یوسف بینا در نشست نقد و بررسی اشعار سیاسی که امروز، اول آذر ماه، به همت سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، با اشاره به تاریخچه شعر سیاسی در ایران اظهار کرد: شعر سیاسی به مفهوم امروزی از دوره مشروطه آغاز شد زیرا سیاست به این مفهوم در آن زمان فراگیر شد. بنابراین این گزاره که شعر از دوره مشروطه مردمی شد، غلط است.
وی با بیان اینکه شعر مردمیترین بخش ادبیات ایران است، افزود: تاریخ در دربار شاهان نوشته شده و اصطبل پادشاهان از وضع مردم مهمتر بوده است اما شعر فارسی صدای و فرهنگ واقعی ایران است. شاعران فرهیختهترین مردم زمان خود بودند و شعر فارسی زمان مشروطه وارد جریانی شد که دغدغه اصلی آن سیاست روز جامعه بود.
این شاعر و منتقد ادبی با تاکید بر اینکه شعر فارسی درخشانترین بخش ادبیات فارسی است، بیان کرد: در جریانهای مختلف علمی مانند فلسفه و... بزرگانی داشتیم اما شعر تنها جریانی است که مهمترین عناصر فرهنگی ایران را حمل کرده است. به نظر من نگاه فرمالیستی و ادبی به شعر فارسی جفا در حق آن است و شعر باید از منظر جایگاهش در تاریخ اندیشه ایران و جهان بررسی شود.
بینا اضافه کرد: جامعه و سیاست از زمان مشروطه معنای امروزی خود را یافت اما آیا این مفاهیم در شعر پیش از مشروطه نبوده و ناگهان ایجاد شده است؟ آیا در قرنهای گذشته و شاعرانی مانند سعدی، حافظ، مولوی و... در شعر درباره سیاست زمانه خود هیچ نگفتهاند؟ باید گفت که پیش از مشروطه نیز این مفاهیم در شعر وجود داشت اما شیوه مواجهه و نسبت شعر با مفهوم سیاست و جامعه شکل دیگری داشته است.
وی تصریح کرد: برخی شاعران از نظر فرم و محتوا از سنت شعری پیروی میکنند و چندان حرف تازهای ندارند. شاید زیبا و ماندگار شعر بگویند اما در همان فضای آزموده شده گذشتگان میمانند. با این حال در هر دورهای شاعرانی هم حضور داشتند که حرف تازه زدند، مفهومی خلق کردند، نسبت خودشان را با جهان پیرامون را مشخص کردند و در نتیجه جریانساز و ماندگار شدند.
این شاعر و منتقد ادبی عنوان کرد: باید در دورههای خاصی که اشعاری خاص گفته شده، بررسی کرد چه اتفاقی افتاده که نسبت شعر با سیاست و جامعه مشخص شده تا امروز بتوانیم شاخصهایی برای شعر ادوار مختلف مشخص کنیم. شعر معاصر در دهههای ۴۰ و ۵۰ دوران اوج ظهور و خلاقیت شعر بود و شعر در دوره درخشان خود قرار داشت. در این دوره شاعرانی مانند اخوان ثالث، احمد شاملو، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد ظهور کردند. باید از این زاویه تحلیل کرد که چه اتفاقاتی عامل بروز چنین شاعرانی شد؟
نسبت شعر امروز و انسان زمانه نامعلوم است
بینا ادامه داد: مهمترین ویژگی تاریخی و اجتماعی شاهکارهای ادبی این است که نسبتشان با انسان زمانه خود مشخص است و این نسبت را تعریف کردهاند. حتی اگر خالقان این آثار در صفبندیهای مختلفی هستند، نسبت این ادبیات به جامعه معلوم است. در دوره معاصر شاملو، اخوان، سپهری و فرخزاد جهانهای متفاوتی دارند اما همه در جریان شعر نیمایی قرار میگیرند. شعر این شاعران با زمانه خود نسبت مشخصی دارد اما شعر روزگار ما این ویژگی را ندارد. مهم این نیست که شعر چه شاخصههایی دارد و چگونه باید به آن نگاه کرد. مساله اصلی تعریف این نسبت است.
وی تصریح کرد: انسان امروز در یک ثانیه اخبار زیاد و تولیدات فرهنگی دریافت میکند. قواعد بازی چنین انسانی تغییر کرده و اتفاقات با الگوهای قبلی قابل تعریف نیست. بیشتر جریانات سیاسی امروز در رسانههای مجازی ایجاد میشود نه احزاب سیاسی یا گروههای سازماندهی شده؛ بر این اساس در زمانهای که در هر لحظه هزاران کالای فرهنگی مقابل مخاطب است، باید بررسی کرد که شعر چه جایگاه و نسبتی با این رسانه دارد؟
اگر کسی بخواهد شعری سیاسی با کارکرد دوران مشروطه بگوید خندهدار است
این شاعر و منتقد ادبی با اشاره به اینکه در فضای مجازی پیامها با سرعت بالایی منتقل میشوند، افزود: در چنین شرایطی اگر کسی بخواهد شعری سیاسی با کارکرد شعر سیاسی دوران مشروطه بگوید خندهدار است. در این شرایط ما به بازتعریف شعر نیاز داریم و این مطالبه من از بزرگان شعر و فرهنگ ایران است. باید شعر امروز نسبت به انسان امروز بازتعریف شود. اگر این اتفاق رخ دهد نسبت شعر با سیاست، جامعه و رسانه مشخص میشود.
بینا در خصوص نگاه شاعران گذشته به شعر گفت: شاملو معتقد است که شعر باید کاربردی باشد و نگاه مارکسیستی دارد. او ابتدای مجموعه اشعارش نیز گفته است «شعر برداشتهایی از زندگی نیست بلکه یکسره خود زندگی است». او معتقد بود که شاعر باید مانند یک رهبر سیاسی یا اجتماعی پیشاپیش مردم در حرکت باشد و شعر را مهمترین وسیله این مبارزه میدانسته.
شاملو اگر در دنیای امروز بود، کارکردی مانند توئیتر را به شعر نسبت میداد
وی بیان کرد: وقتی با چنین نگاهی مواجه باشیم، شعر را چگونه میبینیم؟ شاملو از شعر انتظار کاربرد بالای سیاسی و اجتماعی دارد و کارکردی سریع میطلبد. شاملو اگر در دنیای امروز بود، کارکردی مانند توئیتر را به شعر نسبت میداد. این نگاه به شعر که کاربرد سیاسی مهم است و وجه قالب نگاه به شعر فارسی است.
این شاعر و منتقد ادبی با اشاره به اینکه آخرین بحثهای جدی در مقوله شعر به دهههای ۴۰ و ۵۰ که بحث ادبیات متعهد نیز در همان دوران مطرح شده، بازمیگردد، گفت: سرمدار مفهوم ادبیات متعهد جریانهای شعری و ادبی متعلق به جلال آلاحمد بود. پیش از آنکه بحث ادبیات متعهد دنباله پیدا کند شاعران سیاسی خود را زیر مجموعه این ادبیات دانستند.
اخوان و شاملو، نمونه شاعران متعهد
بینا با بیان اینکه بهترین نمونههای شاعران متعهد شاملو و اخوان ثالث هستند، خاطرنشان کرد: مهمترین سوال این است که در شعر متعهد، شاعر باید به چه چیزی تعهد داشته باشد؟ فارغ از مقوله زیبایی شعر، شعر متعهد در سه سطح تعریف میشود. اولین سطح آن تعهد سیاسی، حزبی و مرامی است. اما باید توجه داشت که شاعری رویکردی عاطفی است نه مرامی.
وی بیان کرد: دومین سطح از تعهد، تعهد اجتماعی و ملی است. در این سطح که از سطح اول یک پله بالاتر است به حال مردم کشور توجه میشود. بهترین نمونه این سطح از تعهد در اشعار اخوان ثالث نمود پیدا کرده است. سومین و عالیترین سطح تعهد، تعهد انسانی است که به نوع انسان فکر میکند. اگر ببیند انسانی مظلوم واقع شده، زشتی ظلم و حال بد مظلومان را در شعر نمایش میدهد نه یک انسان خاص را. این ویژگی آثار شاخص ادبی است.
نیاز نیست شاعر مانفیست بدهد
این شاعر و منتقد ادبی اظهار کرد: بهاءالدین خرمشاهی میگوید: «شاعر درجه یک از هر مفهومی اسطوره میسازد اما شاعران درجه دو نمیتوانند.» چنین نگاهی بسیار کم است و شاید سیاسی هم به نظر نرسد اما بسیار مهم است. از طریق نظریه ارسطو که شعر را کلیات میبیند نه جزئیات اگر به این مقوله نگاه کرد میتوان عمق این سطح از تعهد را درک کرد.
بینا در خصوص نسبت میان شعر و انسان زمانه گفت: منظور من از تعریف نسبت شعر و انسان زمانه، فلسفهبافی نیست. نیاز نیست شاعر، مانیفست بدهد اما مخاطب جدی آثار یک شاعر باید بتواند این نسبت را در شعر او احساس کند. در شعر اخوان، شاملو، سپهری و فرخزاد این نسبت حس میشود. کسی که بخشی از اشعار این شاعران را بخواند میفهمد تکلیف شاعر با انسان امروز چیست.
وی با تاکید بر اینکه چنین اشعاری در زمانه ما وجود ندارد، عنوان کرد: ۹۰ درصد شعر امروز فقط خوب است و چیزی دستگیر مخاطب نمیشود. اگر فرمالیستی هم به شعر نگاه کنیم؛ تخیل، زبان و موسیقی کنار میرود و عاطفه انسانی اهمیت دارد. باید دید عاطفه انسانی شاعر چگونه تحریک شده و چگونه این حس را به مخاطب منتقل میکند.
عاطفه، معیار سنجش شعر ناب است
این شاعر و منتقد ادبی بیان کرد: در پاسخ به این سوال که کدام یک از اشعار امروز ماندگار خواهد شد، جوابی نداریم. ما نمیدانیم تاریخ چگونه غربال میکند. به غیر از کسانی که با ایجاد تحول ماندگار شدند قاعدهای وجود ندارد. اما نکته مهم این است که عاطفه در شعر از زبان و تخیل مهمتر است. شاعر ماندگار و خوب در نظر مردم عادی شاعری است که عاطفه انسانی را به خوبی منتقل کرده باشد. حتی میتوان گفت قضاوت جمع حرفهای شعری نیز بر همین پایه استوار است. معیار سنجش شعر عاطفه است؛ نتیجهای که به عنوان بهترین شعر یا شاعر بیان میشود متفاوت است.
بینا بیان کرد: شعر امروز اصلا زنده و پویا نیست و اگر در این موضوع عمیقتر شویم، متوجه خواهیم شد که ما تعریف مشخصی از فرهنگ انسان ایرانی امروز نداریم. ما اصلا نمیدانیم به طور کلی فرهنگ و به طور خاص فرهنگی که امروز در جامعه حاکم است چیست. فرهنگ انسان امروز مشخص نیست؛ که اگر بود نسبت شعر با انسان، زمانه و فرهنگ مشخص بود.
فضای جامعه خشن است/ جایی برای حرف حساب نمانده
وی با تحلیل شرایط کنونی جامعه تصریح کرد: در این چند ماه اخیر از همه سو خشم و هیجان بر همهچیز غلبه دارد. در نتیجه نمیشود گفتوگو کرد، حرف منطقی گفت و به نتیجه رسید. اینچنین صدایی در جامعه امروز ما گم است و این اتفاق باعث ایجاد فضای بدی شده است. این خشم و خشونت در فضای مجازی که رسانهای در دست مردم است کمتر از فضای واقعی جامعه نیست. در این فضای خشن و هیجانی نمیشود حرف حساب زد.
این شاعر و منتقد ادبی با بیان اینکه بسیاری از تولیدات امروز رسانه تحت تاثیر همین هیجان است، افزود: در هر دورهای که به لحاظ تاریخی، فرهنگی و اجتماعی هیجانی وجود داشته، نمیشود محصولی پیدا کرد که از این هیجان جدا باشد. بسیاری از تولیدات امروز رسانه، فقط کالایی رسانهای است. به این معنا که فرستنده یا فرستندگانی و گیرنده یا گیرندگانی دارد، حامل پیام خاصی است و در بستری مشخص منتقل میشود.
بسیاری از تولیدات این روزها کالای رسانهای است نه اثر هنری
بینا ادامه داد: چنین محتوایی تا زمانی که هیجان باشد رشد میکند، اما بعد از فروکش این هیجانات از بین میرود. اگر نگاهی که به شعر داریم مانند نگاه ارسطو باشد و با توجه به کلیات شعری خلق کنیم ماندگار خواهد شد. گاهی این محصولات در دل جریانی اجتماعی بزرگ میشوند و ارزش آنها به مقوله هنر و ادبیات ربطی ندارد، بلکه بُعدی رسانهای دارد.
وی اضافه کرد: از طرفی دقیقترین بررسیها در زمینه جریان رسانهای نشان میدهد که هر محصولی که ساخته یک جریان رسانهای است، از چند ساعت تا چند روز ماندگاری دارد. درواقع تا زمانی که این جریان پررنگ باشد، پررنگ است و وقتی جریان رسانهای بعدی از راه برسد منحل میشود.
انتهای پیام
نظرات