به گزارش ایسنا، شعیب بهمن در ادامه نشست چشم انداز آینده قفقاز با هدف بررسی رویکرد کشور ارمنستان به آینده قفقاز و تاثیر کنشگری قدرت های منطقه ای و بین المللی در آینده این منطقه، که در موسسه ابرار معاصر تهران برگزار شد، به بررسی رویکرد روسیه نسبت به قفقاز پرداخت و گفت: «سیاست سنتی روسیه در سال های گذشته این بود که از آتش بس نسبی بین طرفین حمایت کند و از تشدید درگیری گسترده جلوگیری نماید، اما در جنگ دوم قره باغ چنین اتفاقی نیفتاد و ما شاهد نوع دیگری از بازیگری از سمت مسکو بودیم.»
بهمن بیان کرد: «این موضوع دو علت اصلی دارد که به طرح ها و برنامه های کلانی بر می گردد که روسیه در حوزه سیاست خارجی خودش دنبال می کند؛ به ویژه طرح اتحادیه اقتصادی اوراسیا و اتفاقی که در فضای آن برای روس ها در سال ۲۰۱۴ با بحران اوکراین افتاد. روسیه به این نتیجه رسید که اگر بخواهد یک اتحادیه قدرتمند شکل دهد بدون اوکراین امکان پذیر نیست و قرار بود از ابتدای ۲۰۱۵ اتحادیه اقتصادی اوراسیا شکل گیرد، اما تحولات اوکراین، این کشور را از دایره عضویت این اتحادیه خارج کرد.»
وی ادامه داد: «برای روس ها این یک طرح بزرگ بود و خیلی اهمیت داشت که همچنان بتوانند به یک اتحادیه قدرتمند تبدیل شوند و در این بین شاید مهمترین اقتصادی که در منطقه وجود داشت متعلق به جمهوری آذربایجان بود که همیشه به دلیل مناقشه قره باغ و به این بهانه که ارمنستان عضو این اتحادیه است، از عضویت در آن امتناع می ورزید. عامل دوم و تاثیر گذاری که در تغییر سیاست سنتی روسیه تاثیر گذار بود، تحولات داخلی ارمنستان در ۲۰۱۸ بود که با جابجایی نخبگان حاکم، روسها تردید کردند که نخبگان جدید از سوی غرب حمایت می شوند و ارمنستان را به سمت و سوی دیگری خواهند برد؛ البته نکته ای که وجود دارد این است که چیزی که در جنگ دوم قره باغ اتفاق افتاد تفاوتی با طرحی که روس ها قبلا ارائه داده بودند نداشت و در انجا نیز روس ها خواهان این بودند که اول پنج منطقه و بعد هر هفت منطقه در محیط پیرامونی قره باغ به مرور زمان به جمهوری آذربایجان برگردد و این تبادل کریدوری اتفاق افتاد. بنابراین مجموعه این حوادث باعث شد که روس ها واکنش جدی در جریان جنگ دوم نشان ندهند تا در نقطه ای که حس کردند باید وارد عمل شوند.»
بهمن در باره مسائل مربوط به کریدور بیان کرد: «جنگ اوکراین در ماه های گذشته، این برآورد را در بین روس ها شکل داد که احتمالا در آینده خطوط مواصلاتی و ترانزیتی با غرب دچار تحریم های بیشتری خواهد شد و باعث شد که روس ها تجدیدنظر جدی درمورد مسئله کریدور داشته باشند. برداشت اولیه ای که باکو و آنکارا داشتند این بود که باید یک کریدور به عرض هفت تا یازده کیلومتر از جنوب ارمنستان بگذرد، جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل کند و در نتیجه خط مواصلاتی ترکیه ادامه پیدا کند؛ اما روس ها همیشه در برابر این واکنش نشان دادند و همچنان قرائتی که روس ها از آنچه که باید به نام کریدور ایجاد شود، دارند با قرائت آذربایجان و ترکیه متفاوت است.»
وی اضافه کرد: «باکو و آنکارا خواهان این هستند که حاکمیت کنترل این کریدور هم دست خودشان باشد و بر اراضی ارمنستان حکم رانی کنند، این در حالیست که روس ها چنین چیزی را نمی پذیرند و با وجود خواست ایجاد کریدور، تاکید می کنند که اعلام حاکمیت از آنِ ارمنستان است و مدیریت و کنترل باید در دست روسیه باشد.»
بهن اظهار کرد: «اختلافی که بین روسیه و کشورهای دیگر وجود دارد صرفا در این مورد نیست و فقط خطوط جاده ای یا ریلی نمی خواهند بلکه ترکیه و باکو خطوط انتقال انرژی را نیز می خواهند و خواهان اعمال حاکمیت هوایی بر این کریدور هم هستند، در حالی که روس ها چنین چیزی را نمی پذیرند. مجموعه تحولات منطقه نشان میدهد که تحولات قفقاز برای روس ها هم تحولات چندان آرامی نبوده است و واقعیت این است که بازیگران موثر در تحولات منطقه قفقاز و روس ها تهدیدهای جدی را هم پدید می آورند که یکی از این تهدیدها برای روس ها، باز شدن پای ناتو در منطقه است و تهدید دیگر برای آنها مسئله پان ترکیسم است که به هرحال روسیه چه در قفقاز شمالی و ناحیه اورال دارای اقوام ترک زبان و ترک نژاد است و خاطرات دهه ۹۰ و حمایت هایی که ترکیه از جدایی طلبان در قفقاز شمالی و ترک نژادها را انجام می داد، هنوز از یاد نبردهاند.»
شعیب بهمن به تهدیدهای دیگری اشاره کرد و ادامه داد: «تهدید بعدی مسئله انرژی است و روس ها از انرژی به عنوان یک اهرم فشار در روابط با غرب استفاده کردند. با توجه به منابع انرژی جمهوری آذربایجان، ایجاد این کریدور و انتقال انرژی از طریق آن به سمت غرب می تواند منافع روسیه را به خطر اندازد و نکته اخر هم مسئله اسرائیل است که نفوذ اسرائیل در منطقه قفقاز به ضرر روس ها می باشد. اسرائیل در یک دهه گذشته، جایگزین روسیه در حوزه امنیتی و نظامی جمهوری آذربایجان شده است و این جابجایی می تواند در بلند مدت برای روس ها تهدید به شمار رود. همانطور که این چهار مورد برای ایران هم به شکل متقابل تهدید به شمار می آید و امکان این وجود دارد که ایران و روسیه وارد تعامل و همکاری شوند.»
انتهای پیام
نظرات