به گزارش ایسنا؛ فرزند آیت الله میرشاهولد با اشاره به خاطره ای از ایشان گفت: ماه محرم بود و عزای سالار شهیدان و همگان ماتم زده مصیبت عظمای حسینی، از طرفی بهمن بود و سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و غم و شادی درهم آمیخته بود.
حجت الاسلام میرشاهولد افزود: مدتی بود که پدر که پیر، مراد و مرشد قاطبه اهل دل و همشهریان خود بود و به آنان عشق می ورزید، بیمار شده و در بیمارستان غرضی بستری بودند و روز به روز حالشان بدتر می شد.
وی ادامه داد: به عیادت که می رفتم با همان بی حالی از حسینیه و روضه سوال می کردند و پاسخ می دادیم" همچنان مجالس برقرار است و مثلا پنج روز یا چهار روز دیگر باقی مانده..." که گویا آرام می گرفتند.
میرشاهولد خاطرنشان کرد: تا روز سیزدهم که به سختی از مجالس روضه سوال کردند و عرض کردم " دو روز دیگر باقی مانده" که دیدم نگاهش همراه با اشک به پائین اتاق و گوشه ای خیره شد و با سر تعظیم و اشاره کرد به جایی، گویی به حرم امام حسین (ع) ضریح و گنبد آن حضرت را می دید و با اشک و سوز غیر قابل توصیفی شروع به سلام و عرض ادب کرد و زیر لب " السلام علیک یا ابا عبدالله " را مدام تکرار می کرد.
وی با بیان اینکه ما هم منقلب شدیم و عرض کردم" آقا اینجا بیمارستان است"، اما پدر مجدد گفت: نه کربلاست، السلام علیک یا ابا عبدالله" .... و اشک از گوشه چشمش جاری شد.
فرزند آیت الله میرشاهولد با بیان اینکه این آخرین توشه را ایشان بود و همان روز به حال کما رفتند، افزود: تا روز پانزدهم محرم ماندن در دنیای پر مرارت را تحمل کردند تا روضه جد غریبش که در حسینیه برقرار بود طبق معمول تمام و سفره عزای حسینی در عزاخانه ای که خود بانی اش بوده جمع شود و آسوده به اعلی علیین سفر کند.
وی اظهارکرد: غروب پانزدهم محرم ۱۴۲۷ در حالی که دو روز از ۲۲ بهمن ۱۳۸۴ گذشته بود، روح بلند آن عبد صالح خدا در اعلی علیین مسکن گزید ودر جوار حق و اولیاءالله آرام گرفت، از این روست که یاد و خاطره آن مرد بزرگ در دو نوبت؛ نیمه محرم و ۲۱ بهمن گرامی داشته می شود تا همگان بدانند که او رهرو راه امام حسین(ع) و حامی قیام خمینی بود و این یکی از الطاف خفیه الهی به شمار می رود.
فرزند آیت الله میرشاهولد گفت: مرحوم آیتالله میرشاهولد، از همان دوران روحانیت مردم داری و ارتباط صمیمانه خود را با اقشار مختلف حفظ کرده بود و تا پایان عمر بابرکتش نیز همین ارتباط صمیمی وجود داشت.
وی ادامه داد: ایشان همیشه به خانوادههای بیسرپرست و یتیم و فقیر سر میزد، برای آنها زغال فصل زمستان، خوار و بار و نیازهای اساسی را تهیه کرده و هر کاری که از دستشان میآمد دریغ نمیکرد و تنها هدفشان رضای خدا بود.
میرشاهولد با اشاره به اینکه بیت این عالم ربانی به روی همه مردم به ویژه فقرا و نیازمندان باز بود، تصریح کرد: کسی در زندگی ماندگار میشود که خدامحور باشد و اخلاص در کارش رمز ماندگاری وی بود.
به گزارش ایسنا؛ این عالم ربانی در ایام طلبگی و جوانی تصمیم میگیرند مطالعاتی راجع به قطب عالم امکان حضرت ولی عصر(ع) داشته باشند که به کتاب الشیعه والرجعه تألیف مرحوم آیت الله العظمی طبسی نجفی برخورد میکنند و به راهنمایی استاد ترجمه آن کتاب شریف را شروع میکنند، از وی دو کتاب به نام ستاره درخشان که در حالات امام زمان (ع )بود و دیگری به نام شیعه و رجع، منتشر شد.
مرحوم آیت الله میرشاه ولد، در سن ۷۵ سالگی در بیست و پنجم بهمن سال ۸۴ همزمان با ایام محرم دار فانی را وداع گفت و پیکر مطهرشان در جوار بقعه امامزاده عبدالله ملایر به خاک سپرده شد. بر اساس تصمیم مجمع عالی بسیج در ۲۴ تیر سال ۹۳، روز بیست و یکم بهمنماه به نام ایشان و روز ملی ملایر نام گذاری شد.
روحش شاد و راهش پر رهرو
انتهای پیام
نظرات