گفته میشود احتمالا چند موشک هم از فراز پایتخت عبور کرده باشد؛ موشک در برابر هواپیمای آمریکایی؟ وقتی هواپیمای خانم پلوسی در تایوان به زمین نشست هزاران تایوانی نزدیک فرودگاه این صحنه را با گوشیهای تلفن همراه خود ثبت کردهاند؛ جماعتی منتظر که به حمایت آمریکا دلخوش هستند و اژدهای چینی را بغل گوششان حس میکنند.
تایوان کجاست؟
تایوان اندازه استان آذربایجان غربیِ ماست؛ ۲۳ میلیون نفر جمعیت دارد و قدرت اول دنیا در تولید تراشههای الکترونیکی برای کامپیوتر است. بر مدار غربیها میچرخد؛ به جز چند کشور کسی آن را به رسمیت نشناخته است اما بسیار برای آمریکاییها مهم است. چون کمتر از ۲۰۰ کیلومتر تا بندر مهم گوانگجو در جنوب شرقی چین فاصله دارد، بهشت جاسوسان آمریکایی و انگلیسی و اسراییلی است تا با طیب خاطر به چین بروند و اسرار منتقل کنند. آنها میخواهند «تایوان»ی بودنشان را حفظ کنند و نام کشورشان را گذاشتهاند جمهوری چین. بیشتر از ۹۹ درصد جمهوری چین در جزیرهٔ تایوان خلاصه میشود؛ آن یک درصد باقیمانده بین چند جزیرهٔ ریز دیگر در اطراف تایوان پخش میشود. «جمهوری چین» از نظر فرهنگی شاخهای از چین به حساب میآید ولی از نظر سیاسی همواره خودش را مستقل میدانسته است.
درگیری بین «جمهوری خلق چین» و «جمهوری چین» یا تایوان یک درگیری پیچیدهٔ حقوقی و هویتی است. در خود تایوان هم این درگیری بین احزاب سیاسی برقرار است ولی بطور کلی حزب حاکم میگوید مردم مایلند تایوانی خطاب شوند تا چینی. با اینکه رنگوبوی سنت و هویت چینی در تایوان قابل درک است ولی آنان سعی میکنند به لحاظ هویتی و زبانی فاصلهشان را با چین معنادار نشان دهند. تفاوتها بین زبان ماندارین (زبانی که بیشتر چینیها با آن تکلم میکنند) و زبان تایوانی در حد تفاوتهای گویشی است ولی تمرکز بر تفاوتها جدیتر از شباهتهای انکارناپذیرش است.
با وجود این ناپایداریها، این کشور سرانهٔ بالایی دارد و شاخصهای توسعهٔ انسانی و تولید ناخالص داخلیاش قابل توجه است. چین، تایوان را جزئی از خودش میداند اما وضعیت افکار عمومی جوری نیست که بتواند یکشبه و با زور تایوان را به خود متصل کند. تایوان در مقابل میخواهد تلاش کند تا از پیشینهاش جدا شود. آنها نام واحد پولشان را دلار جدید (NTD) (به ارزش یکسیام دلار آمریکا) نامیدهاند و در آزادیدادن به همجنسگرایان از دولتهای غربی هم جلوتر بودهاند. حال با پشتیبانی نظامی آمریکا و رزمایش پرخرج چینیها بوی جنگ به مشام میرسد.
فعلا ماهیگیران تایوانی اعلام کردهاند دریا امن نیست و کار و کاسبیشان را تعطیل کردهاند. رئیس جمهور تسای (اولین رئیس جمهور زن تاریخ تایوان) نیز خودش را برای جنگ آماده کرده است. او هزینههای نظامی دولت را (در نسبت با تولید ناخالص داخلی) بالا برده است. بیشتر از یک میلیون و پانصد هزار نفر نیروی ذخیرهٔ نظامی دارد و بودجهٔ شگفتانگیز چهارصد و پنجاه میلیارد دلاریاش (در مقایسه با جمعیت و اندازهٔ این کشور) نشان میدهد که یک چشم تایوانیها به جنگ است.
پیشنهاد چین به تایوان «یک کشور، دو سیستم» است که توسط تایوانیها رد شده است. آنها به «دو کشور دو سیستم» باور دارند. بیشتر ارتباط صنعتی و فرهنگی و اقتصادی تایوان با همین چینی است که با آن در نزاع است.
با آغاز رزمایش بزرگ چینیها تنش شروع شده است. باید دید در روزهای آینده چه اتفاقی میافتد؛ به نظر میرسد فعلا این شروع ماجرا باشد. چین گفته است کسانی که با آتش بازی میکنند، با همان آتش هم ازبین میروند. آیا خشم اژدها نزدیک است؟ بعضی از تحلیلگران گفتهاند اگر جنگی بین چین و تایوان اتفاق بیفتد فاجعه بزرگتر از جنگ روسیه و اوکراین است. هر دو کشور روی تقویت قدرت اقتصادی و نظامی بیشتر از روسیه و اوکراین کار کردهاند.
پیشبینیها این است که جنگ یک افتتاحیهٔ خونین داشته باشد. چون چنین نبردهایی نمیتواند با یک خشونت اولیهٔ خطرناک شروع نشود. در این نبرد همهگیر آمریکا هم ضربه خواهد خورد. با این حال نبرد آبی خاکی در تایوان یک درگیری ساده نیست.
فعلا چین مبادلات تجاریاش با تایوان را تعلیق کرده است. تایوان چند بار مورد تهاجم سایبری قرار گرفته است. فعلا شیوهٔ رزمایش چین، تایوانیها را ترسانده است. آنها چند بار هم از خط میانی تنگه گذر کردهاند و با شلیک مستقیم به میدان آمدهاند. بزودی روشن میشود فعالیتهای چینیها در حد رزمایش باقی خواهد ماند یا اینکه اتفاق دیگری میافتد.
گزارش ارسالی از میثم امیری
انتهای پیام
نظرات