ایسنا پلاس: اگر جوابتان به این پرسش مثبت است، چیز عجیبی نیست، چون خیلی وقتها بیپولی پهنای باند ذهن ما را کم میکند و باعث میشود، دست به تصمیمات نادرست بزنیم و یا خوشی لحظهای را به اهداف بلندمدت و مایوسکننده ترجیح دهیم. شاید این قصه این روزهای خیلی از ما باشد که بعضی از نیازهایمان را پوچ و دور از دسترس بدانیم، از آنها دست بشوییم و در نهایت پولمان را که از رویاهای بزرگ خیلی کمتر است، صرف دلخوشیهای کوچک کنیم.
بیپولی باعث کاهش توانایی ذهن در کنترل و محاسبه اطلاعات میشود
بیپولی و یا هر گونه کمیابی خیلی وقتها باعث کاهش پهنای باند شده و در این حالت ذهن قادر به تمرکز بر روی موضوع اصلی نیست. پهنای باند شامل دو مقوله اصلی است که مقوله اول فعالیتهایی مانند حل مسئله، به خاطر سپردن و استدلال منطقی را که جزو ظرفیت شناختی ماست، در بر میگیرد. علاوه بر این پهنای باند، کنترل محاسباتی را که شامل فعالیتهایی مانند تصمیمگیری، برنامهریزی، تمرکز، حفظ کردن اطلاعات و چندوظیفگی است، بر عهده دارد.
هر دو مقوله نقشی حیاتی در عملکرد ذهن ما ایفا میکند و در فرآیند کمیابی، تحت تاثیر قرار گرفته و توجه فرد را از موضوع اصلی کاهش میدهد. کاهش پهنای باند، نتایج منفی و مخربی مانند عدم صبر، بردباری و تمرکز را نیز به دنبال دارد.
ما گاهی به خاطر کمیابی، دست به انتخابهایی میزنیم که اصلا منطقی نیست. در یک تحقیق از گروهی از کشاورزان خواسته شد که خود را در برابر حوادث غیر قابل پیشبینی مانند خشکسالی بیمه کنند. با اینکه ضررهای خشکسالی بسیار بیشتر از هزینههای بیمه بود اما آنها زیر بار پرداخت بیمه نرفتند و ادعا میکردند که پول اضافی برای این کار ندارند! اما جالب اینجا بود که در هر دوره خشکسالی آنها مبالغی بیشتر از هزینه بیمه متضرر میشدند. این موضوع نشان میدهد که کمیابی، قدرت تفکر محاسباتی آنها را گرفته بود و اجازه نمیداد، کشاورزان تصمیم درستی بگیرند.
آنها فکر میکردند، ممکن است خشکسالی ۶ ماه دیگر به سراغشان بیاید، بنابرین ترجیح میدادند که حساب بانکیشان خالی نشود اما این اشتباه محاسباتی از پیامدهای منفی کمیابی بود که خودشان از آن خبر نداشتند!
بیپولی ما را وارد چرخه معیوبی میکند که گریز از آن بسیار دشوار است
بیپولی و کمیابی فرد را وارد چرخه معیوبی میکند که رهایی از آن کار دشواری است. برای مثال کسی که غرق بدهی است در طول زندگی خود بارها و بارها این وضعیت را تجربه میکند. به عبارتی فقرا هر روز فقیرتر و ثروتمندان روز به روز ثروتمندتر میشوند. دلیل این اتفاق فقط و فقط به خاطر مسائل اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی نیست؛ هر چند این دو عامل هم در بروز فقر بسیار دخیل هستند اما نکته مهم اینجاست که وضعیت کمیابی مانع از تصمیمگیری درست شده و فرد را در گودالی که خود مسبب آن است، میاندازد.
وقتی ذهن با کمیابی مواجه میشود، دائما از یک کار به کار دیگر گریز میزند؛ در چنین شرایطی همواره یک قدم عقبتر هستیم و کار مفیدی انجام ندادهایم! انسان همیشه به یک فضای خالی برای تنفس و فراغت احتیاج دارد. در زمینه امور مالی نیز این فضای خالی با پسانداز کردن تعریف میشود. اگر همیشه مقداری از درآمدتان را پسانداز کنید، در شرایط بحرانی هرگز تحت تاثیر کمیابی قرار نخواهید گرفت؛ در چنین شرایطی به جای اینکه تحت فشار بیپولی وارد چرخه معیوب شوید، تصمیمهای منطقیتری خواهید گرفت و بهتر شرایط را تحت کنترل خود در میآورید.
ناتوانی ما در اندیشیدن به آینده منجر به تصمیم گیریهای بد میشود
مواقعی که غرق در بدهی هستیم، میتواند یکی از بدترین شرایطی باشد که تجربه میکنیم. در این مواقع یکی از سادهترین و نخستین گزینهها قرض کردن پول و یا درخواست وام است. این کار یکی از تصمیماتی است که بیشتر افراد در چنین لحظاتی اتخاذ میکنند اما نسبت به عواقب آن بیتوجه هستند.
وقتی میز غذای رنگینی در مقابلمان است و حساب بانکی قابل توجهی داریم، به ندرت اتفاق میافتد که تصمیمات آیندهنگرانه بگیریم. متاسفانه اگر در این روزهای خوش و بیدرد غفلت کنیم، در مواقع بیپولی قدرت تحلیل درست وقایع و تصمیمگیری منطقی را از دست خواهیم داد. وقتی درگیر کارهای زیادی هستیک، ممکن است به غذاهای آماده و حتی میانوعدههای ناسالم اغذیهفروشیهای کنار خیابان روی آوریم؛ در چنین لحظاتی هیچ اهمیتی به سلامتی خودمان نداده و آگاه نیستیم که چنین تصمیماتی تاثیرات مخربی را به دنبال دارد؛ پیامدهایی که در درازمدت متوجه آن خواهیم شد.
در مواقعی که با کمبود منابع مالی مواجه هستیم با قرض گرفتن و درخواست وام به دنبال رفع سریع مشکلمان میگردیم و غافل از این هستیم که احتمالا خیلی زود به دردسر بزرگتری خواهیم افتاد! بدهیهایی که روی هم انباشته میشود و موعد بازپرداخت وامی که گرفتهایم ما را در یک چرخه کمیابی گرفتار میکند. در چنین مواقعی ما تنها بر روی زمان حال متمرکز شده و توجهی به آینده نداریم. این قرض گرفتن به ظاهر ساده و زیر بار فشار وام رفتن در آینده تبعاتی ناخوشایند به دنبال دارد که گاه به ورشکستگیمان میانجامد!
متاسفانه اغلب ما کمیابی را از روشهای ناکارآمدی حل و فصل میکنیم که باعث وخیمتر شدن اوضاع میشود. تصمیماتی که بر پایه آیندهنگری گرفته نشده باشد، یکی از تبعات کمیابی است که ما اغلب گرفتار آن شدهایم. کمیابی میتواند در هر چیزی نمود پیدا کند؛ از کمبود وقت گرفته تاکمبود منابع مالی و یا حتی کمبود روابط اجتماعی. متاسفانه کمیابی باعث میشود ما در شرایط بحرانی دست به انتخابهای اشتباه و عجولانه بزنیم. در این شرایط اغلب ما به جای آیندهنگری تنها بر روی حل فوری مشکل متمرکز شده و نسبت به پیامدهای طولانیمدت انتخابهایمان بیتوجه هستیم.
پینوشت: اطلاعات این گزارش برگرفته از کتاب «فقر احمق میکند» به نگارش الدار شفیر (انتشارات شنیدار) است.
انتهای پیام
نظرات