در سال ۱۳۹۴ شمسی سیده زهرا سجادی و کامل صفری دو تن از پژوهشگران و محققان ادب دوست کرد، کتابی تحت عنوان«روحی زنانه در روح زمانه» که سیری کوتاه اما ارزنده بر زندگی و آثار جهان آرا خانم پاوه ەای را در بر گرفته به کتابخانه ی کردی و جامعه فرهنگ دوست کردستان هدیه کردند.
خانم سجادی، محقق ادبیات کردی، می گوید: جهان آراخانم پاوه ای در «1859_ 1911» در زمان حکومت قاجار و حاکمیت دیر زمان اردلان بر اقلیم کردستان در شهر پاوه چشم بر جهان هستی گشود و در شهر جوانرود دیدە از جهان فرو بست.
وی دختر ملا نشئت پاوه ای و خواهر آقا عنایت، شاعر زندانی عصر قاجار و همسر علی اکبر خان«شرف الملک اردلان» بوده است که پس از جدایی اجباری از علی اکبر خان، همسر حبیب الله خان باباجانی از جاف های جوانرود می شود.
جهان آراخانم در خانوادهای نسبتا مرفه و عالم چشم بر جهان هستی گشود. هرچند از جزئیات زندگی وی چیز زیادی در دسترس نیست اما بنا به رسم سران عشایر منطقه، در دوران کودکی نزد پدر و معلم سرخانه به کسب کمال و معلومات رایج در آن زمان پرداخت و آموزش های لازم را در مدت زمان کوتاهی طی کرد.
وی می گوید: طبق شواهد، جهان آراخانم بعد از جدایی از پسر عمه اش «شرف الملک» که مدتهای مدیدی حاکم جوانرود و روانسر بود و بعدها به بهانه های به تهران احضار می شود و همین دوری و احضاریه سبب ازدواج شرف الملک با یکی از شاهزاده های قاجار «البته به صلاح موقعیت کاری و سیاسی» می شود و به حاکمیت منطقه اردبیل گماشته شد.
جهان آراخانم تحت تاثیر این جدای اجباری و جو حاکم بر زندگی قرار گرفته و اشعار سوزناکی می سراید.
سید طاها هاشمی شاعر و اندیشمند معاصر کرد می گوید:«اشعار جهان آراخانم را میتوان در شمار ناب ترین اشعار ادبیات دیرپایی هورامی قرارداد» رئالیسم شاعرانه جهان آرا برترین های زمان خود و حتی اکنون است.
سجادی می گوید: مکاتبات جهان آرا با شرف الملک در تهران و غربت نشان می دهد که شخصیت بانو به هیچ وجه با حبیب الله خان همسر دومش همسان نبوده است. در اشعار جهان آرا نخستین جلوه مندی زبان و صدای ویژه زنانه "Female form" در ادبیات هورامی و کردی و حتی ایران دیده میشود.
او نخستین کسی است که به دور از هرگونه بحث نظری روابط بین زن و مرد را توصیف میکند. مثلاً در ادبیات زیر زنانگی را چنین توصیف می کند.«ئەگەر من جارێ تۆم کەردەن ڕەنجە/ دەستوورەن ئانە پێش ماچان لەنجە»« اگر من گاهی تو را رنجاندەام/ رفتاری زنانه است و به این عمل ناز و کرشمه می گویند»
جهان آرا روحی حساس و لطیف را در واژه واژه اشعار اورامیش به یادگار گذاشت، یادگاری لبریز از درد و مگوهای زنانه«ئیرادەم کەردەن قیبلەم ئەر تۆ بەی/ کەرۆت پایەنداز نەی و مەی و بەی»
محمد علی سلطانی در کتاب «حدیقه سلطانی» جلد اول می نویسد:«شعر جهان آرا خانم، اگر از شاعران هم عصر خود برتر نباشد بی تردید کمتر نخواهد بود.» وی که هم عصر مستوره اردلان تاریخ نگار کرد بوده، تسلط کامل بر ادبیات کردی، فارسی و عربی داشته است. که با توجه به ابیات به جا مانده می بینیم که جهان آرا چگونه جامعه و قدرت دوران خود را به زیر سلابه سوال می کشد و می گوید:« کو پیر با صفایی یا رند پارسایی/بگشاید این گره ها از کار همچو مایی/ بر هر طرف که بینم ظلمت فراست گیتی/ جز آینه نمانده با صدق و با صفایی/ ای عاشقان قدرت وی عابدان ثروت/جز زر و زور ندارد دنیا مگر فدایی؟»
همچنین محمد صدیق بورکەای نویسنده معروف کرد در کتاب «مێژووی کورد و کوردستان»جلد اول می نویسد:« جهان آرا خانم بی تردید یکی از مفاخر کرد به شمار می آید.
جهان آرا خانم پاوه ای، نه اولین و نه آخرین زن فرهیخته و دردمند دیار کردستان بوده! بلکه این دیار استوار هزاران جهان آرا را به خود دیده و خواهد دید..
انتهای پیام
نظرات