حجتالاسلام والمسلمین امین شمشیری، شامگاه شنبه ۱۲ آذرماه در ادامه سلسله مباحث فرق انحرافی، فرقهها را قبل از آن که ساختاری اعتقادی باشند ساختاری روانی عنوان کرد و گفت: فردی که دست به جنایاتی مانند جنایت حرم مطهر شاهچراغ میزند به لحاظ روانی سراغ اعتقاد غلط وهابیگری و وحشیگری رفته است و گرنه انسان سالم در کشتن یک سوسک و حشره هم مردد است.
وی با بیان اینکه چنین افرادی از لحاظ روحی و روانی مشکل دارند و معصیتکار هستند، پس نباید آن را نهاد اجتماعی تلقی کرد بلکه ساختاری روانی است، افزود: گاهی این فرقهها در راستای منافع سودجویانه و اقتصادی حرکت میکنند مانند آنچه در شرکتهای هرمی مانند گلدکوئیست و شرکتهای هرمی رخ داد و گاهی در مسیر ترور و آدمکشی مانند سازمان منافقین و داعش و النصره حرکت میکنند.
شمشیری با بیان این که تفکر فرقهای عمدتا روحی و روانی است که در قالبهای مختلفی فعالیت دارد، تصریح کرد: انسان سالم حاضر نیست شیطانگرا شود و خون خودش را بخورد یا جگر دیگران را از بدنشان بیرون آورده و بخورد بنابراین یک فرقه مذهبی گرچه از دین برای رشد خودش استفاده میکند ولی مدتی بعد علیه اعتقادات دینی خواهد جنگید زیرا درک درستی از دین ندارد؛ وقتی کسی توحید و شرک و توسل را به درستی درک نکرد حضور یک عده شیعه در حرمهای مطهر و مراقد بزرگان دینی و توسل به آنها را شرک تلقی میکند و کشتن این افراد بیگناه را به جرم اینکه مشرک هستند واجب میداند.
یک استاد حوزه علمیه افزود: اینها با استحالهکردن مفاهیم صحیح دینی قرائت جدیدی از آموزههای دینی ارائه کرده و مثلا برای رد شرک دست به جنایت میزنند و عقیده خودشان را اصیل هم میدانند از این رو فرقهها روی افرادی سرمایهگذاری میکنند که روحیات خاصی دارند مثلا روحیه لطیف و احساسی دارند یا افرادی که خشن هستند و با عنوان جهاد آنها را به جنایت وادار میکنند.
شمشیری اظهار کرد: اگر عقیده درست نباشد با فطرت آدمی سازگار نیست و او را رشد نمیدهد و این که خداوند دین را متناسب با فطرت انسان قرار داده و انبیاء و ائمه(ع) را هم برای تبیین درست آن ارسال کرده برای این است که کسی به نام دین از خودش مکتب و فرقهای خلق نکند.
استاد حوزه علمیه با بیان این که معمولا افرادی که وارد فرقهها میشوند افرادی خودشیفته و نیاز به جلب توجه هستند، یادآور شد: به همین دلیل گاهی برای دیدهشدن دست به هر جنایتی میزنند و آخرت شوم و برزخ دشواری هم خواهند داشت زیرا افراد زیادی توسط چنین فرقههایی گمراه شدهاند و رهبران اینها اگر بخواهند توبه هم بکنند باید همه این افراد را پیدا کنند و آنها را به باطل بودن فرقه خودشان آگاه کنند.
وی با بیان اینکه تفکر فرقهای عمدتا بدعتگذار است، اشاره کرد: امام علی(ع) می فرماید: منفورترین خلائق در نزد خدا دو گروه هستند؛ اول کسی که خدا او را به حال خود واگذارده و او از راه صحیح منحرف شده است و دیگری کسانی که اهل بدعت و سخنان بدعتآمیز و گمراهکننده هستند و به سبب این فتنهگری و بدعتگذاری از راه راست منحرف میشوند و گمراهکننده افراد دیگر هم هستند و به تعبیر امام ضال و مضل هستند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه فرقههای انحرافی را میتوان از جهت آثار فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی مورد بحث قرار داد، افزود: فرقهها عمدتا دنبال جذب افرادی میروند که مشکلات خانوادگی دارند و افرادی تنها هستند و طعمه این فرقهها میشوند؛ فرقهها دنبال جذب معتادان و بانوان مطلقه و دانشجویانی هستند که زمینه جذب دارند.
وی با بیان اینکه فرقهها باعث ایجاد چنددستگی و ایجاد خردهفرهنگهایی مانند خرده فرهنگ برهنگی میشوند، افزود: مردم ایران از قرنها قبل فرهنگ پوشش داشتند ولی خردهفرهنگهایی در حال ایجاد است تا به برهنگی کامل برسد و از آثار منفی چنین پدیدهای افزایش طلاق است.
شمشیری با اشاره به اینکه امروزه حتی با این فرقهها به مراتب شدیدتر از ایران برخورد میشود و حتی اجازه نمیدهند برخی رهبران این فرقهها وارد کشورشان شوند مثلا اشو را از آمریکا اخراج کردند یا ایتالیا به رهبران این فرقهها اجازه ورود نمیدهد؛ البته آنها از زاویه دینی نگاه نمیکنند بلکه فعالیت آنها را مخل امنیت و روابط اجتماعی سالم در جامعه خود میدانند.
این پژوهشگر با بیان اینکه کشوری مانند آمریکا که اشو را از کشورشان بیرون کرد، از فرقهگرایی در ایران حمایت میکند تا باعث فروپاشی سیاسی و اجتماعی در ایران شود، ادامه داد: برای اینکه مکانیزم فرقهها را تشخیص دهیم باید بدانیم که اولین روششان جلوگیری از تفکر است یعنی فرقهها به افراد اجازه فکرکردن نمیدهند و اذهان را کنترل میکنند و اجازه نظریهپردازی نمیدهند و برای این کار مجبورند کسانی را انتخاب کنند که ذهنشان در اختیار رهبر فرقه است و فرد اصولا خیلی اهل اندیشه نیست.
وی با تاکید بر اینکه آزاداندیشی بزرگترین مانع پیشروی فرقهگرایی است، اضافه کرد: قرآن کریم در آیه ۲۲ سوره انفال فرموده است: إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ؛ قطعا بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانی هستند که نمیاندیشند. به همین دلیل عرفایی چون علامه طباطبایی به شاگردانشان توصیه داشتند که شما باید صاحبنظر باشید نه تقلیدکننده در فقه و اندیشه، ولی فرقهایها مخاطبان خود را از اضافه کردن چیزی به عقاید آنها میترسانند. در آیه شریفه دیگر داریم: أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا؛ یا گمان داری که بیشترشان میشنوند یا میاندیشند آنان جز مانند ستوران نیستند بلکه گمراهترند.
شمشیری کنترل ذهن مهمترین سازوکار در جذب فرقهای دانست و گفت: یکی از ضداخلاقیترین باور فرقهای این است که شما مجاز هستید از هر چیزی برای رسیدن به اهداف فرقهای استفاده کنید و فرقی ندارد این وسیله و ابزار چه چیزی باشد و مهم رسیدن به هدف است پس ریشه افکار سرطانی فرقهها این است که هدف، وسیله را توجیه میکند.
وی ملاک در فرقهها را تقرب به رهبر فرقه عنوان کرد و گفت: در بین آنها کار برای خدا و اخلاص معنا ندارد و باید به همه جز رهبر فرقه هم بدبین باشند و سازوکار دیگر آنها، انحصارطلبی است و خود را یک طرف و حق و بقیه را باطل میدانند لذا از تعبیر ما و آنها زیاد استفاده میکنند و معمولا سعی میکنند در ظاهر هم با دیگران متفاوت باشند همچنین انحصارطلبی در معرفت و اندیشه دارند و وقتی ببینند انحصارطلبی سودی برای آنها ندارد از پلورالیسم سود میجویند.
وی یکی از ویژگی دیگر فرقه ها را لزوم امکان بهرهمندی رهبر فرقه از همه مواهب دانست و گفت: بقیه چون درصدد تقرب به رهبر فرقه هستند زمینه را برای بهره مندی فراهم میکنند و ساز و کار دیگر آنها این است که هر چه رهبر فرقه بگوید درست است بنابراین میگویند رهبر فرقه ملاک است نه سخنان او همچنین نگاه ابزاری به انسان دارند و اگر کسی در آرمانهای رهبر شک کند مستحق اعدام است برخی نحلهها مانند احمدالحسن و برخی جریانات مسیحی، شبهه را در منافات با ذات ایمان میدانند و اگر کسی شبههای مطرح کند بلافاصله او را مورد سرزنش قرار میدهند.
انتهای پیام
نظرات