محله پاقلعه یادآور مشاهیر بنامی همچون ارحام صدر، سادات خاتونآبادی و میرزاعباس نعمتاللهی است؛ جلالالدین همایی نیز در این محله متولد شده است، خانهاش در کوچه شهید عبدالحسین مقضی یا همان کوچه شماره ۱۹ و بنبست شهید حمید صناعیها قرار دارد و سال ۱۳۹۶ با نام خانه شعر و فرهنگ اصفهان به روی علاقهمندان گشوده شد، اما تنها بعداز دو سال فعالیت به حال خود رها شد و اکنون بیش از سه سال است که نهتنها توجهی به این خانه نمیشود، بلکه گویی در حال احتضار به سر میبَرد.
شرح در پرونده ثبتی
خانه استاد جلالالدین همایی در تاریخ سیزدهم مرداد ۱۳۷۶ و با شماره ۱۹۰۳ در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسیده است. در پرونده ثبتی این خانه که یک سال قبل از ثبت، یعنی در سال ۱۳۷۵ تنظیمشده درباره مشخصات آن آمده است: «بنایی است یک اشکوبه با حیاط مربع شکل که در دو جبهه غرب و جنوب آن ساختمان واقعشده، جبهه جنوبی آن دارای ایوان مرکزی است که با ارتفاعی حدود ۶۰ سانتیمتر بالاتر از حیاط قرارگرفته و دارای محور تقارن است. دو اتاق به دری دو طرف ایوان واقعشده که سقف ایوان و اتاقها با تاق و تویزه پوشش دادهشده است. جبهه غربی نیز دارای محور تقارن است و شاهنشین در مرکز و دو اتاق سهدری که توسط دو کفشکن با تالار اصلی ارتباط پیدا میکنند در دو طرف آن واقعشده و پوشش این اتاقها نیز تاق و تویزه است. حیاطخلوتی در منتهیالیه جنوب غربی قرارگرفته که مطبخ و چاه انبار و سرویسهای بهداشتی در آن قسمت قرار داشته که ارتباط آن با حیاط اصلی بهوسیله یک راهروی کوچک است. مصالح بهکاررفته در بنا، خشت، آجر، چوب، سنگ، گچ و کاهگل است.»
همچنین درباره عوامل تزیینشده و نوع آنها نیز چنین آورده شده است: «اتاق اصلی جبهه غربی ازنظر تزئینات، مهمترین بخش خانه است که با مقرنس، گچبری، قطار بندی، آیینهکاری و نقاشیهای دیواری که معرف شیوه قاجاری است تزئین شده است. تزئینات از کف شروعشده و تاق و تویزهها را نیز پوشش میدهد. اتاق خودِ استاد در ضلع جنوبی نیز با گچبری، آیینهکاری و نقاشی تزئین شده است. تزئینات در دیگر اتاقها ساده بوده و به گچبرهای ساده همراه با آیینهکاری محدود میشود. درهای چوبی داخلی اتاق اصلی جبهه غربی که به کفشکنها باز میشود با نقوش زیبایی از گلهای زنبق تزئین شده است.»
در پرونده ثبتی این خانه درباره نوع بهرهبرداری این خانه نیز آمده است: «تا چند سال پیش کاربری بنا مسکونی بوده و بعد از مرمت و بازسازی در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی واحد اصفهان قرارگرفته است.» ضمن اینکه در خصوص نوع مالکیت بنا و مشخصات ثبت آن در ردیف آثار تاریخی نیز نوشتهشده است که «با توجه به سند مالکیت و سایر مدارک بهموجب سند شماره ۱۲۰۱۳۹ مورخ ۲۸/۱۱/۵۲ در دفترخانه اسناد رسمی شماره ۶۸ تهران، مالکیت بنا به نخستوزیری وقت منتقلشده و اکنون در مالکیت دفتر ریاست جمهوری است.»
شهرداری حتی حاضر نبود پول قند و چای را بدهد!
مصطفی هادوی، شاعر پیشکسوت و متخلص به «شهیر اصفهانی» در گفتوگو با ایسنا و در خصوص علت بسته شدن خانه استاد جلالالدین همایی اظهار میکند: من خیلی به دنبال این چراها رفتم؛ خوش درخشید ولی دولت مستأصل بود.
او ادامه میدهد: بعدازاینکه آقای دکتر حداد عادل این خانه را افتتاح کردند و دکتر اسماعیل آذر، مسئولیت انجمن را به من دادند این انجمن دو سال در سرما و گرما ادامه یافت و نگذاشتیم چهارچوبش از بین برود، ولی حدود دو سال است که خانه استاد همایی بستهشده است.
این شاعر پیشکسوت تصریح میکند: متأسفانه یکدفعه دیدیم شهرداری بر سر مسئلهای مانند حقالزحمهی سرایدار خانه و هزینه قند و چای با ما همکاری ندارد و بعد هم نفهمیدیم این خانه اصلاً دست چه کسی است؟! تا اینکه یک روز سرایدار خانه گفت که دو سال است به او پول ندادند و به همین خاطر دیگر در را باز نمیکند. همان در باز نکردن بود و بسته شدن درِ خانه استاد همایی که به نام خانه فرهنگ و ادب کشور معروف بود.
هادوی با تأکید بر اینکه مادیات، اولین دلیل بسته شدن درِ خانه استاد همایی است. میگوید: شهرداری خیلی خرج میکند ولی حتی یک روز حاضر نشد پول قند و چای را بدهند و شاعران با هم این پول را پرداخت کردند درحالیکه اینها برای شهرداری پولی نیست! آقای جمالی نژاد شهردار سابق اصفهان به راهاندازی این خانه خیلی علاقهمند بود و از شهرداران خوب اصفهان بود البته همه خوباند ولی او استثنایی بود اما آقای نوروزی با ما ارتباطی نداشت.
او درباره مالکیت خانه استاد همایی میگوید: شهرداری به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار میکرد و اداره ارشاد هم به اداره کل میراث فرهنگی و میراث به نحوی دیگر. مشخص نشد که چه کسی صاحب این خانه است و متأسفانه چون هرکدام مسئولیت این خانه را به دیگری محول میکنند برای همین هم ما نفهمیدیم خانه استاد همایی دست چه کسی است؟!
این شاعر پیشکسوت میافزاید: اگر این مسئله را با آقای قاسمزاده شهردار فعلی اصفهان در میان بگذارید که ادبدوست و از شاگردان خوب من هم بودند شاید این مسئله حل شود و خانه فرهنگ و ادب فارسی باز شود و اصفهان پایتخت تمدن اسلامی مصداق عینی پیدا میکند. با آقای قاسمزاده تماس بگیرید و بگویید این خانه آبروی اصفهان و آبروی این مملکت است، کاری کنید دوباره باز شود و شروع به کار کند.
مجوز را به ما بدهید تا فعالش کنیم
اما علی قاسمزاده، شهردار اصفهان درباره علت عدم ورود این شهرداری به موضوع خانه استاد همایی به ایسنا میگوید: الآن خانه استاد همایی در اختیار شهرداری نیست، آخرین خبری که من دارم این است که این خانه در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی و شخص آقای حداد عادل بود و این بحث هم وجود داشت که به اداره فرهنگی واگذار شود اما نمیدانم واگذارشده یا نشده، خبری ندارم.
او درباره علت عدم ورود شهرداری به موضوع خانه استاد همایی و تداوم جریان فرهنگ و ادب فارسی در این خانه، گفت: ما اعلام کردیم که برای اداره این خانه آمادگی داریم، حتی مرمت این خانه هم در دورههای قبل توسط شهرداری انجام شد و مدتی در اختیار شهرداری بود ولی ظاهراً در یک دورهای دوباره دست فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگشته است و آقای دکتر حداد عادل باید تصمیم بگیرند.
شهردار اصفهان در پاسخ به اینکه آیا فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکنون پاسخی در این مورد به شما ارائه کرده است یا خیر، تصریح کرد: خیر البته پیگیریها شفاهی بود و آخرین خبر این بود که قرار است به میراث فرهنگی تحویل داده شود که نمیدانم این اتفاق افتاده یا خیر خبر ندارم.
قاسمزاده در پاسخ به اینکه آیا از زمان تصدی مسئولیت بهعنوان شهردار اصفهان شرایط خانه استاد همایی و اتفاقات مرتبط با آن را پیگیری کرده است یا خیر، توضیح داد: خیر سؤال کردیم، اما جواب کلی دادند. ما هم هنوز تابلو را برنداشتیم و هنوز سر این گذر در ورودی خیابان نشاط تابلوی خانه فرهنگ و ادب فارسی برجای هست و تابلو را کماکان محفوظ نگه داشتیم، منتهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی یا باید این خانه را به ما واگذار کند یا به میراث واگذار کند.
او میگوید: واگذاری مالکیت خانه به شهرداری نیاز نیست، مجوز بهرهبرداری از آن را به ما بدهند ما فعالش میکنیم.
فقط میخواستیم پول برقمان را بدهند!
اسماعیل آذر، نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی نیز اشاره میکند: مدیری که بعد از آقای جمالی نژاد بهعنوان شهرداری اصفهان حضور داشت اگرچه تاریخدان و دانشگاهی بودند اما هرچه درباره خانه استاد همایی با او صحبت کردند هیچ وقعی نگذاشتند، حتی حرفهای ما را نمیشنیدند که این خانه به نفع اصفهان است، البته گاهی شهردار محترم دستور میداد ولی مدیر مالی او مخالف بود و هرچه در مورد خانه استاد همایی مطرح میشد در فرجام، پاسخهای منفی داشت.
او ادامه میدهد: وقتی خانه استاد همایی افتتاح شد من را بهعنوان مسئول این خانه تعیین کردند و برای امور آنجا حتی مبلغ زیادی هم از جیب هزینه کردم و هیچوقت هم سراغ نگرفتم ولی از طرف شهرداری هیچگونه توجهی به این خانه نمیشد. ما چیز خاصی هم نمیخواستیم، فقط میخواستیم پول برقمان را بدهند که ما برق داشته باشیم و کسی باشد گلهای آنجا را مراقبت کند و ساعت جلسهها را به اطلاع علاقهمندان برساند؛ ما حتی حقوق نمیخواستیم هیچکس چیزی نمیخواست فقط میخواستیم بنشینیم و کار بکنیم.
آذر اضافه میکند: ما در این خانه شبهای شعر و ادب فارسی را برگزار میکردیم، من هم از تهران میآمدم و بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر شاعر در آن خانه حاضر میشدند و شعر میخواندیم و نقد میکردیم و خانه روشن میشد، نام همایی و نام شاعران پارسی و شعر آیینی و نام امام حسین(ع) و نام امیرالمؤمنین(ع) در اشعار روشن میشد، اما همه اینها واژگونه شد و شاید به تلی از خاک تبدیلشده باشد.
نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی تصریح میکند: آقای جمالینژاد که در زمان مسئولیت او بهعنوان شهردار اصفهان این خانه با نام خانه فرهنگ و ادب فارسی افتتاح شد سراپا خادم فرهنگ بود و هرچه ما میگفتیم به ساعت اتفاق میافتاد و انجام میشد، اما وقتی او رفت مدیر بعدی برای خانه استاد همایی کاری نکردند و اگر هم میخواستند کاری بکنند کسی حرف او را گوش نمیکرد. یادم میآید که به آنکسی که بهعنوان مستخدم در آنجا کار میکرد چند ماه حقوق داده نشد و حتی به من اینگونه گزارش کردند که وقتی میخواستند پول مختصری برای پذیرایی بدهند گفته بودند که آیا پولکیها را استعلام کردید که ارزانتر را بخرید! بااینوجود ما ناامید نشدیم و از وقت و همهچیزمان گذشتیم ولی بههرحال باید کسی باشد که مراقبت کند.
اگر نمیتوانید، خانه را به خودمان بازگردانید
این در حالی است که ماهدخت همایی، فرزند مرحوم جلالالدین همایی نیز به ایسنا میگوید: زمانی که پدرم زنده بود چون خودشان نمیتوانستند خانهاش را مرمت کنند آن را به دولت داد تا خانه را نگه دارد و مرمت کند، حتی دستخط خودشان هم در این خصوص وجود دارد که در آن نوشته بودند که پول فروش خانه را از دولت نمیخواهد و بهجای آن پول را صرف مرمت خانه کنند. بعد از فوتشان دولت اصلاً نمیدانست چنین خانهای وجود دارد چون هیچ اثری از اسناد محضری این واگذاری باقی نمانده بود، ولی من چون میدانستم و پدرم به من وصیت کرده بودند به نزد آقای گلشنی رئیس وقت میراث فرهنگی رفتم و به او گفتم که چنین امانتی نزد من دارید و هیچ رسیدی هم از آن ندارید، اما این امانت دست من است. بهاینترتیب بدون امضای هیچ مدرک و قراردادی، خانه را تحویل گرفتند و به آقای حداد عادل در فرهنگستان زبان و ادب فارسی دادند و او مدتی آنجا بود و بعد آن را به شهرداری واگذار کردند که آقای دکتر آذر میآمدند و مشاعره میکردند. در همان زمان هم دو در قدیمی این خانه به سرقت رفت و کفهای آن را موزاییک کردند و دیوارها را خراب کردند.
او ادامه میدهد: در دورهای هم که آقای نوروزی شهردار اصفهان بود من با او صحبت کردم و گفتم که شما چرا نمیآیید خانه استاد همایی یعنی خانهای که خانهای که همایی شیرازی ساخته و پدرم در آن به دنیا آمد و بزرگ شد را به موزه تبدیل کنید؟! من همه آثاری که از پدرم باقیمانده را به شما میدهم تا در این موزه ارائه کنید، از لباس مدرسه و طلبگی و کلاه و عصا و تابلو عکس تا کتابهایشان. حتی به آنها پیشنهاد کردم که خانهی پشت این خانه را هم بخرید چون آن زمان قیمتی هم نداشت و حدود ۴۰ سال بود که متروکه بود و به خانه استاد همایی اضافه کنید و این قسمت را به کافیشاپ یا فروشگاهِ موزه تبدیل کنید و مثلاً نقاشیهای زیبای خانه را روی آثاری مانند لیوان و خیلی چیزهای دیگر طراحی کنید و آنجا ارائه کنید؛ اما هیچ جوابی ندادند و به همین دلیل من هم بعدازآن وضعیت خانه را پیگیری نکردم.
فرزند استاد همایی تأکید میکند: چرا خانه کسی را که برای اصفهان زحمتکشیده و فقط ۱۱ جلد کتاب برای اصفهان نوشته است نگهداری نمیکنید؟! باعث افتخار اصفهان و ایران است که فردی ماند استاد همایی در آبوخاکش بوده است، الآن خانه او هست اما چرا به موزه تبدیل نمیشود؟!
همایی ادامه میدهد: اتاق نقاشی این خانه با موزاییک جور درمیآید که کف آن را موزاییک کردهاید؟! و به دیوارهایش میخ کوبیدید! هفتهای یک روز در این خانه جلسههای شعر برگزار میکردند اما چرا باید این خانه را فقط برای مشاعره بگذارند؟! آقای دکتر آذر جزو دوستان صمیمی شوهر من است اما دستشان بسته بود و جز این چه میکردند؟! ما سرایداری در خانه گذاشته بودیم که با مژه چشمش از خانه مراقبت میکرد و هر وقت میآمدیم خانه آبوجارو کشیده شده بود اما یکدفعه آقای باقرنیا سرایدار خانه را بیرون کردند! متأسفانه مسئولان حتی حاضر نیستند برای آن خانه سرایدار استخدام کنند و حقوق آن را از خود خانه یعنی تبدیل آن به موزه به دست آورند!
او میگوید: در اصفهان هیچ همتی برای حفظ این خانه وجود ندارد، همانطور که زایندهرود را نگه نداشتند. اگر مسئولان نمیخواهند به وضعیت خانه استاد همایی رسیدگی کنند خانه را به خودمان برگردانند تا خودم آن را به یک موزه شخصی تبدیل کنم. همه آثار پدرم حتی مبلهایش را هم نگهداشتهام و در این موزه خواهم گذاشت.
خانه به اصلاحِ واگذاری نیاز دارد
با توجه به اطلاعات بهدستآمده توسط خبرنگار ایسنا، خانه استاد جلالالدین همایی در ابتدا در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی قرار داشت و این نهاد وقتی دچار محدودیت مالی شد سعی کرد تا با همکاری شهرداری اصفهان شرایط مطلوبی برای نگهداری این ملک ایجاد کند، بهاینترتیب و در دو نوبت تفاهمنامهای بین نماینده حقوقی این فرهنگستان و شهردار اصفهان تنظیم و منعقدشد. اما بعد از ابراز نگرانی خانواده استاد جلالالدین همایی و اعلام موضوع سرقت درهای منقش این خانه در زمان مرمت آن و همچنین خروجی ناکافی در زمان ریاست اسماعیل آذر بر این خانه، شهرداری اصفهان تصمیم میگیرد که خانواده استاد همایی نیز در فرآیند اداره این خانه نقش داشته باشند، اما مدتی بعد خانه استاد همایی از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان واگذار میشود. از سویی دیگر واگذاری ملکی که در اختیار یکنهاد است بدون انجام تشریفات حقوقی و تصویب هیئتوزیران ممکن نیست و در صورت واگذاری خانه استاد همایی به اداره کل میراث فرهنگی اصفهان، به دلیل خروج ملک از یک وزارتخانه به وزارتخانهای دیگر، تنها رضایت دو وزیر کافی نیست و باید با مصوبه هیئتوزیران همراه باشد که درخصوص خانه استاد جلالالدین همایی چنین مراحلی انجامنشده است.
در این خصوص نیز سید مهدی موسوی موحد، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان درباره اینکه آیا خانه استاد همایی به میراث فرهنگی استان اصفهان واگذارشده است یا خیر، به این جمله بسنده کرد: بله البته نیاز به اصلاح واگذاری دارد که متعاقباً در صورت اصلاح خدمتتان عرض میکنم.
انتهای پیام
نظرات