«کتاب» را میگویم. همان که همگی یک خاطره مشترک از بچگیهایمان با او داریم. شعر «من یار مهربانم» را یادتان است؟ هم آنکه میگفت با وجود بیزبانی داناست. عدم «دانایی» شاید همان گره کوری باشد که این روزها به زندگی خیلیهامان افتاده و برای باز کردنش مشکل داریم. شاید اگر بچههایمان بیشتر با کتاب انس داشتند نسلهای دانایی داشتیم که از پس باز کرده هر گره کوری برمیآمدند.
اما خب واقعیت این است که ما «کتاب» را پشت دروازههای زندگی شهری و شهرنشینی جا گذاشتهایم. ما در به اصلاح زندگی مدرنمان جایی برای «کتاب» نداریم و اگر داریم قفسههای غبار گرفتهای است که گرد فراموشی بر آن نشسته. خلاصه بگویم ما خیلی وقت است از یار مهربان تنها همان شعرش را بلدیم تازه اگر همان هم یادمان مانده باشد!
راستش وقتی صبح زود آبانماهی خانه را به مقصد «کتابخانهگردی» ترک میکردم فکرش را هم نمیکردم ۱۲ ساعت بعد با تجربه شیرین پرسهزدن در دوران کودکی، عشق به کتاب در خردسالان، فضای گرم و امن کتابخانههای روستایی، کتابدارانی امیدوار و کتابدوستانی عاشق به خانه برگردم. چیزهایی که تا به حال فکر میکردم در پستوی خاطرهها گم شدهاند.
کتابخانهگردیمان در شهرستان «بهار» بود. همان جایی که عارفی سرشناس به نام «آیتالله شیخ محمد بهاری» را در دامان خود پرورش داده. همان خطهی زیبا، بکر و پر برکت. همان جایی که برخی از روستاهایش مثل «تاجآباد» با فرهیختگی جهانی شدهاند. همان جایی که وقتی اسم گردشگری میآید به یاد «حیدره قاضیخان» میافتیم.
کتابخانه عمومی شهید «باهنر» شهر بهار با فاصله اندکی از فرمانداری بهار، نخستین مقصد تور رسانهای کتابخانهگردی بود. از هوای سرد پاییزی که به داخل فضای گرم کتابخانه رفتیم بساط نمایشنامه خوانی پهن بود و «محمود غفاری» کارگردان شناخته شده شهرستان بهار سکاندار این حرکت هنری. «قصه سیبی که نصف نشد» عنوان نمایشی بود که توسط چند هنرمند خوانش میشد و دانش آموزان سراپا گوش بودند.
کتابخانه «آیتالله بهاری» مقصد بعدی سفر بود. فضایی که به گفته معصومه فزونی؛ رئیس اداره کتابخانههای عمومی شهرستان بهار در سال ۹۳ به دلیل مشکلات زیربنایی تعطیل شده بود و از سال ۹۶ تعمیر و بهسازی آن با مبلغ ۸ میلیارد ریال آغاز و تا سال ۱۴۰۰ ادامه پیدا کرده بود. در این کتابخانه نیز بچهها حضور داشتند و عطر دانایی و توانایی به شمام میرسید.
فزونی همچنین در بازدید از این کتابخانه گفت: یکی از مشکلات شهر بهار با توجه به نیاز مطالعاتی بچهها، این بود که فضایی نداشتیم که آقایان و خانمها همزمان از سالن مطالعه استفاده کنند اما پس از بهسازی کتابخانه آیتالله بهاری این مشکل رفع شد و هم اکنون این کتابخانه دارای دو سالن مطالعه اختصاصی است که هر سالن گنجایش ۲۴ نفر را دارد و به صورت یکسره از صبح تا عصر مطالعات کنکوری، تحقیق و پژوهش در آن انجام میشود.
پس از بازدید از کتابخانه آیتالله بهاری به جاده زدیم و راهی روستاهای بهار شدیم. «حسامآباد» اولین روستایی بود که به کتابخانهاش که «گنجنامه» نام داشت رفتیم. در این کتابخانه طنین صوت قرآن پیچیده بود و برنامهشان با تقدیر از چند قاری قرآن در حضور اهالی ادامه داشت.
بعد از «حسامآباد» به شهر جهانی سفال رفتیم. در کتابخانهای که با نام صاحب تفسیر گرانقدر «المیزان» گره خورده بود بوی خاک و سفال و هنر به مشام میرسید. صدای سنتور که توسط یکی از اعضا نواخته میشد فضا را بیشتر دلنشین میکرد. در قسمتی از کتابخانه برنامه «کتاب و سفالگران کوچک» برپا بود و نشان دهنده ذوق لالجینیها و ارج نهادن به میراث نیاکانشان. در کتابخانه عمومی «علامه طباطبایی» صنعتگران کوچک لالجینی شعار هفته کتاب را بر لوحهای سفالی میکندند تا خاطرنشان کنند «ما همانیم که میخوانیم.»
رئیس اداره کتابخانههای عمومی شهرستان بهار در حاشیه بازدید شرح داد: کتابخانه در سال ۱۳۷۰ افتتاح شده و در حوزه ترویج کتاب بسیار فعال است، همچنین کتابهای نویسندگان همدان یا درباره استان همدان در قفسه استانی جانمایی شده و یکی از بخشهای ویژه کتابخانه «علامه طباطبایی» است.
فزونی با اشاره به اینکه کتابخانههای شهرستان به سیستم وایفای رایگان مجهز هستند، گفت: بخش کودک چند سالی است که به این کتابخانه اضافه و مورد استقبال زیادی واقع شده است و در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد اعضا را این قشر تشکیل میدهند، علاوه بر این بیشتر کتابهای بخش کمک درسی توسط اعضا کتابخانهها تامین میشود.
بعد از این فضای هنری به اولین کتابخانه اهدایی در استان همدان رفتیم. کتابخانه مرحوم «صفرعلی نقیزاده» در روستای «دستجرد» فضایی بود که نوآوری و خلاقیت کودکان به زندگی بزرگسالانشان گره خورده بود. اینجا بچهها به تاسی از شغل والدین خود کوک میزدند و نور و رنگ و کلمه را به هم میدوختند. به گفته کتابدار روستا شغل بیشتر اهالی خیاطی است و بچهها هم کتاب پارچهای درست میکنند.
کتابخانه عمومی «فرهنگ» در روستای «حسینآباد کارخانه قند» فضایی با ۱۰ هزار جلد کتاب و یکی از کتابخانههای برتر کشور در حوزه کتابخانههای روستایی و عشایری در سال ۹۶ است. فزونی درباره این کتابخانه گفت در همان سال ۷ میلیون بن کتاب به کتابخانه تعلق گرفت که در آن زمان مبلغ خوبی بود. همچنین برنامههای فرهنگی متنوعی مثل کلاس کاردستی، کتابسازی، ساخت کتاب نمدی، میزگرد کتاب مرجع شناسی، نشست کتابخوانی و محفل قرآنی در هفته کتاب در این کتابخانه برگزار میشود.
کتابخانه «امام حسن مجتبی(ع)» در «مهاجران» مقصد بعدی بود. کتابخانهای با یک کتابدار جدید اما خوش ذوق. خوش ذوق بودن کتابدار را از آنجا میشد فهمید که بچهها را با آموزش دو سه روزه به صف کرده بود تا به زیبایی سرود «ای ایران» را بخوانند.
غروب شده بود و ما در جادههای بهار روستا به روستا میشدیم. به سمت صالحآباد رفتیم و کتابخانه «پورسینا» در روستای «پرلوک» مقصد بعدی. این کتابخانه با حمایت بانک پاسارگاد ساخته شده بود و به گفته کتابدار، برای ساخت و تجهیز خیرین هم پای کار بودند. کتابخانه ۳۷۰ عضو فعال و ۴۳۰۰ نسخه کتاب داشت و میانگین کتب امانتی در ماه ۵۰۰ نسخه کتاب بود. نشست کتابخوانی، کلاسهای کاردستی، قصهگویی و نقاشی هم در هفته کتاب در کتابخانه به راه بود.
گرمای کتابخانه «الوند» در روستای «بهادربیگ» در غروب سرد پاییزی دلچسب بود و به یادماندنی. این کتابخانه در سال ۱۳۹۴ راهاندازی شده بود و میگفتند در حوزه خدمات مرجع و اینترنتی بسیار فعال است. به گفته کتابدار قبل از کرونا ۴۰۰ عضو داشت که با شیوع کرونا ریزش کرد و به ۲۵۰ نفر رسید. کتابخانه حدود ۵۵۰۰ جلد کتاب داشت و مسابقه نقاشی، کاردستی، نشست کتابخوانی و آموزش مجازی امانت کتاب را برای هفته کتاب در نظر گرفته بودند.
به پایان کتابخانهگردی نزدیک میشدیم و کتابخانه «امام علی(ع)» روستای «زاغه» مقصد بعدی بود. این کتابخانه ۱۱ هزار جلد کتاب داشت و ۲۵۰ نفر عضو. کتابدار روستا مربی قصهگویی بود و به کارگاه قصهگویی علاقه زیادی داشت. اینجا هم سال ۹۷ جز ۱۰ کتابخانه روستایی و عشایری برتر در کشور شناخته شده بود.
ساعت از ۷ بعدازظهر گذشته بود که به آخرین مقصد یعنی کتابخانه «حکمت» در روستای «حسینآباد عاشوری» رسیدیم. فضایی زیبا و پر از مهر با کتابداری خوشذوق و دهیاری پایکار. به استقبالمان آمدند با شاخههای گل، اما درستش این بود که ما برای آنها گل ببریم. بچههای روستا هم در ذوق و سلیقه سنگ تمام گذاشته بودند. خلاصه اینکه خستگی سفر یک روزهمان در کتابخانه حکمت به در شد و سرخوش از اینکه هنوز هم کتاب و کتابخوانی در این سرزمین هوادارانی دارد که از هیچ تلاشی برای اشاعه فرهنگ کوتاهی نمیکنند کتابخانهگردیمان تمام شد. نکته جالب این کتابخانه فعالیت در حوزه اشتغالزایی بود. سال قبل دارهایی را در کتابخانه علم کرده بودند و به بانوان روستا آموزش قالیبافی میدادند این اهالی هنرمند کتاب را به هنر پیوند زده بودند تا راهی برای کسب رزق حلال باز کنند. به گفته کتابدار، کتابخانه بیش از ۵۰۰ عضو و ۶۳۱۲ نسخه کتاب داشت و بیش از ۲۰ برنامه فرهنگی برای هفته کتاب در آن در نظر گرفته شده بود.
انتهای پیام
نظرات