانیم اصفهان هم برای همه ما به شهر دوچرخه شناخته میشده و آثار دوچرخهسواری و آمار آن البته نهچندان زیاد، ولی هنوز هم در اصفهان جلبتوجه میکند. بحث لاغر کردن خیابانها با استفاده از پارکینگ، توجه به مشخصات هندسی و تأکید و تمرکز بر تقاطعها نیز از نکاتی است که جف اسپک روی آنها تأکید کرده و درباره تقاطعها آورده که معمولاً تقاطعهای سادهای که در ذهن مهندسین حملونقل وجود دارد خطرناک هستند و ممکن است وضعیت ایمنی در تقاطعهای بهظاهر پیچیده به دلیل اینکه رفتار را کنترل میکند و رفتار استفادهکننده را تحت تأثیر قرار میدهند بهتر از تقاطعهای خیلی ساده و سرراست و تکراری باشد.
او اضافه کرد: بخشهای ۱۶ تا ۱۸ کتاب «اصول شهر پیادهمدار» در سه بخش به جزئیاتی درباره پیادهروی، پیادهروها، طراحی بدنه جذاب و بهاصطلاح رضایتبخش بودن فضاها میپردازد.
کرمانشاهی گفت: جف اسپک در پایان میگوید حرفهایی که زدم عملیاتی است و میتوان از همین نقطه شروع کرد و این نگاه عملگرایانه را بیان میکند که موفقیتها و تغییرات کوچک میتواند زمینه را برای توسعه فراهم کند.
به گزارش ایسنا، کتاب «اصول شهر پیادهمدار؛ ۱۰۱ گام برای ساخت مکانهای بهتر» نوشته «جف اسپک» از سوی معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان و توسط مینا کشانی همدانی، پرستو دارویی، الهام قاسمی، مریم کریمیآذر و سیدبهزاد صائب(بهعنوان اعضای هیئتعلمی جهاد دانشگاهی اصفهان) ترجمه و توسط جمشید لقائی ویراستاری علمی شده است. این کتاب در انتشارات طحان بهعنوان ناشر تخصصی کتابهای شهرسازی و معماری منتشر و راهی بازار نشرشده است.
انتهای پیام
نظرات