به گزارش ایسنا به نقل از دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، بر اساس آموزههای اسلامی زمانی که دولت اسلامی شکل میگیرد، شهروندان و حاکمان حقوق و وظایف متقابلی خواهند داشت که ملزم به انجام و ایفای آنها هستند. این مساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام اسلامی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بروز و ظهور یافت.
اصولاً شهروندان، تشکیلدهنده جامعه و نظام سیاسی و جامعه یا نظام سیاسی، سبب غایی برای کمال شهروندان است. آزادی و احساس آزادی هم به عنوان یکی از ملزومات کارایی شهروندی و نظام سیاسی کارآمد به شمار میرود.
قانون اساسی جمهوری اسلامی در حوزه آزادیها، دارای قوانینی مترقی است که نیازمند ایجاد زمینه برای اجرایی شدن است، منتهی بحث از آزادی، همواره این آسیب را داشته است که سویه تکالیف نادیده گرفته میشود بنابراین طرح آزادی باید در کنار طرح تکلیف و نیز چارچوبهای آزادی مطرح شود. همچنان که میدانیم، قانون اساسی بالاترین قانون هر کشور به حساب میآید که در آغاز تشکیل حکومت، مبتنی بر مبانی فکری و آرمانهای جامعه نوشته میشود. بخشی از این قانون معمولا اشاره به آزادیهای فردی و اجتماعی دارد، مانند؛ آزادی حق حیات معقول، آگاهی، زیست معنوی و اخلاقی، دینداری، انتخاب شغل، تحصیل، آزادی توأم با مسوولیت، تعیین سرنوشت، حق آزادی اندیشه و قلم و بیان، آزادی تشکیل اجتماعات، مصونیت از تعرض و ... حقوق و تکالیف شهروندی نیز به وظایف متقابل مردم و حکومت نسبت به یکدیگر اشاره دارد.
بر این اساس به پیشنهاد اندیشکده سیاست و انجام مراحل مختلف در پیشنویس سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، در بخش تدبیرها به موضوع «تضمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در چارچوب اجرای کامل قانون اساسی در قلمرو فردی و جمعی و آموزش و ترویج حقوق و تکالیف مردم» پرداخته شده است.
چنانچه ملاحظه میشود، این تدبیر از چندین بخش تشکیل شده است. بخش اول بر آزادیهای سیاسی و اجتماعی تاکید دارد که خود نشانه توجه همزمان به دو بال اجتماع یعنی دولت و جامعه مدنی است و در بخش دوم چارچوب و حدود آزادیها را نشان میدهد. یعنی بیان میدارد که بهره برداری از آزادیها تا آنجایی محترم است که خدشهای بر اصول قانون اساسی وارد نشود و همین اصول هستند که حد و حدود آزادیها را مشخص میکنند.
در بخش سوم، بیان میدارد که آزادیهای مد نظر، هم فردی هستند و هم جمعی. به عبارت دیگر در بهرهبرداری و اعمال آزادیها، نه فردگرایی ملاک است که محور تشخیص آزادیها و استفاده از آنها خواست فرد باشد و نه جمعگرایی اصالت و غلبه دارد که فرد نادیده گرفته شود بنابراین در دیدگاه و چشمانداز سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، آزادیهای فردی و آزادیهای جمعی همزمان مورد توجه و تاکید قرار دارند.
قسمت پایانی تدبیر به آموزش و ترویج حقوق و تکالیف مردم اشاره دارد. این عبارت نشان میدهد که شهروندان برای شناخت اختیارات و مسئولیتهای خود در عرصه اجتماع، اولاً نیازمند آموزش هستند و ثانیاً برای بهره برداری از اختیارات و اعمال مسئولیتهای خود به ترویج و فرهنگ سازی در این عرصه نیازمند هستند. در نهایت همچنان که پیشتر اشاره شد، کنار هم قرار گرفتن حقوق و تکلیف، نشان میدهد که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، سعی دارد، از آسیب الگوی توسعه غربی که بیشتر بر آزادیها تاکید میکند، پرهیز نماید و با ایجاد تعادل، نه رابطه یک سویه، مطالبه آزادی توسط شهروند از دولت یا مطالبه تکلیف توسط دولت از شهروند، بلکه رابطه دو سویه مبتنی بر تعامل پیوسته میان دولت و شهروند را برقرار نماید.
شاید این سوال مطرح گردد که، این دیدگاه از کجا نشات میگیرد. در پاسخ باید بیان داشت که، این دیدگاه الگوی پیشرفت ریشه در آموزههای عقلانی اسلامیدارد. در این آموزهها که در قسمت مبانی سند الگو نیز آمده است حقیقت آدمی، مرکب از ابعاد فطری و طبیعی و ساحات جسمانی و روحانی است. انسان دارای کمال و سعادت اختیاری است که در صورت انتخابهای صحیح و در چارچوب تمسک به هدایت الهی و رشد عقلانی، میتواند به مرتبه نهایی آن واصل شود. با توجه به این مبادی، انسان دارای حقوقی از جمله، حق حیات معقول، آگاهی، زیست معنوی و اخلاقی، دینداری، آزادی توأم با مسئولیت، تعیین سرنوشت و برخورداری از دادرسی عادلانه است. به لحاظ مبانی جامعه شناختی میتوان گفت، جامعه به عنوان بستر تعامل و مشارکت در جهت تأمین انواع نیازها و شکوفایی استعدادها، نافی هویت فردی، اختیار و مسئولیت اعضا نیست، ولی میتواند به بینش، گرایش، منش، توانش و کنش ارادی آنها جهت دهد و از افراد به ویژه نخبگان اثر پذیرد. بنابراین اینجا نسبت و رابطه تعاملی میان دولت و شهروندان بار دیگر رخ می نماید.
به لحاظ اصول حاکم بر رفتار و دیدگاه سیاسی نظام جمهوری اسلامی، این تدبیر ریشه در این اصول دارد: اصل تکریم انسان و توجه به اقتضائات طبیعی- فطری انسان و نیز خصوصیات شاکلهای و موقعیتی او. اصل حاکمیت مردمسالاری دینی در چارچوب قوانین و ارزشهای اسلامی بر محور ولایتفقیه و مبتنی بر اراده و آرای مردم. اصل آزادی مسئولانه و در چارچوب قانون.
چنانچه این تدبیر تحقق پیدا کند، برخی از مسائلی که در عرصه حیات سیاسی جامعه تجربه شده اند، مانند: ضعف تقید به هنجارهای سیاسی مناسب، ضعف در فرایندهای مشارکت سیاسی و ضعف در فرایند جامعهپذیری سیاسی، به راه حل خود نزدیک خواهند شد. بدیهی است که برای تحقق این تدبیر، رسانه ملی نقش برجسته ای خواهد داشت و میتواند یکی از مهمترین ارکان آموزش حقوق و تکالیف شهروندان باشد.
همچنین استفاده از فضای مجازی و نیز برگزاری کارگاههای آموزشی برای شهروندان و قشرهای مختلف از دیگر راهکارهای ترویج حقوق و تکالیف شهروندی است. از بین نهادهای رسمی جامعه، نهادهایی همچون قوه قضاییه، شورای نگهبان قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی، وزارت کشور، نیروی انتظامی، معاونت رسانه نهادهای گوناگون و روابط عمومی دستگاههای مختلف، در این زمینه میتوانند ایفای نقش داشته باشند.
چنانچه این تدبیر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، به خوبی اجرایی گردد، دستاوردهای قابل توجهی از جمله: تقویت مشارکت مردم در سرنوشت خودشان، تقویت قانونمنداری در رفتار شهروندان و گسترش احساس مسوولیت در آحاد جامعه را به همراه خواهد داشت.
انتهای پیام
نظرات