علی رضایی در گفت و گو با ایسنا، درخصوص نامگذاری ۲۷ شهریور ماه، سالروز درگذشت شهریار، شاعر معاصر ایران به عنوان روز ملی شعر و ادب پارسی گفت: ایرادی ندارد که از نام شخصیتی ممتاز مانند استاد شهریار برای نامگذاری استفاده شود. اگر گاهی عزیزانی نقدی بر این قضیه دارند به این دلیل است که خود استاد شهریار هم دنبالهرو بزرگی چون حافظ بود و پیش از او ادب پارسی وام دار حضور بزرگانی چون مولوی، فردوسی، خیام و دیگران است.
وی ادامه داد: اینکه عدهای فقط بنا به دلایل خاص و بدون نگاه به گذشته اینچنین نامگذاری بکنند، موجب گله اهالی شعر و ادب شده است. وگرنه تاکید میکنم که شخصیت ممتاز استاد شهریار فراتر از آن است که ما بگوئیم روزی به نامش باشد یا نباشد و تنها گله اصلی در همین جهت است. اما حالا که این نامگذاری صورت گرفته است، مسئله خاصی نیست و این روز برای جامعه شعر و ادب ارزش دارد و آن را گرامی میداریم.
رضایی در خصوص تاثیر شهریار بر شعر و غزل پارسی گفت: اصولاً ادبیات فارسی پس از دوره مشروطیت تقسیمبندی خاص خودش را پیدا میکند. اگر جریان غزل معاصر را در نظر بگیریم، قطعا استاد شهریار یکی از پایهها و ستونهای غزل معاصر به حساب میآید و تاثیر گذاری او در جامعهای که نگاه آن به این نوع از شعر است، بیتردید فراوان خواهد بود. البته باید در نظر داشت که اصولاً ادبیات دوران قاجار به این سو راه و نگاه تازهای پیدا میکند که نیما یکی از بنیانگذاران اصلی آن است و پنجره جدیدی را گشود که تا به امروز بالندگی و تاثیر آن را میبینیم. اما در جامعه غزلسرا که نگاه آنها به غزل سنتی است، قطعاً استاد شهریار تاثیر بسزایی خواهند داشت.
وی افزود: اما اگر به طور مطلق نگاه کنیم، خیلیها هستند که نوع نگاه آنها متفاوت است و حتی خود نیما را هم در گذر زمان در همان محدوده جغرافیایی ارزیابی میکنند و معتقدند زبان به پیشروی به سوی بالندگی و نیاز به هوای تازهای دارد. اما به هرحال استاد شهریار در میان غزلسراهای معاصرما جایگاه والایی دارد.
شعر مانند باران میبارد و راه خودش را پیدا کرده و میان مردم رسوخ میکند
نویسنده پیشکسوت هرمزگانی ضمن اشاره به اینکه ادبیات در استان هرمزگان هم تحت تاثیر ادبیات در کشور بوده و سلیقه های مختلفی در استان حاکم است، بیان کرد: اگر بخواهیم شعر استان را در دو شاخه مطرح کنیم، گروهی هستند که هنوز تابع شعر کلاسیک هستند و شعر سنتی مانند غزل و دوبیتی را دوست دارند و عدهای هم هستند که بعد از تحولی که نیما به وجود آورد نگاه دیگری به ادبیات دارند. خوشبختانه هر دو گروه پیروانی دارند که سعی میکنند روز به روز نگاه تازهای به شعر خود داشته باشند و فعالیتهای در این زمینه صورت گرفته است.
وی در خصوص وضعیت تشکلها و انجمنهای ادبی استان و چالشهای موجود، گفت: اصولاً ادبیات فراتر از هر رخداد اجتماعی، سیاسی و اداری دیده میشود. طبیعی است که ما در میان شاعران و نویسندگان خود کسانی را داشته باشیم که گلهمند از این باشند که زمانی که کتابی را چاپ میکنند، کتاب آنها خریداری شود یا شاعری مورد توجه قرار بگیرد و شاعر دیگری مورد توجه قرار نگیرد. اما اصولاً نگاه به ادبیات فراتر از همه این مباحث است.
رضایی ادامه داد: اگر از این منظر نگاه کنیم که اصولاً شاعر باید مورد توجه قرار بگیرد و دیده شود، شاید این چالش پذیرفتنی باشد. اما شعر مانند باران میبارد و راه خودش را پیدا کرده و میان مردم رسوخ میکند. لذا باید آنرا فراتر از هر چالشی دید. خوشبختانه کسانی که ادب را به راستی پاسداری میکنند بیهیچ چشمداشت و بیهیچ نگاهی به این چالشها سعی میکنند که میراثدار ادبیات کهن این سرزمین باشند.
شاعران و نویسندگان جوان نیاز به سرپناه دارند
وی نقش انجمنهای ادبی استان را در گردهم آمدن و همدیگر را شناختن تاثیرگذار دانست و گفت: اما آن چیزی که گاهی موجب گله میشود این خط و مرز تعیین کردن برای ادبیات است که هر گروه خود را حق بهجانب بدانند و این خط و خط کشی تنها به امروز و به استانها مربوط نیست و در طول تاریخ بوده است. بحث بر این است که کسانی که دل در گروی ادبیات این سرزمین دارند و نگاه آنها مردمی باشد، خط و خطکشیها نباید معیاری تلقی شود.
رضایی افزود: جوانان به این نیاز دارند که سرپناهی داشته باشند و کسی باشد که دست آنها را بگیرد. باید کسی باشد که عیب و نقص آنها را بگوید و راه را به آنها نشان دهد و در صورت نیاز آنها را راهنمایی کند. طبیعی است که این موضوع از گذشته بوده و امروز هم است اما هرچه پررنگتر و کارآمدتر باشد تاثیرگذاری آن بیشتر خواهد شد. همه آرزوی ما این است که روزی زیر چتر ادبیات فارسی مطلق قرار بگیرند و بیهیچ نگاهی به سلیقهها، همگی سعی کنند که زبان و ادب فارسی به والاترین حد خودش برسد.
ادبیات با نگاه دستوری به جایی نمیرسد
پژوهشگر هرمزگانی درخصوص راهکارهای ارتقای هویت فرهنگی و فضای شعر و ادب استان، گفت: ادبیات را نمیتوان با دستور به جایی رساند و هیچکس نمیتواند دلسوزتر از خود مادر باشد. این مادر است که میداند فرزندش را چگونه پرورش دهد. شعر فرزند و نیاز شاعر است و شاعر خودش میداند که با شعرش چه کند و چگونه آن را در سفره ذهن مخاطب خود قرار دهد. اینکه کسی نسخه بپیچد که اگر این کار را بکنیم و یا شعر اینگونه سروده شود و درمورد فلان موضوع شعر گفته شود، همان ایرادی است که بارها گفته شده که شعر فرمانپذیر و سفارشپذیر نیست. شعر راه خودش را پیدا میکند و پرندهایست که به پرواز میاندیشد. حتی اگر این خطر وجود داشته باشد که هر لحظه تیری بر کمان در کمین او باشد.
وی افزود: در مجموع با همه این مباحث، اینکه دستگاهی بخواهد متولی پرورش شعر باشد، راه به جایی نخواهد برد و میبینیم دستگاههایی که مسئولیت پرورش را به عهده دارند نتوانستهاند چیزی پرورش دهند و طبیعتاً کار هنری که بخواهد با فرمان و دستور به جایی برسد موفق نخواهد بود. اجازه دهید که ادبیات همانطور که در گذشته حتی از دالانهای درد و رنج عبور کرده و خودش را به اینجا رسانده، امروز هم با همان مسئولیتپذیری خود خالق اثر راهش را پیدا کند.
رضایی اظهار کرد: چیزی که علاقه و آرزوی همه است، این است که فضای همدلی ایجاد شود و آنهایی که بهتر میدانند از آنهایی که کمتر میدانند خود را بالاتر نبینند و آنهایی که کمتر میدانند از آنهایی بهتر میدانند حقیر نپندارند. این مسیریاست که باز است و کسی جای دیگری را تنگ نکرده و آرزو داریم که همگی پشتیبان هم باشند و پشت هم قرار بگیرند.
احوال پرسی از جامعه ادبیات را محصور به یک روز خاص نکنید
وی درخصوص محدودیتهای موجود برای فعالیتهای ادبی در شهرستانها، گفت: این محدودیتها از قدیم بوده است. زیرا هر مرکزی که فضای بهتری برای دیده شدن فراهم کرده و نشستهای تخصصی ادبیات برای همدیگر را دیدن، از حال و هوای هم با خبر شدن و امکان انعکاس آثار داشتن، در آن وجود داشته است، موفقتر عمل کرده است. زیرا شعر برای این گفته نشده که در پستو گذاشته شود. بلکه شعر باید به مخاطب برسد. کمبود مطبوعاتی که بخواهد این وظیفه را به عهده بگیرند، انجمنی که بخواهد این را همگانی کند، شرایطی که بتواند شعر را صریح به مخاطب برساند و همچنین زمینه نقد آن فراهم شود و ایرادهایی که ممکن است بر هر اثر ادبی وارد شود به وسیله اهل نظر و اهل فن آن نشان داده شود، از مشکلاتی است که معمولا در مناطق دور افتاده و شهرهای کوچک دیده میشود.
رضایی تاکید کرد: اما با همه اینها باید بگویم که اینها باعث نشده که اینجا تهی از آثار ادبی باشد. خوشبختانه قلمها و صاحب قلمهایی را میبینیم که در این زمینه بر پای خود ایستادهاند و سهم ارزندهای در پیشبرد ادبیات دارند. اما بهراستی در گوشه و کنار کشور صاحبقلمهایی هستند که دیده نشدهاند و متاسفانه این باور غلط هنوز حاکم است که مرکزنشینها و آنهایی که به اصطلاح در تهران هستند هنوز شهرستانی را با همان نگاه پیشین میبینند. غافل از اینکه بسیاری از شعر و شاعران بزرگ کشور هم در گذشته از روستاها و از گوشه و کنار کشور برخاستهاند و هم امروز همچنان مانند خورشید میدرخشند و این فضای تاریک را روشن میکنند.
نویسنده پیشکسوت هرمزگانی در پایان خاطرنشان کرد: آرزوی من این است که احوالپرسی از جامعه ادبیات استان، تنها محصور به یک روز که به نام روز شعر ادب نامگذاری شده، نباشد. هر از گاهی به سراغ عزیزانی که در این حوزه فعال هستند برویدو احوال آنها را بپرسید. همچنین اگر زمینه آن باشد به شکل جدی و علمی به نقد این آثار پرداخته و معرفی شوند. این بزرگترین محبت به جامعه شعر و ادب استان هرمزگان خواهد بود.
انتهای پیام
نظرات