فرخنده شفیعی در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه در برخی موارد توزیع کتاب در بازار فروش گزینشی است توضیح داد: برخی کتابهای خاصی را با حمایت ویژه دستاندرکاران به بازار عرضه میکنند و این امر باعث میشود اندک مزایایی هم که شامل چاپ و نشر اثر است شامل حال این کتابها شود.
او افزود: اما سرنوشت آثار دیگر به نوعی شبیه به دانشگاه است که به آن ورود میکنی و درس را میخوانی و بعد خودت باید پی کار بگردی تا اقبال چه پیش آید.
نویسنده رمان «خورشید روی آب» متذکر شد: نویسندهای که زحمت و مرارت فراوان میبیند تا اثری را خلق کند قبل از اینکه به فکر کسب درآمد از اثرش باشد اولین خواستهاش این است که اثرش را مخاطب بخواند و در جامعه ادبی ارزیابی شود.
وی تصریح کرد: با وجود معضلات موجود در عرصه چاپ، نشر، توزیع و پخش کتاب به خصوص برای نویسندگان نوقلم معرفی اثر به جامعه ادبی کشور بسیار کار دشواری است و چه بسا اثری ارزشمند و تکنیکی به مرحله چاپ برسد و تا مدتها و گاه تا سالها نامی از آن کتاب یا نویسندهاش شنیده نشود. بنابراین با تداوم این روند است که کتاب راه خودش را در بین مخاطبان بازنمییابد.
این داستاننویس خاطرنشان کرد: گرانی کاغذ و قیمت بالای کتابها هم مزید بر علت است و باعث میشود اندک رغبتی هم که در مخاطب برای خرید کتاب ولو در نمایشگاهها وجود دارد کمرنگ شود و نویسنده برای نوشتن به تدریج بیانگیزه شود.
او همچنین تصریح کرد: با نوشتههای در دستگاه حاکمیت هم گاه سلیقهای برخورد میشود و زنجیرهایی به پای ذهن خلاق نویسنده میبندند و همین باعث میشود که کتابی مجوز چاپ نگیرد.
شفیعی با اظهار اینکه هیچ قانون و ضابطهای برای حمایت از نویسنده وجود ندارد گوشزد کرد: از مرحله پس از خلق اثر تا چاپ و نشر و توزیع از طرف دستگاههای حاکمیتی حمایتی مشاهده نمیشود و این امر باعث شده به قول معروف در بازار سیاه نویسنده نه تنها از موضوع مالی حاصل از فروش کتابش کمترین سودی نبرد بلکه متحمل صرف هزینه برای چاپ کتابی میشود که خود آن را نوشته است.
او معتقد است: سود نهایی از فروش احتمالی کتاب هم نصیب ناشرها، کتابفروشیها و جشنوارهها میشود و اینجاست که میتوان نویسنده را به باغبانی تشبیه کرد که سود اصلی میوه باغش نصیب دلالان میشود.
به گفته شفیعی: شنیدهها حاکی از این است که در کشورهای دیگر نویسندگان از حقوق و مزایایی در قبال چاپ اثرشان برخوردارند.
نویسنده رمان «چشمان سبز زیتونی» خاطرنشان کرد: نویسندهای که کار فرهنگی میکند ناهنجاریها و مشکلات موجود در ساختار جامعه را به بهترین زبان و بیان روشن میکند و در جهت اهداف انسانی پیش میبرد اما کجا به کارش ارج گذاشته میشود!؟
وی تاکید کرد: اگر جامعه نیاز به کارگر و کارمند و معلم و استاد دانشگاه دارد به نویسنده و شاعر و نقاش و... هم نیاز دارد چراکه لازمه جامعه امروز کار فرهنگی و هنری است.
انتهای پیام
نظرات