ششم بهمن سال ۱۳۴۰ بود که در خانوادهای معنوی در قم به دنیا آمد. عباس پس از گذراندن دوران تحصیلی و اخذ دیپلم، برای خدمت سربازی راهی کردستان شد و به دلیل علاقهای که به هنر خوشنویسی داشت، همزمان به فراگیری این هنر نیز مشغول شد.
شهید زرگر پس از پایان خدمت سربازی فراگیری دروس حوزوی را در قم آغاز نمود و به دلیل خصوصیات بارز و ممتاز اخلاقی و مهارت در هنر خوشنویسی و فعالیت در زمینه تبلیغات جبهه و جنگ، همچون ستارهای در بین طلاب و جمع بسیجیان درخشید.
سال ۱۳۶۵ بود که عباس به عنوان مربی امور تربیتی در آموزش و پرورش قم مشغول خدمت شد و در پایگاه بسیج نیز به انجام اموری همچون خلق آثار هنری و خطاطی در رابطه با جبهه و جنگ میپرداخت.
سرانجام شهید عباس زرگری در ۱۷ آذر سال ۱۳۶۵ به عنوان نیروی بسیجی همراه لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) عازم جبهه شد و پس از شرکت در دو عملیات کربلای چهار و پنج، در ۲۴ دی سال ۱۳۶۵ در شلمچه و در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم آرام گرفت.
برشی از وصیتنامه شهید عباس زرگر:
حمد و سپاس حی منان را که جانها همه تحت اختیار او است. او که بهترین امانت دهنده به بندگان است و بهترین زمان را برای تحویل امانت خویش انتخاب می نماید.
او که تعهد نموده تا حکومت زمین را از آن مستضعفین قرار دهد، او که منت نهاد و صابران را یار خود پذیرفته است. ناظر و سمیعی که دست خود را برای جزای کافران، رزمندگان قرار داده؛ سریع الحسابی که غفار الذنوب است؛ شدید العقابی که نزد او است حسن ثواب، خیر الفاتحین و ناصرین و حاکمین و رازقین که متعهد رزق و روزی شهدا است؛ عالم الغیب که پیروزی را از آنِ مسلمین و صابرین قرار داد.
ثنای ربی را گویم که از جندش قرارم داد که جند است که غالب است و به خویش پیوندم داد که حزب او است مفلحون و مقررم داشت از اولیا خودش چرا که خوف و ترس در دلشان نخواهد آمد.
به هیچ کس اجازه ندهید تا اسلام را و حکومت جمهوری اسلامی را تضعیف نماید و قاطعانه بر دهان یاوه گویان بکوبید که خداوند از این امر راضی است.
در انتهای مطالبم سخنی چند با امت امام که صابرانِ سخت کوشند: خداوند توسط شما و با شما ملت، غرب را به اسلام حقیقی دعوت مینماید.
این دنیا و نیز این جا که هرلحظه امکان دارد عمرمان چراگاه شیطان شود، این جا که هر گروهی و شخصی راهی میرود و راهش را فرض میکند که به سوی الله میرود و برخی از مردم نیز اصلاً آخرتی را نپذیرفتهاند تا چه رسد که به کدام سوب بروند.
این دنیا بازاری بیش نیست؛ بعضی سود و برخی زیان می. بینند همچون کاروانسرایی است که چند روزی در آن نیستیم و مسیر ما به سوی الله است، حال باید دید که در انتهای مسیر خداوند غفار می پذیردمان یا خیر؟
حقیر معتقد است که باید زیبا ترین لباس را پوشید تا پذیرفته شویم و آن لباس «اوصیکم بتقوی الله» است. امیدوارم که همه بتوانیم این لباس را بر تن خاکی بنماییم لباسی که برای لقاءالله و ملاقات با رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و فاطمه زهرا سلامالله علیها و ائمه اطهار علیهمالسلام لازم داریم، لباس خون رنگ شهادت است که این لباس دری است از درهای بهشت و امیدوارم نصیب همه شیعیان علی بن ابیطالب علیهالسلام شود.
«والسلام علیکم و رحمت الله»
انتهای پیام
نظرات