به گزارش ایسنا، شرکتهای دانشبنیان که بهمنظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی به همراه گسترش نوآوری و درنهایت تجاریسازی با ارزشافزوده فراوان روی کار آمدند، این روزها نیازمند حمایت همهجانبه از سوی مدیران و مسئولان ذیربط هستند؛ درحالیکه قانون «حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» مصوبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹ مجلس شورای اسلامی وجود دارد اما به معنای واقعی بسیاری از دستگاههای اجرایی بهخصوص بانکهای دولتی حمایتهای چندانی از شرکتهای دانشبنیان و نوپا ندارند و اگر هم داشته باشند، این حمایتها مختص به آن دسته از شرکتهای دانشبنیانی است که پا به عرصه صنعت گذاشتهاند و حوزه فرهنگ و هنر حوزهای غربت نشین شده است.
ایسنا امروز پای صحبتهای «حسام ساروخانی» نشسته است. جوان قزوینی که با پیشتازی در راهاندازی شرکت فرهنگی هنری دانشبنیان، افتخارات بزرگی در این عرصه کسب کرده و جوانان نخبه بسیاری را وارد این میدان کرده است.
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
حسام ساروخانی هستم مهندس معماری در طراحی جامدات که با معدل الف فارغالتحصیل شدم اما علیرغم اینکه تحصیلاتم مهندسی است خود را یک فعال فرهنگی میدانم و همواره در حیطههای مختلف فرهنگی هنری ازجمله تئاتر و موسیقی کار کردم و در حال حاضر فعالیتم در حوزه فرهنگ دانشمحور است.
از ابتدا علاقه ویژهای به حوزه فرهنگ و هنر داشتم و تمام هزینه تحصیلم را از درآمد فعالیتهای هنری پرداخت کردم ولی هرگز در فضای مهندسی کار و فعالیت نداشتم.
علت این ناهماهنگی بین رشته تحصیلی و علایق فردی شما چیست؟
عدم مطابقت علایق فردی و رشته تحصیلیام، ریشه در شکاف عمیق بین سیستم آموزشی کشور بااستعداد، توانایی و مهارت دانشآموزان و دانشجویان دارد. چارچوبهای سنتی که قادر نیست دانشآموز را در مسیر صحیح علایق و توانمندیهایش هدایت کند. مشاوران تحصیلی و خانوادهها در قالب جو جامعه دانشآموز را برای انتخاب رشتههای خاص تحتفشار قرار میدهند و این تحمیلها نتیجهای جز هدر رفتن سالهای پرشور نوجوانی و جوانی ندارد.
چگونه بین رشته مهندسی و شاخههای هنری پل زدید؟
تحتفشار مسئولین مدرسه رشته ریاضی را انتخاب کردم اما در زمان کنکور در هر ۲ رشته ریاضی و هنر آزمون دادم و در چندین پردیس نمونه کشوری در رشتههای دلخواهم پذیرفته شدم. اگرچه در رشته مهندسی معماری تحصیل میکردم اما در دوران تحصیل دانشگاهی، در شاخه موسیقی و همچنین مدیریت فرهنگی وارد شدم، ابتدا فعالیتهایم را در قالب یک تشکل مردمنهاد آغاز و سپس در قالب شرکت دانشبنیان ادامه دادم و امروز عضو هیئتمدیره یک مؤسسه فرهنگی هنری هستم.
فعالیت در عرصه فرهنگ و هنر ازلحاظ مادی برایتان انگیزهبخش است؟
علیرغم اینکه در کشور ۲۷ نهاد متولی فرهنگ وجود دارد اما عرصه فرهنگ و هنر بهعنوان مهمترین موتور پیشران نهادهای اجتماعی در نظر گرفته نمیشود و تمامی فعالیتهای صورت گرفته در این عرصه در مقایسه با فعالیتهای اقتصادی کشور، بسیار ناچیز است.
فعالیت در عرصه هنر از همه نظر برای بنده انگیزهبخش بوده است اگر هنر را باور کنیم، عرصههای اقتصادی حوزه فرهنگ و هنر بسیار گسترده و عظیم بوده و تحریمپذیر نیست.
از ورود خود به فضای فرهنگ و هنر دانشبنیان بگویید؟
با حضور دکتر ستاری در معاونت علمی ریاست جمهوری، موضوع شرکتهای فرهنگ محورِ فرهنگ بنیان مطرح شد و ادبیات فضای دانشبنیان را وارد فضای فرهنگ و هنر کرد، و در پی آن شرکتهای شاخصی در زمینه جلوههای بصری، جلوههای ویژه، فیلمسازی، بازیسازی، نرمافزارسازی، توزیع خدمات آموزشی در فضای فرهنگی، استودیوهای خوبِ انیمیشن و دانشبنیان آغاز به کار کردند.
آیا این حوزه جایگاه خود را در بین سایر شاخههای دانشبنیانی پیدا کرده؟
باید بگویم که بعد از تشکیل ستاد فناوریهای خلاق، ادبیات پیشرفت در حوزه دانشبنیان تغییر کرد، ما در موضوعات نانو پزشکی، درمان ناباروری حرکتهای خوبی انجام دادهایم؛ اما این سرعت حرکت بومی در دانش فرهنگی و هنری بسیار کُند است. بااینحال چشمانداز آن را روشن میبینم.
فعالیت خود را بهصورت حرفهای از چه سالی آغاز کردید؟ برای چه تعداد افراد اشتغالزایی کردید؟
از سال ۱۳۹۵ بامطالعه فرصتها و ظرفیتهای شرکت فرهنگی دانشبنیان با همراهی چند نفر از دوستان در کنار هم قرار گرفتیم و با فعالیت در حوزه موسیقی، جلوههای بصری و بازسازی انیمیشن، توانمندی و دانشگروه را در فضای کسبوکار توسعه دادیم.
در شرایط فعلی ۲۱ نفر در «شرکت دانشبنیان هنر مینودری» مشغول به کار هستند و همه افراد توانمند و متخصصند که در صورت خروج از کشور، درآمدهای چند ۱۰ هزار دلاری در ماه انتظار آنان را میکشد؛ اما در حال خدمت به فضای فرهنگ و هنر کشور هستند. تمام اعضای گروه ذیل بیمه هنرمندان تعریف شدهاند و در مجموع بهطور مستقیم و بهصورت دورکاری ۴۲ نفر عضو این بیمه شدند که این مایه مباهات شرکت ماست.
همه اعضای تیم ابتدا در تهران مشغول به فعالیت بودند اما با همفکری یکی از دوستان و شرکای کاری به نام «محمد برادران»، تصمیم گرفتیم دفتر کار خود را از تهران به قزوین منتقل کنیم. در همین راستا با مشاوره رئیس سازمان صمت از سال ۱۳۹۸ در پارک علم و فناوری قزوین مستقر شدیم که ابتدا یک و سپس چهار اتاق به ما اختصاص دادند و در حال حاضر بزرگترین شرکت غیر کارگاهی مستقر در پارک علم و فناوری هستیم.
از شروع فعالیت و دستاوردهایتان برای ما بگویید؟
همانطور که پیشتر گفتم، فعالیت گروه از مرکز رشد آغاز شد، سپس ذیل مؤسسات پارک علم و فناوری به کار خود ادامه دادیم و چندین سال است که بهعنوان واحد فناور برگزیده استان انتخاب میشویم. در حال حاضر تمامی افراد شرکت در سطح بسیار بالای مهارتی قرار دارند و جزو نخبگان این عرصه محسوب میشوند.
جلوههای بصری را با فیلم «تنگه ابوغریب» آغاز کردیم و هرسال کاندیدای سیمرغ فجر بودیم که در نهایت در سال ۱۳۹۸ با فیلم «خروج» برنده سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری از جشنواره فیلم فجر شدیم. فیلم خروج حاتمیکیا فصل تحولی برای جلوههای بصری در سینمای ایران بود. امسال نیز با چهار فیلم در جشنواره شرکت کردیم و قرارداد بیستمین فیلم سینمایی ما هم منعقد شد.
این نکته هم قابل ذکر است که تا چند وقت دیگر خط صادرات جلوههای بصری شرکت آغاز به کار خواهد کرد. در حال حاضر طرح توسعه شرکت پیادهسازی شده و در تلاش هستیم تا با اجرای این طرح بستر را بری جذب جوانان مستعد و نخبه به فضای سینما فراهم کنیم.
یعنی شما قصد دارید در کنار کار حرفهای، هنرمندپروری کنید؟
باید بگویم که سینما مشتری درجه یک شرکت ماست. کار با سینما شوخیبردار نیست و دائماً در حال دانشافزایی و بازآموزی تخصصی نیروها هستیم. اگر این کار را یکی از ۲۸ ارگان متولی فرهنگ متقبل شود و مسئولیت مربیگری و تربیت نیرو را برعهده بگیرد بار بزرگی از دوش شرکت ما برداشتهشده و میتوانیم با توانی مضاعف به عملیات میدانی و تولید محصول بپردازیم.
پارک علم و فناوری علاوهبر تأمین فضای کار، از طریق اعطای تسهیلات هم از شرکتها حمایت میکند اما در مقابل انتظار دارد که شرکتها به رشد اقتصادی مثبت رسیده و دانش انباشته خود را در اختیار دیگران قرار دهند که اگر در فضای کاری آنها شرکت جدیدی تشکیل شد بتواند از کمک و مربیگری این شرکتهای باتجربه برخوردار شود.
پارک علم و فناوری استان قزوین تا چه اندازه در تحقق شعار سال موفق بوده است؟
متأسفانه پارک قزوین ازلحاظ نگاه مدیریتی استان، یکی از پارکهای محروم ایران است و مشکل این است که پارک علم و فناوری جدی گرفته نمیشود. علیرغم اینکه امسال بهواسطه تبیین شعار سال توسط مقام معظم رهبری دیدگاهها نسبت بهضرورت وجود پارک بهتر شده اما باز کافی نیست. هرچه تفکرات نسبت به فعالیت تخصصی پارکهای فناوری بهتر شود تعداد ایجاد اشتغال پایدار نخبگانی در کشور نیز افزایش خواهد یافت.
با دستاوردهایی که دارید، آیا به عضویت بنیاد نخبگان قزوین پذیرفته شدید؟
متأسفانه در بنیاد نخبگان هیچ پیشبینیای برای فعالان فرهنگ و هنر صورت نگرفته است و حتماً باید مقاله و اثر علمی در ژورنالهای بینالمللی یا تحصیلاتی در سطح دکترا داشت تا بتوان بهعنوان زیرمجموعه بنیاد نخبگان فعالیت کرد این در حالی؛ که فضای فرهنگی و هنری به این شکل نیست و باید سرآمدان فرهنگ و هنر نیز خط و مسیر ویژهای برای احراز نخبگی خود داشته باشند.
شرایط اقتصادی و درآمدها در حوزه هنر دانشبنیان به چه صورت است؟
اقتصاد و گردش کار در حوزه فرهنگ و هنر باید در جایگاه بالاتری از شرایط فعلی آن قرار گیرد. سال گذشته وزیر صمت در حوزه ایجاد اشتغال صنعتی عنوان کرد، «ایجاد هر شغل به ۳ میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد» و این در حالی است که اگر ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ قزوین صورت گیرد، بهراحتی میتوان برای ۳۰۰ نفر اشتغال با ظرفیت صادرات تحریم ناپذیر ایجاد کرد و سالانه ۶۰ نفر نیز بر این تعداد افزود.
بیتردید اگر مسئولین استان در پی ایجاد اشتغال پایدار هستند باید نگاهی جدی به عرصه هنر دانشبنیان داشته باشند. کسی که به این میدان وارد میشود از ماه اول فعالیت میتواند اقدام به صادرات کند زیرا شغلی کاملاً پایدار است و علاوه بر اینکه ارزآوری دارد، جلوی مهاجرت به پایتخت و خروج استعدادها از کشور را نیز خواهد گرفت و لازم به ذکر است مهاجرت معکوس در فضای فرهنگ و هنر هم بسیار مشهود است.
علیرغم اینکه شهر قزوین سبقه هنری دارد آیا بستر لازم برای فعالیت فرهنگی هنری در این شهر مهیاست؟
باید از ظرفیتهای موجود در استان برای انجام کار فرهنگی به بهترین نحو استفاده کرد. در توصیف شرایط فعلی، باید بگویم که شهر صنعتی البرز به کارخانههای متروکه، بناهای رهاشده و فرسوده و انبارهای انباشته از خاکروبه تبدیلشده که درمجموع فضای غمگینی را ایجاد کرده است؛ درحالیکه این ظرفیت ارزشمند، بستر مناسبی برای فعالیت شرکتهای دانشبنیان است و این قابلیت را دارد که به شهرک سینمایی، سولههای فیلمسازی و جلوههای بصری استان قزوین تبدیل شود.
تبدیل بخشی از شهرک صنعتی البرز به شهرک تولید محتوا، گردش مالی بزرگی را برای استان رقم خواهد زد. البته تحقق این امر، نیاز به همت و پشتکار مسئولان استانی دارد. تهران دیگر اشباعشده و قطعاً استقبال خوبی از شهرک تولید محتوای قزوین صورت خواهد گرفت.
نحوه تعامل شرکت شما با مجموعههای فرهنگی استان به چه شکلی است؟
با وزارت فرهنگ و ارشاد و همچنین اداره کل فرهنگ و ارشاد در استان قزوین ارتباط خوبی داریم. آنها تأییدکننده مجوز فعالیت ما هستند. در دوران مدیرکلهای مختلف تمام تلاشها و پیگیریها برای پیشرفت این شرکت انجام شد؛ در دوره آقای شفیعیها شرکت فیلم و انیمیشن پویاگران تأسیس شد، در دوره آقای اسماعیلی شرکت تبدیل به استودیوی جلوههای بصری شد و هماکنون در دوره آقای فائزی شرکتی دانشبنیان هستیم. تمامی مسئولان سعی کردند که اگر چراغ راه نشدند، سنگی جلوی راه ما نباشند و در هر دوره از کمکهای فکری و میدانی آنان برخوردار بودیم.
اما این حمایتها کافی نیست چون به این عرصه هرچه بها دهیم بازگشت سرمایه سریعتر اتفاق میافتد. در معاونت سینمایی حوزه هنری کشور و حوزه هنری قزوین در زمینه معرفی و تربیت نیروهای علاقهمند به عرصه انیمیشن، فیلمسازی و جلوههای ویژه بسیار فعال است و همچنین جهاد دانشگاهی در جهت برگزاری دورههای آموزشی و تربیت نیرو همیشه پیشتاز و پشتیبان ما بوده است.
از خلأهای موجود در کار فرهنگی بگویید؟
یکی از چالشهای موجود در فضای فرهنگ و هنر تربیت نیروی متخصصی است که علاوه بر کسب مهارت در یک تخصص ویژه بتواند تعارضات کار تیمی را هم مدیریت کرده و با اعضای گروه تعامل داشته باشد. ما در آموزش این مهارتهای نرم ضعف اساسی داریم که البته این ضعف در محیطهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ورزشی نیز دیده میشود.
در فضای فرهنگ و هنر افراد عاطفیتر هستند و از هوش هیجانی پایین و هوش احساسی بالایی برخوردارند؛ بنابراین رفع تعارضات میان آنها کار سختی است و به صبر و حوصله زیادی نیاز دارد.
افق کاری که برای این شرکت تصویر کردهاید چیست؟
افق بلندمدت و چشمانداز ما ساخت شرکت بزرگ تولید جلوههای بصری در کشور است؛ یک استودیوی بزرگ که در آن جلوههای بصری، انیمیشن ۲ بعدی و سهبعدی تولید شود. محلی که بالغبر ۳۰۰ نفر نیروی کار و حداقل یک میلیارد دلار صادرات داشته باشد. این اعداد رؤیایی نیست. در ابتدای کار بیتردید میدانستیم که سیمرغ بلورین برنده خواهیم شد؛ اما هدف والای ما کسب جایزه نبود و هدف اثرگذاری فکری بود که خانوادهها به سینما بیایند و از سینما یاد بگیرند. سینما کارگاه آموزشی غیرمستقیم انسانها و ابزار مدیریت فکری افراد است. هر چه حجم مخاطب بیشتر باشد بهتر میتوان رسالت خود را بهعنوان یک هنرمند انجام داد.
امیدواریم روزی در شهرک تولید محتوای سینمایی، برای مخاطبان میلیونی فعالیت کنیم. بیتردید آموزشهایی که نهادهای فرهنگی در پی آن هستند بهسادگی در سینما تحقق پیدا میکند. توجه کنیم که آموزشهای اساسی در محیط خانواده، مدرسه و سینما رقم میخورد.
با یک سریال شبکه خانگی جمعیت متقاضی حضور در باشگاههای کشتی ۱۵ برابر شده است و این نشانگر عرصه قدرتمند فیلم و سینماست که اثرگذاری فرهنگی و هنری دارد و آمال ما رسیدن به این اثرگذاری فرهنگی و هنری است. فرهنگ مجموعهای از رفتارهای پایدار است که هنر آن را میسازد. در این روزگار سخت اقتصادی بازهم محصولات فرهنگی بهفروش میرسند چون نیاز افراد به این محصولات همیشه وجود دارد.
انتهای پیام
نظرات