حسین احمدی قلعه بالا در اولین روز از خرداد ۱۳۴۱ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد و در سن هشت ماهگی به همراه خانواده خود به شهر قم آمد و در سن هشت سالگی نصف روز را به دبستان میرفت و نصف روز را کار میکرد تا بتواند خرج تحصیل خود را در بیاورد.
سرانجام شهید حسین احمدی قلعه بالا در ۲۶ بهمن ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ در فاو به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) آرام گرفت.
شهید حسین احمدی قلعه بالا در وصیتنامهاش نوشت:
«ان الله اشترو من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون»
خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها که در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را بکشند یا خود کشته شوند.
با درود بیکران و سلامی گرم به حضرت مهدی (عج) و نائب برحقش و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) و ملت شهیدپرور ایرانمان.
ای ملت شریف ایران شما بودید که با فریادهای اللهاکبر خویش و با پشتیبانی بزرگ مرجع عالم بشریت انقلاب را با خون هزاران شهید گلگون کفن به پیروزی رساندید.
مواظب باشید که دشمنان اسلام چه در داخل و چه در خارج میخواهند به انقلاب ما ضربه بزنند که یکی از نمونههای آن جنگ تحمیلی بعثیهای عراقی است.
ای جوانهایی که شما میبایست از این انقلاب حفظ حراست نمایید فریب این گروهکها منافق را نخورید که شما را در جهل و نادانی نگاه میدارند.
به امام حسین (ع) نگاه کنید ایثارش در روز عاشورا میاندیشم و عظمت و بزرگی اش در صحرای حرب را نظر میکنم و دشمن بی کرانش و به بزرگی نام کره زمین.
حسین میدانست اگر عاشورا است فردا عاشورایی خواهد بود، اگر بر زمین کوچک کربلا است فردا تمام کره زمین کربلا خواهد شد، میدانست که کسانی هستند از پیروان مهدی (عج) کربلاها خواهند ساخت و عاشورا را به پا خواهند کرد، میدانست که خمینیها خواهند آمد تا اسلام از خونشان آبیاری گردد همانگونه که در خون او گشت، میدانست که اگر در اسارت زینبش خطبه میخواند زینبیان زمان ما خطبهها خواهند خواند.
با تمام وجود میخواهم بگویم که خمینی جان اگر در صحرای کربلا نبودیم اگر در روز عاشورا نبودیم که در پای درخت اسلام خونمان ریخته شود ولی عاشوراها ساختیم کربلاها ساختیم تا خونمان در جویبار خون تو به حرکت درآید.
اگر این افتخار باریختن خونم نصیبم گردد میخواهم بگویم که حسین جان اگر اجساد کشتگان دشت کربلا در زیر پای ستوران لگدمال شد جسدهای بیجان و زخمیهای ما را در زیر شنیهای تانک له کردند؛ و چه زیبایی این حماسه دارد.
همیشه دلم میخواست که گلوله تانک بخورم و شهید بشوم تا احساس هیچ چیزی را نکنم ولی آلان دلم میخواهد که زخمی شوم و در زیر زنجیرهای تانک ندای هل من ناصر ینصرنی حسین (ع) را لبیک گویم و بگویم لبیک یا حسین (ع).
حالا که اگر انشا الله خداوند منان قبول کند خونم در جهت اسلام و برای حفظ حرمت قرآن و به یاد حسین (ع) ریخته شود میخواهم دمی چند وصیت کنم که امام ما خمینی عزیز با امام زمان در رابطه است. بدانید که همانگونه که امام حسین (ع)، مسلم را فرستاد ببیند چه کسی ندای هل من ناصر ینصرنی او را جواب گوید امام زمان مهدی موعود (عج) خمینی را فرستاده است تا ببیند سربازان و فداکاران واقعی او که هستند.
اگر لیاقت خمینی را نداشته باشیم اگر لیاقت مهدی را نداشته باشیم اگر خودسازی نکنیم اگر در جهت الله قدم بر نداریم اگر برای رضای خدای بزرگ حرکت نکنیم خداوند خمینی را از ما خواهد گرفت دل امام زمان (عج) از ما خواهد رنجید. پس بدانید که خط خمینی خط امام زمان و خط اسلام است از او دور نشوید. هر چه میگوید بدون چون و چرا بپذیرید بدانید که ما برای انجام تکالیف آمدهایم چه بکشیم چه کشته شویم پیروز هستیم. بیشتر دعا کنید و نماز را با خلوص بخوانید تا لذت معنوی را درک کنید و از گناه به دور شوید.
از منافقین بگویم یا از مزدوران داخل و خارج فقط میگویم که اینان مثال گندابی هستند که سیلاب انقلاب این گندابها را با خود خواهد برد و نابود خواهد گردانید.
لباسهای سپاهیام یا دیگر لباسهای نظامی را به جبهه بدهید.ف قط به خانواده آخرین سفارشها را میکنم که اگر جسم من در بین شما نیست ولی روحم با شماست بدانید چیزی لذت تواند جای آن را بگیرد.
به اقوام و آشنایان و دوستان و تمام کسانی که از من رنجی دیدهاند خواهانم که مرا ببخشند و با صمیمیت با یکدیگر بسازید و زندگی کنید چون این دنیای مادی ارزش این همه جنگ و دعواهای فامیلی و خانوادگی را ندارد و همه دست به دست هم بدهید و در جهت خدای متعال در خط امام حرکت کنید.
مادر عزیزم و خوبم که حدود بیستویک سال برای من مادری نمودید نمیدانم چه برای شما بنویسم. از شما نمیتوانم بخواهم که گریه نکنی زیرا گریه قلب انسان را آرام میکند ولی نگذار که وسیلهای جهت سوءاستفاده برای ضدانقلاب شود.
همیشه به یاد خدای بزرگ باش و بگو که این پسر امانت تو بود و پس دادم و اگر بخواهی دیگرانش را هم خواهم داد. زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) را بخوانید قلبتان آرام شود و دعا کنید با خدا راز و نیاز کنید تا قلبتان آرام گردد.
خواهرانم و برادرانم بدانید که اسلام خونهای نیاز دارد تا آبیاری شود در نبودن من همیشه در جهت اسلام همانگونه که حرکت کردهاید باشید و از زندگی ائمه اطهار سرمشق زندگانی بگیرید. بدانید که اگر برادری خوب رای شما و پسر خوبی برای مادرم نبودم شما همگی مرا ببخشید و برای آمرزیدن گناهان من دعا کنید.
و سلام بر تو ای همسرم که چون من راه حسین (ع) را در پیش گرفتهام تو باید راه تربیت را در پیشگیری و زینب وار و با سربلندی در راه اسلام و قرآن قدم برداری.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته؛ و من الله توفیق.
انتهای پیام
نظرات