شهید ابراهیم بحرانی در ۱۷ مهر ماه ۱۳۴۲ به دنیا آمد و سرانجام در ۱۴ اسفند ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی در موسیان به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم آرام گرفت.
شهید ابراهیم بحرانی در وصیتنامهاش آورده است:
قال رسولالله (ص) : الایمان نصفان نصفه الشکر و نصفه الصبر.
سپاس خدای را که بهترین ترانههای عشقآفرین را به گوش روشندلان خوانده و آنها را به عشق و عاشق شدن خود واداشته پروردگاری را که زمزمههای خود را در کوه نور و طور سینا تکرار و در بیابانها به سمع شنوندگان خویش میرساند.
حمد خدای احدی را که با تکان دادن قلوب ما پا برهنگان شرافت و معرفت دنیوی و اخروی را به ما عطا فرمود. درود بیکران و سلام بی پایان بر معبودی که زیباترین بهار خود را در معبد خویش در خون غلتیدن و سختی و زجر کشیدن و اشک چشم جاری کردن قرار داده.
سبحان است آن خدایی که بهترین است در خریداری جان و دل مؤمنین و منزه است و مهربان و بخشنده. آن شخص کشتهای که در میان طوفان دریای خوفناک ظلم بشر گرفتار شده و پاک است خدایی که داستانهای پیروزی بر ستم را در پیش چشم انسانها مجسم میدارد؛ و درود بر واسطه او که وحیش را میگرفتند و راهنمای انسانها بودند و ندای خود را به عنوان یادگار الهی باقی گذاشتند.
و سلام بر جانشینان حق آنان که خورشیدی بودند در شب ظلمت و نوری در چاه تاریک و شمعی در خاموشی، و سلام بر آنان که مردان شان جان خود را میدهد تا حق را به تمام اعصار برساند و زنان شان با سردادن ندای مظلومیت و رساندن پیام آن شهیدان در تاریخ انسانیت ظلم را برای همیشه به محکومیت کشاندند و آفرین بر بیدار دلان که یکی پس از دیگری پرچم پرافتخار الله را برداشتند و سینه خود را سد نیزه جباران ساختند و ذلت را در زندگی نپذیرفتند.
بر آنان رحمت الهی باد که تخت دامادی خویش را لحد قبر، لباس عروسی خویش را کفن خون آلود و همسر خود و بهترین خویشاوندان خود را فدای آنان مینمایند. اینک صفحه دل از زنگار روزگار بشوییم و گوش جان به کلام رهروی کاروان حسین (ع) بسپاریم:
پروردگارا اینک که پس از چندی توفیق نصیبم کردی تا به جبهه نبرد ایمان و کفر آیم سپاسگزارم مثل همیشه اما خدایا این شکرگزاری را بیریا گردان.
خدایا اکنون که نهضت جهانی اسلام اوج گرفته و این نهال آزادی احتیاج به خون دارد توفیقی نصیبم گردان تا به سهم خویش این احتیاج را رفع کنم خیلی مشتاق بودم بهشت روی این زمین را ببینم تا اینکه به جبهه آمدم و آن را دیدم تنها نامی که توانستم بر این سرزمین بگذارم بهشت بود که در بهشت جاودانه لا یسمعون فیها لقوا و لا تاثیما صحبتهای گزاف نیست و هیچ گناهی یافت نمیشود و در این بهشت (جبهه) درست مانند آن است که همه به جز اینکه دعا میکنند و حضرت مهدی (عج) را صدا میزنند چیز دیگری نیست.
ما اکنون در صفی قرار داریم که خدا فرمانده ماست و امامان از گوشه جماران ندای هل من ناصر ینصرنی را سر میدهند و این من و تو هستیم که باید آن را لبیک گوئیم و به یاری او بشتابیم ای امام ای قلب تپنده ملت کاش سعادت داشتم در راهت جان دهم و به این وسیله گوشهای از دامن پر فروغ اسلام را چنگ زنم و سعادت شهادت بیابم و آن را با جان و دل پذیرا باشم.
ولی ای آمریکای جنایتکار و شوروی متجاوز اگر دیروز توانستید شاه را در مقابل این مردم قدرتمند و با ایمان در جای نگه دارید امروز هم خواهید توانست صدام را پیروز کنید.
هان ای دشمنان زبون بدان و آگاه باش اگر روی سرم صدها گلوله باری و بر سر راهم صدها مین بکاری و خود را به تمام سلاحها مسلح گردانی یک قدم به عقب نخواهم نشست اگر میخواهی قدم سنگین خود به داخل کشور اسلامی بگذاری باید از روی نعش من بگذری؛ زیرا این انقلاب و کشور اسلامی که مدیون خون شهداست جز این نمیتواند باشد امروز یا فردا به کربلا خواهیم آمد و در آنجا به قدس با تمام مسلمین گرد هم آئیم و دست بیعت خواهیم داد.
من هم اکنون تمام اعضا و جوارح بدنم را آماده کردهام و چنان در این راه پیش خواهم تاخت تا اینکه خدایم به بندهاش بنازد که فتبارک الله احسن الخالقین که اگر شهادت به من رسید و من را در سایه رحمت خود گرفت برادرم پر خروش و عاشقتر از من بر پیشانی من بوسه خواهد زد و نگاهی به چشمان باز و لبهای گویایم خواهد زد و راز چهرهام را خواهد دانست.
نگاه نگاهی به خونهای جاری از بدنم انداخته و همچون شهابی کوبندهتر همچون درختی توخالی از جای برخواهد کند حال خود دانی این رسالت ماست و حسین (ع) این را به ما آموخته و هیچگاه تابع تو نخواهیم شد که هیهات منا ذله.
لذا هر تیری که به طرف دشمن نشانه رود برای خداست اگر با مرگ من نهال آزادی پا میگیرد من شهادت خود را بر سینه تاریخ میکوبم و ظلم را به محاکمه میکشانم چون در راه خدا در خون غلتیدن و شهادت را عاشقانه پذیرفتن شیوه مسلمان است.
والسلام
انتهای پیام
نظرات