به گزارش ایسنا، در یادداشت میثم فخاریان آمده است: صنعت تایر به لحاظ نقش آن در بخش حملونقل کشور، یک محصول استراتژیک به حساب میآید که هرگونه کمبود در عرضه آن، تبعات اقتصادی و اجتماعی را در پی خواهد داشت. در طی دهههای گذشته و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پیشرفتهای بسیاری در عرصه تایرسازی کشور حاصل شد؛ تا جایی که بنابر گزارشات موجود و مطالعات انجام شده، در حال حاضر بیش از ۱۰ کارخانه تایرسازی در کشور فعال است. یکی از نقاط قوت کشور در حوزه تایر، برخورداری از منابع غنی نفتی است، زیرا پایه مواد اولیه لاستیک از مشتقات نفتی تامین میشود و این موضوع باعث شده تا از ظرفیتهای بالقوهای در این صنعت برخوردار شویم. البته صرفا تکیه بر برخورداری از منابع نفتی، ضامن پیشرفت و توسعه صنعت مذکور نیست، زیرا در کنار این استعداد و ظرفیت ها ، پیشرفت در فناوری تولید تایر نیز ضرورتی است که یقینا در فقدان و خلاء آن، امکان تولید انواع تایر محال ممکن خواهد بود. در عرصه تایر نیز، همچون بسیاری از بخشها و صنایع کشور شاهد توسعه و پیشرفت بودهایم، اما سرعت و شتاب این پیشرفت تاحد مطلوب فاصله دارد.
تولید تایرهای سواری در کشور در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۸ به ۳.۹ میلیون حلقه افزایش یافت و از ۲۱.۴ میلیون حلقه به ۲۵.۳ میلیون حلقه رسید. طی همین مدت واردات این گروه از تایر نیز ۱.۴ میلیون حلقه افزایش یافت و از ۳.۵ میلیون حلقه به ۴.۹ حلقه رسید. در مجموع نزدیک به ۵ میلیون حلقه تایر در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۸ تایر سواری بیشتری وارد بازار شد. از طرفی ابلاغیه ممنوعیت صادرات تایر از سال ۱۳۹۷ تا شهریور ۱۴۰۰ نیز به انباشت بیشتر تایر دامن زده است. شواهد نشان میدهند که بازار کشش این تعداد تایر را نداشته و با مازاد بر نیاز مواجه شده است. طبق بررسیهای به عمل آمده، در حال حاضر نزدیک به ۳ میلیون حلقه تایر مازاد بر نیاز به دلیل برهم خوردن تعادل بازار در مراکز عرضه انباشت شده است. این موضوع هرچند به نفع مصرفکنندگان است، اما کارخانههای تولید تایر با حداقل سود و حتی گاهی اوقات بدون سود اقدام به فروش تایرها میکنند تا به سرمایه اولیه برسند. با تداوم این رویه شاهد حضور گمرنگ توزیعکنندگان تایر را در بازار هستیم و همچنین کارخانهها نیز شروع به نسیهفروشی کردهاند. نسیهفروشی منجر به کاهش نقدینگی در اختیار کارخانهها شده و در نتیجه، خریدهایشان را دچار اشکال کرده است، لذا شاهد افزایش نیاز تولیدکنندگان به وام و تسهیلات نیز هستیم؛ بنابراین تداوم این مساله در بلندمدت منجر به کاهش تولید کارخانهها خواهد شد.
تولیدکنندگان تایرهای سواری اکنون روی لبه تیغ حرکت میکنند. ابلاغیه رفع موانع صادراتی با توجه به تصویب شورای عالی صادرات در خصوص آزاد شدن صادرات تایر در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ به بهبود کمی و کیفی تولید تایر کمک شایانی نکرده است. از طرفی این صنعت با چالشهای بزرگی مخصوصا در سالهای اخیر به واسطه شرایط اقتصادی و تحریمهای بینالمللی در مسیر تولید مواجه بوده است. آنگونه که گزارشهای شرکتهای این صنعت نشان میدهد، تولیدکنندههای تایر به شدت به تحریم حساس هستند، زیرا از نظر تکنولوژی ۱۰۰ درصد، از نظر ماشینآلات ۸۵ درصد و از نظر مواداولیه حدود ۵۰ درصد وابستگی خارجی دارد؛ بنابراین شرایط تحریمی وضعیت این صنعت را تحتتاثیر قرار میدهد و برای ادامه حیات چارهای جز اتکا به ظرفیتهای داخل متصور نیست.
رشد و توسعه صنعت تایر سواری و حتی بقای آن امروزه با چالشهای متعددی روبهروست. از این رو شناخت این چالشها، شناخت عوامل موثر بر توسعه و یا محدودتر شدن این چالشها، شناخت راهبردهای اساسی به منظور آمادگی برای جهان آینده، حفظ و توسعه روند رشد صنعت تایر سواری کشور، رقابتپذیری موثر در بازارهای داخلی و منطقهای با رقبای جهانی و تفوق بر چالشهای موجود و چالشهای فراروی این صنعت، موضوع این بررسی است. برخی موانع و چالشها به شرح زیر است:
۱. نوسانات قیمت نفت و تاثیر آن بر روی قیمت محصولات پتروشیمی و مواد اولیه تایر: از آنجایی که نوسانات قیمت نفت بر روی قیمت محصولات پتروشیمی تاثیرگذار است، این موضوع بر روی قیمت محصولات پتروشیمی که از مواد اولیه تایر است تاثیرگذار است.
۲. اثرگذاری تحریمها و وابستگی شدید صنعت تایر سواری به فناوری، ماشینآلات و مواد اولیه به خارج: مسئله تحریمها نیز برای این صنعت مهم تلقی میشود.
۳. افزایش قیمت مواد اولیه تایر در اثر تورم و نوسانات قیمت ارز: ۵۰ درصد از مواد اولیه صنعت تایر نظیر کائوچوی طبیعی، برخی از مواد گروه کائوچوی مصنوعی و تعدادی از مواد شیمیایی و سیم (استیل کورد) وابستگی خارجی دارد. همچنین بیش از ۶۰درصد مواد اصلی تولید تایر را مشتقات نفتی تشکیل میدهد و این امر باعث تاثیر زیاد قیمت نفت در بهای تمامشده تایر میشود. طبق آمارها نرخ خرید هر تن کائوچوی مصنوعی به طور میانگین در سال ۱۳۹۹ به میزان ۲۰.۱ میلیون تومان بوده که در سه ماه اول سال ۱۴۰۰ به ۴۴.۶ میلیون تومان رسیده و نشان از رشد ۱۲۰درصدی قیمت این محصول دارد. نرخ خرید کائوچوی طبیعی هم در این مدت رشد بسیار بالایی را تجربه کرده است. قیمت دوده نیز با ۹۱ درصد رشد از ۱۱.۹ به ۲۲.۷ میلیون تومان به ازای هر تن طی این بازه زمانی رسیده است. قیمت نخ هم طی این مدت ۴۶ درصد رشد داشته است. به طور کلی میتوان گفت میانگین نرخ خرید مواد اولیه در سهماهه اول سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ به میزان ۷۱ درصد افزایش داشته که این موضوع تاثیر مستقیم در میانگین نرخ مصرفی مواد اولیه توسط شرکت ها و افزایش قیمت تایر دارد.
۴. تاثیر محدود ابلاغیه مجوز صادراتی: با توجه به ابلاغیه شماره ۵۸۲۳/۱۴۰۰ مورخ ۱۴۰۰.۰۶.۱۴ در نهایت براساس تصویب شورای عالی صادرات، شرکتهای تولیدکننده تایر مجاز هستند ۱۰ درصد تایر سواری تولیدی و همچنین ۳۰ درصد تایرهای کشاورزی، راهسازی و صنعتی تولیدی خود را صادر کنند. بررسیها نشان میدهد با صدور این ابلاغیه به دلیل شفاف، جامع و کامل نبودن آن، وضعیت صادرات رو به بهبود نرفت. در پایان سال ۱۴۰۰شاهد زیانده شدن ۱۷ درصدی برخی تایرسازان بودیم و در این بین فقط تعدادی از تایرسازان (مثلا کویر تایر) توانستند بخش کوچکی از تایرها را صادر کنند. همچنین تولید تایر سواری در ۹ ماهه سال ۱۴۰۰ در مقایسه با مدت مشابه سال ۱۳۹۹ کاهش پنج درصدی داشته است.
۵. تولید مازاد بر نیاز بازار، انباشت تایرهای وارداتی از سنوات قبل و نبود تقاضای مناسب: بر اساس آمار گزارش شده از انجمن صنفی صنعت تایر واردات تایر گروه سواری در سال ۱۳۹۹ در حدود ۴۱.۲۴۰ تن بوده که با توجه به واردات ۳۱.۶۸۴ تن در سال ۱۳۹۸، بیش از ۳۰ درصد رشد داشته و بیشتر از رشد تولید داخل بوده است. همچنین بر اساس آمار انجمن صنفی صنعت تایر، میزان تولید تایرهای داخلی سواری در سال ۱۳۹۹ در حدود ۲۲ میلیون حلقه بوده که بیشتر از نیاز داخلی است؛ لذا مازاد تولید و واردات بیرویه تایر محدودیتهای این صنعت را دو چندان کرده است.
۶. قیمتگذاری دستوری انواع تایر: یک عامل اثرگذار دیگر بر عدم سودآوری تایرسازان در پایان سال ۱۴۰۰، بحث آزاد نبودن قیمتها است. قیمتها توسط سازمان حمایت تعیین میشود. هرچند محرک افزایش قیمت تایر افزایش نرخ دلار، بالا رفتن قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی و قیمت نفت است اما با بررسی روند نرخهای صنعت بالاخص نرخ مواد اولیه تولید تایر مشخص شد که تغییر نرخها معمولا با تاخیر اتفاق میافتد که بررسیها نشان داد این امر منجر به زیانده شدن ۱۷ درصدی تایرسازان در پایان سال ۱۴۰۰ شده است.
۷. عدم اجرای برنامههای توسعهای در جهت افزایش ظرفیتهای رقابتی در کارخانههای تایرسازی: به دلیل مشکلات تحریم و افزایش نرخ ارز امکان خرید ماشینآلات جدید یا نصب تجهیزات جدید برای کارخانههای تایرسازی به مراتب نسبت به سالهای قبل سختتر شده است و لذا بسیاری از کارخانههای تایرسازی توان تولید محصولات متنوع و جدید متناسب با نیاز خودروهای جدید را ندارند.
۸. عدم بهرهگیری تولیدکنندگان تایر از جدیدترین استانداردهای روز تایر: وجود استانداردهای سختگیرانه برای صادرات تایر از جمله استانداردهای اروپایی موسوم به E-MARK و SWR در زمینه کنترل صدای تایر، مصرف سوخت و ترمزگیری بهتر در جاده خیس موجب شده است تولیدکنندگان تایر جهت صادرات به بازارهای اروپایی با چالش مواجه باشند.
با توجه به چالشهای ذکر شده در بالا، پیشنهادات زیر در جهت برونرفت از این موانع و مشکلات قابل بیان است:
بهرهگیری از استانداردهای روز در حوزه تولید
با توجه به ابلاغیه شماره ۵۸۲۳/۱۴۰۰ مورخ ۱۴۰۰.۰۶.۱۴ در نهایت براساس تصویب شورای عالی صادرات، شرکتهای تولیدکننده تایر مجاز هستند ۱۰ درصد تایر سواری تولیدی و همچنین ۳۰ درصد تایرهای کشاورزی، راهسازی و صنعتی تولیدی خود را صادر کنند؛ بنابراین در این جهت، تولیدکنندگان تایر در داخل کشور باید با بهرهگیری از جدیدترین تکنولوژیهای روز، سطح کیفی تولیدات داخلی را افزایش دهند تا با اخذ تائیدیه E-MARK و SWR راه را برای ورود به بازارهای اروپایی هموار سازند.
نوسازی تجهیزات و ماشین آلات خطوط تولید
دولت میتواند با استفاده از ابزارهای اقتصادی نوسازی تجهیزات و ماشینآلات را با تکیه بر توان داخلی در دستور کار قرار دهد.
اجرای برنامههای توسعه کوتاهمدت و بلندمدت جهت افزایش ظرفیت کارخانهها
میتوان با اجرای طرحهای توسعهای کوتاهمدت و میانمدت، ضمن افزایش تنوع محصولات و ارتقای سطح کیفی آنها، به ظرفیت کارخانهها به منظور تامین تایر مورد نیاز تمامی انواع خودرو اعم از باری، اتوبوسی و شاسی بلند و در اندازههای مختلف اضافه کرد. تامین ارز لازم جهت اجرای طرحهای توسعهای کوتاه مدت و میان مدت از طریق اعطای تسهیلات بلندمدت ارزی جهت تامین مواد اولیه مورد نیاز کارخانجات یا نوسازی و یا واردات تجهیزات و ماشینآلات خطوط تولید میتواند مدنظر قرار گیرد.
جلوگیری از واردات تایرهای بیکیفیت
ایران بدون آنکه از مزایای پیوستن به سازمان تجارت جهانی بهرهمند شود با تعرفههای غیر موثر، بازار خوبی برای واردات کالاهای خارجی شده است. تایرسازان داخل تنها از محصولات صاحب برند دنیا ضربه نمیخورند بلکه دشمن بزرگ آنها کالاهای چینی ارزان و بعضا کمکیفیت است. شکی نیست که تولیدکنندگان باید کیفیت خود را مدام افزایش دهند تا از غولهای تایرسازی جهان جا نمانند، اما هنگام روبهرو شدن با دامپینگ دیگر نمیتوان با بهبود کیفیت یا کاهش قیمت به جنگ واردات رفت؛ لذا باید دو اقدام صورت گیرد: ۱- برای واردات تایرهای چینی، افزایش تعرفهها (مثلا تا ۸۰ درصد) یا تعرفههای حفاظتـی۱ یا ترکیبی از هر دو ابزار را به کار گرفت. ۲- از واردات تایرهای دارای تولید داخل که با کمبود عرضه مواجه نیستند جلوگیری به عمل آید.
ارزیابی مجدد قیمت تایر و جلوگیری از زیانده شدن کارخانهها
از ۱۰۰ قلم ماده اولیه استفاده در تولید تایر، ۳۰ درصد آنها به صورت وارداتی تهیه میشود و همچنین در چند ماه گذشته علاوه بر بالارفتن قیمت مواد اولیه در بازارهای جهانی که متاثر از نرخ ارز نیز بوده است، این موضوع به هزینه تایرسازان نیز اضافه شده است. همچنین ۷۰ درصد مواد اولیه مورد استفاده در ساخت تایر در کشور تولید میشود و اکثر این مواد اولیه داخلی از طریق بورس کالا خریداری میشوند که قیمتشان به صورت شناور تعیین میشود. به همین دلیل نمیتوان قیمت مواد بهکار رفته در زنجیره تولید تایر را متغیر و براساس نرخ ارز و تورم تعیین کرد و در انتهای زنجیره تولید، قیمت تایر را به صورت دستوری متوقف کرد.
شفافسازی و اصلاح ابلاغیه مجوز صادراتی بر صادرات مازاد تولید
در ارتباط با شفافسازی و اصلاح ابلاغیه شماره ۵۸۲۳/۱۴۰۰ مورخ ۱۴۰۰.۰۶.۱۴ با توجه به موجودی دو نوع تایر سواری رادیال و سواری بایاس در کارخانهها پیشنهاد میشود ابلاغیه فوق به طور دقیق صادرات مازاد را برای هر کدام از انواع تایرها به تفکیک مشخص کند و همچنین با توجه به انباشت تایر، برای حمایت بیشتر از تولیدکنندگان درصد صادرات این تایرها از ۱۰ درصد بیشتر شود تا باعث کاهش انباشت تایر در کارخانهها شود که این امر موجب کاهش قیمت تایر در بازار داخل، بالارفتن تقاضای مصرفکننده و انگیزه تولیدکننده جهت افزایش تولید میشود.
انتهای پیام
نظرات